بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

مناطق بیات نشین

 

مناطق بیات نشین
 
در این مطلب به مناطقی می پردازیم که بیات ها در آنجا زندگی میکنند
لازم به ذکر است در مطلبی که خواهید خواند عباراتی چون
" بیات ایل اینانلو " را مشاهده خواهید نمود باید توضیح دهم
که ایل بیات(بایات) یکی از 24 ایلات ترک اوغوز است که
در زمان سلجوقیان به همراه دیگر طوایف ترک غز به غرب
رودخانه جیحون و فلات قاره ایران وارد شدند که مدتی بعد
بنا به عواملی دچار فروپاشی گردیدند و طوایف مختلف آن
در نقاط مختلف پراکنده گردیدند اکثریت این طوایف
بصورت مستقل به زندگی خویش ادامه دادند ولی تعداد
اندکی از طوایف بیات به اتحادیه های ایلیاتی
جدید التاسیسی مانند ایل ایناللو تشکیل گردیدند پیوستند
 ایران :
 استان فارس :

 1_ بیات آغ اولی :

محل زندگی : شیراز

بیشترشان دارای نام خانوادگی بیات می باشند

در شیراز در محله بیات در نزدیکی حرم حضرت شاهچراغ (ع) ساکن هستند

تعدادی هم در محله لب آب شیراز ساکن شده اند

البته در سالهای اخیر تعداد زیادی از آنها در دیگر نقاط شیراز زندگی می کنند


3_ بیات بردی : گروهی از ترکان بیات در حدود سال

785 هجری قمری در شیراز در همسایگی مسجد بردی ساکن بودند

مسجد بردی نام مسجدی قدیمی در محله قصر الدشت شیراز است

این گروه از بیات ها به دلیل ساکن شدن در کنار مسجد بردی

به بیات بردی مشهور گردیدند این گروه از بیات ها قدیمیترین

گروه از ترکان بیات در شهر شیراز هستند و در زمان حافظ از منطقه کرمان

به شیراز آمدند فرزندان آنها امروزه

قادر به تکلم به زبان ترکی نیستند و با بهم خوردن بافت قدیمی

محله قصر الدشت طی سالهای اخیر در نقاط مختلف شیراز پراکنده گردیدند

 4_ بیات مستعلی بیگ :

محل زندگی : شهرک رکن آباد شیراز (اکبر آباد دروازه قرآن) ، روستای شیخ عبود در بیضا

شهرک سعدی شیراز/ روستای باجگاه نزدیک شیراز/ محله باغناری شیراز

/ اقلید در دشت بکان در شهرک صفی خانی/ چندین روستا در سیمکان

/ منطقه میمند در روستاهای چنار سوخته ، زنجیران (شهرک زنجیران) ،

دهستان خواجه ای ، موک ( شهرک موک ) و چندین روستای دیگر

قسمتی از آنها در استان های اصفهان و کهگیوله و بویر احمد به شرح زیر

ساکن می باشند

( روستاهای بید زرد و سربیشه در منطقه باشت گچساران و

شهر علامه مجلسی در نزدیکی شهر اصفهان، شهرضا ، دهاقان و شهر منظریه)

بیشترشان دارای نام های خانوادگی : کرمی/ اسفندیاری بیات/ بیاتی اکبر آبادی/ 

بیات اکبر آبادی/

خان احمدی سعدی/ بیات سعدی/ احمدی سعدی(فرزندان راه خدا ترک)

/ غلامی نبی زاده/ احمدی عمله/ محمدی / بیات

گروهی نیز در استان اصفهان در مناطق اطراف شهرضا چون قصر چم ،

جرم افشارکهرویه و مهدیار ساکن شدند

و چون در جوار ایل نفر زندگی می کنند

متاسفانه به اشتباه به بیات نفر معروف شده اند

به علاوه بیات هایی که در زیر نام برده می شوند از بیات های مستعلی بیگ

بوده اند که در زمان حمله سپاه قاجار به سمیرم و جنگ در کهرویه در سال 1204 هجری قمری

برای حفظ جان پراکنده شده اند متاسفانه اکثرا اطلاعی ندارند از

طایفه بیات مستعلی بیگ هستند                                                                                                                         

ـ بیات اسلاملو که در منطقه بند بهمن شهرستان کوار و روستای قره باغ

ساکن شده اند

 ـ بیات کشکولی :

این طایفه از بیات مستعلی بیگ به طایفه کشکولی ملحق شدند

از روستای تل خالی متعلق به دهستان کاکان در استان

کهگیوله و بویر احمد تا نزدیکی شهر اردکان(سپیدان) در استان فارس

بصورت پراکنده زندگی می کنند که ییلاقشان می باشد

(به نقل از کتاب تاریخ قوم بیات نوشته نادر بیات)

و تعدادی از آن ها در روستای میشان بخش ماهور میلاتی

شهرستان نور آباد ساکن هستند که ظاهرا قشلاقشان می باشد

ـ در روستای قره خان در منطقه شمال فتح آباد در

مرودشت گروهی از بیات های مستعلی بیگ ساکن می باشند 

بخشی از آن ها نیز در روستای میان قلعه مرودشت ساکن هستند

تعدادی از بیات های روستای میان قلعه بعدا به روستای

بنی یکه واقع در بخش درودزن شهر مرودشت مهاجرت نموده اند

لازم به ذکر است در منابع تاریخی عشایر استان فارس از کوچ گروهی

از بیات های مستعلی بیگ سخن به میان آمده است که ییلاق را در دشت مرودشت

و رامجرد می گذرانده اند و قشلاق را در منطقه جره یا به نقلی دیگر

در اطراف فسا و از طایفه بیات مستعلی بیگ هستند

_ روستای آب باریک از توابع شهر اقلید که به آب باریک چهاردانگه

سرحد هم معروف است و روستای نظام آباد از محلهای استقرار 

بخشی از طایفه بیات مستعلی بیگ بوده است و مالک این روستاها بوده اند 

گویا از این روستاها مهاجرت نموده اند و در تهران ساکن شده اند

_  بخشی ازطایفه بیات مستعلی بیگ در مرکز شیراز ساکن هستند و

به بیات شی بازاری یا بیات شیب بازاری مشهورند آن ها

در محله نارنجستان قوام در جایی به اسم شیب بازار ساکن گردیدند

که به این لحاظ به بیات شیب بازاری مشهورند

گروهی نیز در روستای قره بولاغ فسا ، شهر فسا و روستای فسارود در

اطراف شهر داراب و چندین روستای دیگر ساکن هستند

در سال 1820 میلادی رحیم خان نامی از طایفه بیات

کلانتر(رییس) ایل ایناللو در منطقه فارس شد و پس از مرگ او

پسرش معصوم خان و پس از آن عباسقلی خان فرزند

معصوم خان بیات رییس ایل ایناللو گردیدند

_ روستای بیات آباد : در حوالی آباده و صغاد قرار دارد و از ترکان

طایفه بیات مستعلی بیگ هستند

به علاوه تمام بیاتهای استان چهار محال و بختیاری ، بیات های استان کهگیوله و بویر احمد

بیات های بخش لنجان اصفهان

بیات های کنگاور در کرمانشاه ، بیات های منطقه کمره خمین ، منطقه اسدآباد افشار

و بیات های قزوین از بیات های مستعلی بیگ هستند که از سال 1204 هجری قمری

از سمیرم به سمت این مناطق رفته اند

استان کهگیوله و بویر احمد :
1ـ بیات مستعلی بیگ :
محل زندگی : منطقه باشت گچساران در روستاهای بیدزرد و سربیشه

دارای نام خانوادگی احدی عمله ، محمدی هستند
 ـ بیات کشکولی :
بخشی از طایفه بیات مستعلی بیگ به طایفه کشکولی پیوستند
از روستای تل خالی متعلق به دهستان کاکان در استان
کهگیوله و بویر احمد تا نزدیکی شهر اردکان(سپیدان) در استان فارس
بصورت پراکنده زندگی می کنند که ییلاقشان می باشد
(به نقل از کتاب تاریخ قوم بیات نوشته نادر بیات)
و تعدادی از آن ها در روستای میشان بخش ماهور میلاتی
شهرستان نور آباد ساکن هستند که ظاهرا قشلاقشان می باشد
 استان اصفهان :
1_ بیات مستعلی بیگ :
 محل زندگی : شهر علامه مجلسی در نزدیکی اصفهان ، شهرضا ، دهاقان و شهر منظریه

گروهی از بیات های مستعلی بیگ در اواسط دوره قاجر در روستاهایی چون کهرویه ،

مهیار ،جرم افشار ،قصر چم باقی ماندند و چون در جوار ایل نفر زندگی می کنند

متاسفانه به اشتباه به بیات نفر معروف شده اند

و خودشان هم بی اطلاع هستند که از طایفه بیات مستعلی بیگ هستند

_ بیات های روستای لایبید و مناطق اطراف آن در بخش باغ بهادران از
منطقه لنجان اصفهان که دارای نام خانوادگی ایزدی می باشند

 وهمینطور بیات های روستاهای منطقه کردعلیا و میر آباد در تیران و کرون

از طایفه بیات مستعلی بیگ هستند

در سال 1204 هجری قمری بخشی از بیات های مستعلی بیگ از سمیرم اصفهان

به این مناطق آمدند لازم به ذکر است بیات مستعلی بیگ شاخه ای از طایفه

بزرگ بیات اینانلو می باشد
2ـ بیات های منطقه چادگان در شمال غربی استان اصفهان اغلب دارای
نام خانوادگی بیات چادگانی و میرزایی هستند و بیات ایل ایناللو هستند
مانند روستاهای کمیتک و انالوجه بیات های منطقه چادگان و فریدن
به بیات های اینانلو معروف می باشند بخش دیگری از بیات های
ایناللو در بعضی از نقاط استان فارس ساکن می باشند
ـ منطقه فریدن : در منطقه فریدن نیز بخشی از طایفه بیات ها
سکونت دارند
در روستاهایی مانند قفر و دوشخراط و معروف آباد و
جمعیت هایی از بیات ها ساکن می باشند
بیات های منطقه چادگان و فریدن
به بیات های اینانلو معروف می باشند بخش دیگری از بیات های
اینانلو در بعضی از نقاط استان فارس و قره داغ آذربایجان ساکن می باشند
ـ در اطراف خوانسار نیز تعدادی روستا وجود دارد که دارای
جمعیت هایی از بیات ها می باشند
استان چهار محال و بختیاری :

تماما از طایفه بیات مستعلی بیگ هستند

که در سال 1204 هجری قمری از سمیرم اصفهان به این مناطق آمدند
_ شهرکرد : در منطقه غرب شهرکرد تعدادی از بیاتهای مستعلی بیگ
ساکن می باشند که دارای نام خانوادگی بیات و بیاتی می باشند
_ روستای خوی : گروهی از بیات های مستعلی بیگ در این روستا زندگی می کنند که
از فرزندان حبیب خان بیات می باشند و دارای نام خانوادگی حبیبی خویی می باشند
_ روستای اشکفتک یا اشگفتک : گروهی از بیاتهای طایفه بیات مستعلی بیگ در
این روستا ساکن می باشند که داری نام خانوادگی بیاتی می باشند

- در روستای مرغملک نیز گروهی از بیات های مستعلی بیگ زندگی می کنند

_ روستای ترکان جوانمردی منطقه لردگان :

 از طایفه بیات مستعلی بیگ و از نوادگان علی صالح خان بیات هستند
_  روستای چالش تر (چالشتر) :
این روستا در شش کیلومتری غرب شهرکرد قرار دارد و تعدادی از طایفه بیات مستعلی بیگ
با نام  های خانوادگی بیات و بیاتی و اجاق بیات در آنجا ساکن می باشند

_ منطقه سامان : تعدادی از بیات های طایفه بیات مستعلی بیگ در منطقه سامان

زندگی می کنند 

_ ترکان بیات از طایفه بیات مستعلی بیگ که به ایل بختیاری پیوسته اند :

همانطور که قبلا توضیح دادم بعد از قتل و عامی که ایل قاجار در

سال 1204 هجری قمری در منطقه کهرویه و سمیرم از ترکان بیات کردند

گروهی از بیات ها به چهار محال و بختیاری رفتند و در آنجا ساکن شدند

امروزه اکثر بیات های طایفه مستعلی بیگ که در چهار محال و بختیاری

زندگی می کنند به زبان ترکی که زبان اجدادیشان است تکمل می کنند

اما تعداد اندکی از آنها دچار تغییر زبان شده فارس زبان

و تعدادی هم لر زبان شدند گروهی از بیات های طایفه بیات مستعلی بیگ

به ایل بختیاری پیوسند و در طایفه ای به اسم طایفه کورکور ادغام شدند

آنها از گذشته خویش بی اطلاع هستند و قادر به تکلم به زبان اجدادی

خویش نشده و لر زبان گشته اند برفی بیات آخرین خان آنها بود

که در زمان پهلوی می زیسته است

بخشی از طایفه کورکور امروزه در چهار محال و بختیاری و مقداریشان

در استان خوزستان زندگی می کنند
طایفه کورکور از سه تیره تشکیل شده است

1: آرلی 2: بیات 3: شاسه

  تیره بیات آن که از بیات های مستعلی بیگ است ، همچنین شاسه به شاهسوند

مشهور است

و از ترکان شاهسونی بوده اند که همراه با بیات ها از حمله قاجارها جان سالم بدر برده و

به ایل بختیاری پیوسته اند آنها نیز مانند بیات ها دیگر قادر به تکلم به زبان ترکی نیستند

طایفه کورکور یکی از زیر شاخه های ایل هفت لنگ بختیاری و زراسوند میباشد.

همچنین جزء ایل دینارونی هم هست و در چهارمحال بختیاری در دیناران روستاهای عباس آباد

، گرده پینه ، روپینه و خوزستان در ایذه تخت کاشان و برآفتاب کاشکلی

و سرانبار و چهارقاش( روستای شهید سلحشور)

همچنین چند خانوار از این طایفه در تلخ آب نوترکی زندگی میکنند.

 طبق نوشته های باقی مانده محل زندگی پیشینیان طایفه کورکور ایوه بوده

و به علت نامعلومی به منطقه کوهستانی تخت کاشان کوچ میکند و در نزدیکی چشمه تخت کاشان ، برآفتاب کاشکلی،

آب انبار یا سر انبار، دوبلوطان، چهارقاش، دره دزدان، چزرگی، خیمه گاه و لاگلزار سکونت میکند

و چون به دامداری مشغول بوده زمین کشاورزی و کوه برای کشت و علوفه خریداری میکند.

در طی سالیان تخت کاشان به چند روستا به نام های گردن طاقا، دم آب، سرتنگ، گله میشی، برد گپی، شره و چال بردر تقسیم شده است

_ همچنین گویا گروهی کوچک دیگری از طایفه بیات مستعلی بیگ در سال 1204 هجری قمری

به طایفه سرلک از ایل بختیاری می پیوندند و اکنون لر زبان شده و قادر به تکلم

به زبان ترکی نیستند آنان نیز از گذشته خویش کاملا بی خبر هستند

و چون اصالتا ترک هستند در طایفه سر لک بختیاری به " بیات وابسته " مشهور شده اند

احتمالا در روستاهای دهنوسرلکها و قلعه آشناخور زندگی می کنند

استان همدان :
1_ در روستای سیراوند و بعضی مناطق اسدآباد افشار تعدادی

از بیات های طایفه بیات مستعلی بیگ

که در سال 1204 هجری قمری از سمیرم اصفهان به این مناطق آمدند زندگی می کنند
2_ منطقه قهاوند نیز دارای تعدادی از خانوارهای بیات می باشد از جمله در روستای خیر آباد
3_ همچنین تعدادی از بیات ها از قرن ها قبل در شمال شهرستان ملایر
و قسمت هایی از نهاوند ساکن شده اند
مانند روستاهای بیاتان علیا و بیاتان سفلی از توابع شهرستان ملایر
همچنین روستای مانیزان
4ـ تویسرکان و منطقه رود آور نیز تعدادی بیات دارد
5ـ کبودر اهنگ نیز تعدادی بیات دارد
6ـ دشت میشان نیز تعدادی بیات دارد (پاپلی، 114)
7_ در روستای ورکش نیز تعدادی از بیات ها زندگی می کنند 
8_ در روستای بابلقانی در دهستان جوزان شهر ملایر
گروهی از بیات ها زندگی می کنند لازم به ذکر است که بیشتر
بیات های همدان به زبان ترکی صحبت می کنند اما گروهی از آنها نیز
به دلیل ازدواج اجدادشان با اقوام غیر ترک زبان قادر به تکلم به زبان ترکی نیستند

9_ در منطقه قروه درگزین نیز تعدادی از بیات ها زندگی می کنند

که قبلا به ساوه کوچ می کردند

باید اشاره نمایم تعداد مناطق بیات نشین در استان همدان زیاد می باشد
که به آن ها اشاره نشد اما مواردی که در بالا گفته شده جمعیت نسبتا زیادی 
از بیات ها را دارند
اما کانون و زیستگاه ویژه‌ای نیز داشتند که در برخی منابع «الوس‌بیات»
خوانده شده است و آن منطقۀ کزاز، کرهرود و انجدان در نزدیکی همدان بود
(اسکندربیک، 1/302، 2/741؛ افوشته‌ای، 38، 39، 488، 489؛ حسینی، 158؛ واله، 500)
بیات های استان همدان اغلب دارای نام خانوادگی بیات هستند
استان مرکزی : 
1_ شهر اراک : تعدادی از بیات ها در انجا ساکن هستند و دارای نام خانوادگی
بیات می باشند و در اراک جزو خاندان های بنام می باشند
2_ ساوه و زرند دارای جمعیت زیادی از بیاتها می باشد و اکثرا دارای
نام خانوادگی بیات هستند بطور مثال روستای مراغه در بخش نوبران 
، دهستان بیات در بخش نوبران شهر ساوه ، روستای مقصود آباد ،
شاهوردی خان بیات ریاست بیات های این منطقه را به عهده داشته است
و داستانی در مورد زندگی او بین مردم آن منطقه وجود دارد
که بسیار جالب می باشد  
3_ کمیجان : تعدادی از بیات ها در آنجا ساکن می باشند
بطور مثال در روستای اسفندان
 4_ روستای یاتان یا بیات یاتان : تعدادی از بیات ها در این روستا ساکن می باشند  
 5_ روستای چهار چشمه
 6 ـ روستای قره بیات
 7ـ روستای قشلاق بیات
 8ـ روستای قشلاق بیات که گفته می شود در بخش کمره شهرستان
خمین قرار دارد از طایفه بیات مستعلی بیگ هستند

که در سال 1204 هجری قمری از سمیرم اصفهان به این منطقه آمدند
ظاهرا دو روستا به اسم قشلاق بیات در این استان وجود دارند
9_ یکی از مراکز مهم استقرار بیات ها در این استان
بخش کمره شهرستان خمین می باشد که می توان
به روستاهای قورچی باشی ، برجک ، دمنی ، مزرعه نو
قشلاق بیات ، لکان ، کمانکش ، دره و برفیان اشاره نمود
از جمله بزرگان آن ها می توان به رضاخان بیات و
عزیزالله خان بیات پسر بزرگ ایشان  که از ملاکین
روستای لکان بودند و حاج تقی خان بیات که برادر
رضاخان بیات و از ملاکین روستاهای کمانکش ،
دره و برفیان بود اشاره نمود آن ها فرزند
خان باباخان بیات بودند، شخص خان باباخان بیات را
از نوادگان علی دوست خان بیات می دانند
روستای مزرعه نو در اواخر قرن دوازدهم هجری شمسی
توسط فرزندان آمحمد مهدی بیات به نامهای
آمحمد میرزا ، آخدا رحم و آرضا ساخته شد
در زمان آقا محمد خان قاجار بخشی از ترکان بیات از طایفه بیات مستعلی بیگ

در سال 1204 هجری قمری از سمیرم اصفهان به این مناطق آمدمد
به ریاست علی دوست خان بیات رهسپار منطقه خمین
و کمره خمین می شوند و در شهر خمین و منطقه کمره خمین
ساکن می شوند بیات های شهر خمین و منطقه کمره خمین را
از فرزندان این گروه از ترکان بیات می دانند
10_ روستای خلیل آباد خمین که عزیزالله بیات مالک آن بود
لازم به ذکر است خانوارهایی از طایفه بیات به صورت محدود و پراکنده
در دیگر نقاط استان مرکزی زندگی می کنند
استان آذربایجان غربی :
1ـ شهر ماکو : بخشی از بیات ها در این شهر ساکن می باشند که از دوران قدیم
دارای موقعیت اجتماعی ممتازی در این شهر بوده اند همچنین بخشی از آنها
در منطقه شوط ماکو زندگی می کنند
و دارای نام خانوادگی  بیات ماکو می باشند
2ـ ارومیه : در 18 آبادی در ارومیه  بیات ها زندگی می کنند (پاپلی، 114)
از میان این روستاها می توان به روستای بیات واقع در 
دهستان باراندوزچای جنوبی اشاره کرد
همچنین تپه ای به اسم تپه بیات در بخش باراندوزچای قرار دارد
استان آذربایجان شرقی :
1ـ هشترود : از سکونت عده ای از بیات ها در این منطقه گفته شده است
از جمله می شود به روستای بیات هشترود اشاره نمود
2ـ میانه :  از سکونت عده ای از بیات ها در این منطقه گفته شده است
(پاپلی، 114) مانند روستاهای بیات سفلی و بیات علیا در دهستان
اوچ تپه غربی بخش ترکمان چای شهرستان میانه
3ـ قره داغ : آورده‌اند که جمعی از آنان (که بیاضی و بیات خوانده شده‌اند) در
قراچه‌داغ (ارسباران) می‌زیستند و در 861ق/1457م در جنگ میان قراقویونلوها و
آق‌قویونلوها شرکت داشتند(همو، 263، 265، 273؛ سومر، اغوزلار، 225).

4_ بیات اینانلو : گروهی از بیات ها که در اتحادیه ایلیاتی اینانلو ادغام شده اند

هم اکنون در قره داغ زندگی می کنند
استان خراسان رضوی :
جمعیت زیادی از بیات ها امروزه در این استان زندگی می کنند از جمله
در شهر درگز و همچنین در اطراف شهرهای مشهد و نیشابور و بلوک معدن
زندگی می کنند در اطراف نیشابور در روستاهای فضل نیشابور ( بشر آباد،
فرخک ،...) و بینالود نیشابور ( تلی ، تیجان ،...) و گرماب نیشابور
و سبیان نیشابور و هم چنین در روستاهای فضل و درب قاضی
به خصوص در روستای عبدالله گیو از توابع بخش سرولایت شهرستان نیشابور

و در روستاهای چکنه ، خواجه آباد ، داوودلو

ینگجه ، بیدخت و کوه سخت جمعیت زیادی از بیات ها زندگی می نمایند

و در شهر نیشابور و قوچان خانوارهایی از بیات ها زندگی می کنند

اکثریت روستاهای ترک نشین اطراف نیشابور از ترک های بیات هستند
همچنین تعدادی از بیات ها در شهرستان کلات نادری و اطراف آن زندگی می کنند
روستایی به اسم کلاته بیات در دهستان زمج در بخش ششتمد در
شهرستان سبزوار وجود دارد که گویا از نسل ترک های بیات هستند
ولی ساکنان آن امروزه قادر به تکلم به زبان ترکی نیستند
همچنین گروهی از بیات ها در چناران و صفی آباد و
تربت حیدریه و مشهد زندگی می کنند
منطقه خَرْوْ (kharv) در  بخش زبرخان نیشابور از دیگر مناطق تجمع
ترکان بیات می باشد همچنین روستایی به اسم بیات هم
در نزدیکی شهر درگز موجود است

در سبزوار و اطرافش تعدادی از بیات ها زندگی می کنند

همچنین در کلات نادری در جنوب شرقی کبودآهنگ در روستاهای

سیرزا ، قله زر و آغداش تعدادی از ترکان قوم بیات ساکن هستند

(مجموعه آثار قراگوزلو - بخش کلات نادری - ص 155 ، 156)

استان خراسان شمالی :
حضور گروهی از بیات ها مابین نیشابور تا شهرستان بجنورد
و از بجنورد تا اطراف شهر گرگان بصورت پراکنده گزارش شده است
استان زنجان :
1_ در شهر زنجان تعداد زیادی از بیات ها زندگی می نمایند که دارای
نام خانوادگی بیات می باشند
2_ روستای سردهات بیات جعفر از توابع بخش زنجانرود در شهر زنجان
3_ روستای باغلوجه بیات واقع در دهستان زنجانرود بالا
4_ روستای آغ بولاق
5_ روستای قزل تپه بیات واقع در دهستان زنجانرود بالا
6_ روستاهای قره آغاج ، قره کول  و اندآباد سفلی واقع در بخش زنجانرود
7_ منطقه خدابنده : تعدادی از بیاتها در این منطقه زندگی می کنند
بطور مثال در روستاهای حسین آبادو 
آلنچه(آلنجه) در نزدیکی قیدار

 استان ایلام :
1_ در شهر آبدانان طایفه ای از بیات ها زندگی می کنند که قرن ها قبل به آنجا
مهاجرت نموده اند و دیگر قادر به تکلم به زبان ترکی نمی باشند
2_ روستای بیات در نزدیکی شهر دهلران با توجه به نامش به احتمال زیاد
بیات ها نیز به آنجا مهاجرت نموده اند و اهالی آن امروزه قادر به تکلم
به زبان ترکی نمی باشند
3ـ روستای بیات  از بخش موسیان شهرستان دشت آزادگان
(دشت میشان) ظاهرا از نسل ترکان بیات هستند و
اهالی آن امروزه قادر به تکلم به زبان ترکی نمی باشند
مشیر الدوله تبریزی(متوفی 1279) در شرح ماموریتش برای
تشخیص و تعیین مرزهای ایران و عثمانی از وجود روستای
بیات در حوالی پشت کوه لرستان سخن گفته است
منظور از پشتکوه لرستان منطقه ایلام امروزی می باشد
گفتن این نکته ضروری است که در منابع تاریخی از وجود حکومتی
کوچک متعلق به گروهی از ترک های بیات در منطقه پشتکوه لرستان
در حدود سال های 600 هجری قمری سخن به میان آمده است که
توسط شجاع الدین خورشید بن ابی بکر موسس حکومت
اتابکان لر کوچک از بین رفته است و بیات های مذکور از این منطقه
به دیگر مناطق می روند و پخش می شوند بیات های منطقه ایلام یا
بعضی از بیات ها در استان لرستان از بازماندگان این بیات ها می باشند
استان لرستان :
تعداد زیادی از بیات ها قرنها قبل به این منطقه کوچ نموده اند و دیگر قادر
به تکلم به زبان ترکی نیستند و خیلی از آنها دارای نام خانوادگی
بیات می باشند و در شهر های الیگودرز ، بروجرد، خرم آباد و بروجرد
و ازنا ساکن می باشند
از جمله می توان به روستای بیاتان سوخته در نزدیکی شهر بروجرد
روستای بیاتان از توابع بخش اشترینان شهر بروجرد
و همچنین روستای بیاتان از توابع بخش سیلاخور شهرستان دورود
اشاره نمود همچنین در اطراف ازنا در مناطقی مانند جاپلق و روستای
قشلاق بیات تعدادی زیادی بیات ساکن هستند همچنین
خاندانی از بیات ها در روستای مالیچه ازنا زندگی می نمایند
همچنین تعدادی از بیات ها در روستای عباس آباد از توابع ازنا ساکن هستند 
لازم به ذکر است در منابع تاریخی قدمت سکونت بیات ها را در
منطقه جاپلق ازنا مربوط به دوره سلجوقیان دانسته اند اگر مطلب
فوق صحیح باشد می شود بیات های جاپلق(چاپلق) را اولین گروه از بیات ها
دانست که در فلات قاره ایران سکنی گزیده اند
روستای چمن سلطان واقع درشهر الیگودرز نیز جمعیت زیادی از
بیات ها را دارا می باشد
بیات های استان لرستان اغلب دارای نام خانوادگی بیات هستند
استان البرز :
ساوجبلاغ : تعدادی از بیاتها در منطقه ساوجبلاغ ساکن هستند
منطقه ماهدشت : تعدادی از بیاتها نیز در این منطقه زندگی می کنند
مانند بیاتهای روستاهای خاتونلر و راشته
در زمان حکومت شاه طهماسب دوم از سلسله صفویه
تعدادی از بیات های ساکن در شمال کشور عراق امروزی به شهر
ساوجبلاغ و همچنین حوالی تهران منتقل شدند بیشترشان در منطقه
سرولایت نیشابور ساکن گردیدند تعدادی هم در منطقه ساوه ساکن گردیدند
پدر تیلیم خان شاعر بزرگ ترک از این گروه از بیاتها می باشد
در آن زمان نادرشاه افشار نایب السلطنه شاه طهماسب دوم صفوی
بود و عملا حکومت او را اداره می کرد و هنوز اعلام پادشاهی نکرده بود
انتقال بیات ها از کرکوک توسط نادر قلی که نایب السلطنه بود انجام شد
این گروه از بیات ها به تیره بیات قارا اولی مشهور هستند
بنده اطلاعی ندارم که آیا بازماندگان آن ها در ساوجبلاغ و اطراف
تهران از نسب خود که به طایفه بیات می رسد اطلاع دارند یا خیر
استان تهران :
روستایی به اسم علی بیات در بخش ملارد شهرستان شهریار
وجود دارد که تعدادی از بیات ها در آنجا ساکن هستند

بیاتهای شهریار دقیق تر جنوب غربی شهریار از پارچه آبادیهای

معروف به قطعه چهار،بیدگنه ،قپچاق و اسفند آباد  که حاج پاشا خان بیات و بردارانشون از

خانهای این مناطق بودند به گونه ای که یک پهنه بزرگ چند هزار هکتاری تحت سیطره شون

بوده است

در روستای قمصر واقع در بخش کهریزک شهر ری نیز تعدادی
از بیات ها حضور دارند در روستای خیرآباد ورامین هم تعدادی از بیات ها ساکن هستند
در زمان حکومت شاه طهماسب دوم از سلسله صفویه
تعدادی از بیات های ساکن در شمال کشور عراق امروزی به شهر
ساوجبلاغ و همچنین حوالی تهران منتقل شدند بیشترشان در منطقه
سرولایت نیشابور ساکن گردیدند تعدادی هم در منطقه ساوه ساکن گردیدند
پدر تیلیم خان شاعر بزرگ ترک از این گروه از بیاتها می باشد
در آن زمان نادرشاه افشار نایب السلطنه شاه طهماسب دوم صفوی
بود و عملا حکومت او را اداره می کرد و هنوز اعلام پادشاهی نکرده بود
انتقال بیات ها از کرکوک توسط نادر قلی که نایب السلطنه بود انجام شد
این گروه از بیاتها به تیره بیات قارا اولی مشهورند
همچنین تعدادی از افراد تیره بیات های شام در دوره قاجار
در محله عولادجان تهران ساکن گردیدند که هنوز کوچه شام بیاتی
در آن محله وجود دارد افراد این تیره از بیاتها از متحدین ایل قاجار بودند
بخش دیگر تیره شام بیاتی در استانهای گلستان ، مازندران ، گیلان
و همچنین در روستای بدشت شاهرود در استان سمنان ساکن هستند
یک گروه از تیره شام بیاتی ها به سمت منطقه کرمانشاه رفته اند و در
یکی از ایلات آن منطقه ادغام شده اند و در منطقه کرمانشاه به 
به تیره شام بیاتی شناخته می شوند فرزندان آنها به دلیل ازدواج
اجدادشان با مردم آن منطقه قادرامروزه قادر به تکلم به زبان ترکی نیستند
دقیقا مشخص نیست این گروه از شام بیاتی ها در چه زمان و
به چه دلیلی به منطقه کرمانشاه رفته اند و در یکی از ایلات محلی
آن منطقه ادغام شده اند انشاالله اگر اطلاعات جامعتری به دست آورم
حتما آن را خواهم گذاشت
استان خوزستان :
مشیر الدوله تبریزی(متوفی 1279) در شرح ماموریتش برای
تشخیص و تعیین مرزهای ایران و عثمانی از پراکندگی بیات ها
در توابع شوشتر و دزفول خبر داده است(ص102)
همچنین از مشهورترین آثار بیات های دزفول قلعه ای بوده
که بر سر راه دزفول و عراق بوده است(نویدی ص101)
نادرشاه هنگامی که از عراق به سوی خوزستان می رفت
در این قلعه توقف کرد(استرآبادی ص223 )
ویرانه این قلعه امروزه در کشور عراق پابرجاست(لسترنج ص69_70)
دو روستا با نام های بیاتیون ارشد و بیاتیون آصف
در جنوب دزفول که امروزه به شهر دز آب یا امامشهر تغییر نام داده است
همچنین روستای البیات در دشت عباس خوزستان در کنار رودخانه
میمه که گروهی از بیات ها در آنجا بوده اند و آنجا را ترک کرده اند و 
اکنون روستایی عرب زبان است البته بعضی از محققین بر این عقیده اند
که احتمال دارد ساکنین این روستا از نسل ترکان بیات باشند که در
اثر ازدواج با عرب زبانان دچار تغییر زبان شده اند به مانند 
بیات های عراق که بیشترشان عرب زبان شده اند

_ ترکان بیات از طایفه  بیات مستعلی بیگ که به ایل بختیاری پیوسته اند :

همانطور که قبلا توضیح دادم بعد از قتل و عامی که ایل قاجار در

سال 1204 هجری قمری در منطقه کهرویه و سمیرم از ترکان بیات کردند

گروهی از بیات ها به چهار محال و بختیاری رفتند و در آنجا ساکن شدند

امروزه اکثر بیات های طایفه مستعلی بیگ که در چهار محال و بختیاری

زندگی می کنند به زبان ترکی که زبان اجدادیشان است تکمل می کنند

اما تعداد اندکی از آنها دچار تغییر زبان شده فارس زبان

و تعدادی هم لر زبان شدند گروهی از بیات های طایفه بیات مستعلی بیگ

به ایل بختیاری پیوسند و در طایفه ای به اسم طایفه کورکور ادغام شدند

آنها از گذشته خویش بی اطلاع هستند و قادر به تکلم به زبان اجدادی

خویش نشده و لر زبان گشته اند برفی بیات آخرین خان آنها بود

که در زمان پهلوی می زیسته است

بخشی از طایفه کورکور امروزه در چهار محال و بختیاری و مقداریشان

در استان خوزستان زندگی می کنند
طایفه کورکور از سه تیره تشکیل شده است

1: آرلی 2: بیات 3: شاسه

  تیره بیات آن که از بیات های مستعلی بیگ است ، همچنین شاسه به شاهسوند

مشهور است

و از ترکان شاهسونی بوده اند که همراه با بیات ها از حمله قاجارها جان سالم بدر برده و

به ایل بختیاری پیوسته اند آنها نیز مانند بیات ها دیگر قادر به تکلم به زبان ترکی نیستند

طایفه کورکور یکی از زیر شاخه های ایل هفت لنگ بختیاری و زراسوند میباشد.

همچنین جزء ایل دینارونی هم هست و در چهارمحال بختیاری در دیناران روستاهای عباس آباد

، گرده پینه ، روپینه و خوزستان در ایذه تخت کاشان و برآفتاب کاشکلی

و سرانبار و چهارقاش( روستای شهید سلحشور)

همچنین چند خانوار از این طایفه در تلخ آب نوترکی زندگی میکنند. 

طبق نوشته های باقی مانده محل زندگی پیشینیان طایفه کورکور ایوه بوده

و به علت نامعلومی به منطقه کوهستانی تخت کاشان کوچ میکند و در نزدیکی چشمه تخت کاشان ، برآفتاب کاشکلی،

آب انبار یا سر انبار، دوبلوطان، چهارقاش، دره دزدان، چزرگی، خیمه گاه و لاگلزار سکونت میکند

و چون به دامداری مشغول بوده زمین کشاورزی و کوه برای کشت و علوفه خریداری میکند.

در طی سالیان تخت کاشان به چند روستا به نام های گردن طاقا، دم آب، سرتنگ، گله میشی، برد گپی، شره و چال بردر تقسیم شده است

_ همچنین گویا گروهی کوچک دیگری از طایفه بیات مستعلی بیگ در سال 1204 هجری قمری

به طایفه سرلک از ایل بختیاری می پیوندند و اکنون لر زبان شده و قادر به تکلم

به زبان ترکی نیستند آنان نیز از گذشته خویش کاملا بی خبر هستند

و چون اصالتا ترک هستند در طایفه سر لک بختیاری به " بیات وابسته " مشهور شده اند

احتمالا در روستاهای دهنوسرلکها و قلعه آشناخور زندگی می کنند

استان کرمانشاه :
در شهرستان کنگاور در استان کرمانشاه نیز تعدادی از خانوارهای
طایفه بیات زندگی می کنند
همچنین شهر سنقر نیز جمعیتی از بیات ها را دارد
بیات های منطقه کنگاور و سنقر خوشبختانه هنوز به زبان ترکی 
که زبان اجدادیشان است صحبت می کنند

بیات های سنقر و کنگاور از طایفه بیات مستعلی بیگ هستند

که در سال 1204 هجری قمری از سمیرم اصفهان به این مناطق آمدند
به علاوه بیاتهای سنقر و کنگاور گروهی از بیاتهای تیره شام بیاتی
در این منطقه زندگی می کنند
یک گروه از تیره شام بیاتی ها به سمت منطقه کرمانشاه رفته اند و در
یکی از ایلات آن منطقه ادغام شده اند و در منطقه کرمانشاه به 
به تیره شام بیاتی شناخته می شوند فرزندان آنها به دلیل ازدواج
اجدادشان با مردم آن منطقه قادرامروزه قادر به تکلم به زبان ترکی نیستند
دقیقا مشخص نیست این گروه از شام بیاتی ها در چه زمان و
به چه دلیلی به منطقه کرمانشاه رفته اند و در یکی از ایلات محلی
آن منطقه ادغام شده اند انشاالله اگر اطلاعات جامعتری به دست آورم
حتما آن را خواهم گذاشت
هم اکنون تیره شام بیاتی در استان های گلستان و گیلان و مازندران
زندگی می کنند
همچنین بخشی از آنها در شهر تهران در محله عودلاجان در کوچه 
شام بیاتی ساکن شدند
تعدادی هم در روستای بدشت در اطراف شاهرود در استان سمنان 
زندگی می کنند 

استان کردستان :
گفته می شود در استان کردستان بصورت پراکنده نوادگان ترکان بیات
حضور دارند و اکثرا قادر به تکلم به زبان ترکی که زبان اجداد آنها می باشد
نیستند به احتمال زیاد آنها از نوادگان ترکان بیاتی هستند که چندین قرن
قبل از حکومت صفویه موفق به ایجاد حکومت محلی بیات در غرب 
فلات قاره ایران شدند که توسط شجاع الدین خورشید ابن ابی بکر
موسس سلسله اتابکان لر کوچک از بین رفت و گروهی از
آنها بعد از نابودی حکومت محلی ترکان بیات رهسپار منطقه کردستان
شده و در آنجا ساکن شدند
استان کرمان :
بخشی از ترکان بیات در این استان زندگی می کنند در بعضی منابع تاریخی
آمده است که گروهی از بیات ها در جنگ های امیرمبارزالدین مظفری
حاکم کرمان(700-765)
و شیخ ابواسحاق اینجو حاکم شیراز(متوفی758) ( معاصر با حافظ شیرازی)
شرکت داشته اند (وزیری کرمانی صفحه 384 ـ385)
اگر صحت این روایت تاریخی را بپذیریم باید بگوییم بیات های استان کرمان
اولین گروهی از بیات ها بودند که به جنوب ایران آمده اند
استان گلستان :
تعدادی از بیات ها امروزه در مناطق ترکمن نشین (ترکمن صحرا) و
گنبد کاووس زندگی می کنند و عمدتا دارای نام خانوادگی بیات هستند
روستایی متعلق به بیات ها در نزدیکی شهرستان گالیکش به اسم
روستای بیات وجود دارد
لازم به ذکر است جمعیت هایی از بیات ها مابین بجنورد تا گرگان
بصورت پراکنده زندگی می کنند همینطور مابین گرگان تا شهر ساری
حضور آن ها گزارش شده است 

در مورد بیات های منطقه گلستان ، مازندران و گیلان چهار احتمال را میدهند

احتمال اول

از بیات های منطقه خراسان هستند که برای در امان ماندن از حملات ازبک ها

یا درامان ماندن از حمله احمدشاه درانی پادشاه افغانستان که به خراسان حمله کرد

 به استان گلستان ، گیلان و مازندران پناه برده اند این احتمال در حد نظریه هست

احتمال دوم

از بیات های شاملو متحد با قاجارها هستند که به قاجار شامبیاتی معروف هستند

و زمانی که قاجارها در استرآباد(گرگان) ساکن بودند همراه آنان به گرگان آمده اند

و همچنین بیات های مازندران و گیلان از تیره شام بیاتی هستند

بعد از ایجاد سلسله قاجار حدس زده میشه تمامی آنها به تهران نقل مکان کردند

 در محله عودلاجان شهر تهران در کوچه شام بیاتی

و فقط بیاتهایی که از خراسان به شمال پناه آورده بودند در منطقه شمال باقیمانده اند

احتمال سوم

هیچ بیاتی از منطقه خراسان به شمال ایران مهاجرت نکرده است

حدس بر این است بخشی از شام بیاتی ها متحد با قاجار در شمال کشور باقی ماندند

و بخشی به تهران نقل مکان کردند پس تمام بیات های شمال ایران یعنی

مناطق گلستان ، گیلان و مازندران از بیات های شام بیاتی هستند

احتمال چهارم

حدس بر این است که جمعیت بیات های شمال کشور ترکیبی از بیات های مهاجر 

از خراسان و بیات های شاملو متحد با ایل قاجار(شامبیاتی قجر) است

آنچه مسلم است آمدن بیات های شاملو متحد با ایل قاجار به شمال کشور

تایید شده ولی حدس زده میشود گروه هایی از بیات ها برای حفظ جان

از دست مهاجمان به خراسان به شمال ایران پناه برده باشند

استان مازندران :
در روستای تروجن(شهید آباد) از توابع بهشهر گروهی از بیات ها ساکن شده اند
لازم به ذکر است منطقه بهشهر از قدیم الایام یکی از مناطقی است که 
ترکها در آن حضور پررنگی داشته اند

در مورد بیات های منطقه گلستان ، مازندران و گیلان چهار احتمال را میدهند

احتمال اول

از بیات های منطقه خراسان هستند که برای در امان ماندن از حملات ازبک ها

یا درامان ماندن از حمله احمدشاه درانی پادشاه افغانستان که به خراسان حمله کرد

 به استان گلستان ، گیلان و مازندران پناه برده اند این احتمال در حد نظریه هست

احتمال دوم

از بیات های شاملو متحد با قاجارها هستند که به قاجار شامبیاتی معروف هستند

و زمانی که قاجارها در استرآباد(گرگان) ساکن بودند همراه آنان به گرگان آمده اند

و همچنین بیات های مازندران و گیلان از تیره شام بیاتی هستند

بعد از ایجاد سلسله قاجار حدس زده میشه تمامی آنها به تهران نقل مکان کردند

 در محله عودلاجان شهر تهران در کوچه شام بیاتی

و فقط بیاتهایی که از خراسان به شمال پناه آورده بودند در منطقه شمال  باقیمانده اند

احتمال سوم

هیچ بیاتی از منطقه خراسان به شمال ایران مهاجرت نکرده است

حدس بر این است بخشی از شام بیاتی ها متحد با قاجار در شمال کشور باقی ماندند

و بخشی به تهران نقل مکان کردند پس تمام بیات های شمال ایران یعنی

مناطق گلستان ، گیلان و مازندران از بیات های شام بیاتی هستند

احتمال چهارم

حدس بر این است که جمعیت بیات های شمال کشور ترکیبی از بیات های مهاجر 

از خراسان و بیات های شاملو متحد با ایل قاجار(شامبیاتی قجر) است

آنچه مسلم است آمدن بیات های شاملو متحد با ایل قاجار به شمال کشور

تایید شده ولی حدس زده میشود گروه هایی از بیات ها برای حفظ جان

از دست مهاجمان به خراسان به شمال ایران پناه برده باشند

استان سمنان :
در روستای بدشت شاهرود گروهی از بیات ها زندگی می کنند
لازم به ذکر است که بیان نمایم بیات های استان های گلستان و مازندران و گیلان
از طایفه شام بیاتی هستند که یکی از طوایف قدرتمند ایل بیات می باشد
همچنین بخشی از این طایفه در محله عودلاجان شهر تهران در کوچه شام بیاتی
ساکن شدند
یک گروه از طایفه شام بیاتی ها به سمت منطقه کرمانشاه رفته اند و در
یکی از ایلات آن منطقه ادغام شده اند و در منطقه کرمانشاه به
به تیره شام بیاتی شناخته می شوند فرزندان آنها به دلیل ازدواج
اجدادشان با مردم آن منطقه قادرامروزه قادر به تکلم به زبان ترکی نیستند 
دقیقا مشخص نیست این گروه از شام بیاتی ها در چه زمان و
به چه دلیلی به منطقه کرمانشاه رفته اند و در یکی از ایلات محلی
آن منطقه ادغام شده اند انشاالله اگر اطلاعات جامعتری به دست آورم 
حتما آن را خواهم گذاشت
استان قزوین :
در روستای نهب و روستای قوزلو از توابع بوئین زهرا تعدادی از

بیات های طایفه بیات مستعلی بیگ زندگی می کنند

که در سال 1204 هجری قمری ابتدا به اسدآباد همدان رفتند و از آنجا به قزوین آمدند

تمام بیات های قزوین از طایفه بیات مستعلی بیگ هستند
استان بوشهر :
در محله بهمنی شهر بوشهر گروهی از بیات های  طایفه قارا اولی
زندگی می کنند همچنین بخش عمده طایفه بیات های قارا اولی در اطراف شیراز ساکن هستند

همچنین تعدادی از بیات ها در بندر دیر زندگی می کنند که نسبشان

به نصر الله بیات می رسد و تعدادی از بیات ها که با آنها خویشاوند هستند

در شهر دوراهک استان بوشهر زندگی می کنند

 لازم به ذکر است تعداد منطق بیات نشین در ایران بسیار بیشتر از
مواردی است که در مقاله بالا به نگارش در آمده است وجود روستاهای
بسیاری به نام بیات در گوشه و کنار ایران خود گویای
این مسئله می باشد
اینجانب تا حدی که اطلاع داشته ام آن ها را به نگارش در آورده ام
چه بسا مناطقی باشند که از قلم افتاده باشند
افغانستان :
در افغانستان تعداد زیادی از بیات های زندگی می کنند که بیشتر
آنان در زمان نادرشاه افشار و بعد از او در زمان احمد شاه درانی (آبدالی) 
پایه گذار سلسه درانی  به آن کشور رفته اند اما جمعیت هایی
از بیات ها قبل از حکومت نادرشاه افشار نیز در این کشور
حضور داشته اند مانند بایزید بیات که در کابل می زیسته
و معاصر سلسله صفویه بوده است اغلب بیات های افغانستان دارای
نام خانوادگی بیات می باشند
من مطلب زیر را از منبع آن که در پایین نوشته شده است
گذاشته ام لازم به ذکر است نویسنده آن را به زبان فارسی کشور
خود نوشته است شاید خواندن آن مقداری برای خوانندگان مشکل باشد
در ضمن در مطلب زیر به بخشی از مناطق بیات نشین افغانستان اشاره
شده است ، نه همه مناطق بیات نشین
مساحت جغتو 1217 کیلو متر مربع محاسبه شده که درآن بر مبنای احصائیه شورای نماینده گان مردم ولسوالی ،در جغتو یکصدو ده هزار نفوس ساکن بوده ودر 334 قریه حیات به سر می برند این ارقام در منابع رسمی از 27 هزار تا 54 هزار نفر در نوسان می باشد .
تراکم نفوس در هر کیلو متر مربع 86 نفر بوده وترکیب قومی نفوس جغتو شامل اقوام بیات و هزاره و قطغن می باشد که همه پیرو مذهب اثنا عشری اند.
از مجموع نفوس ولسوالی جغتو ، 30 فیصد ان بیات ها اند که تعداد آن به 35 هزار نفر می رسند و در 56 قریه در دره های گلبوری ،قیاق ،ترگن ،اوج  وسراب زیست دارند که به توضیح مختصری مناطق وقریه های بیات نیشین ولسوالی جغتو پرداخته می شود .
گلبوری حدود 16 کیلو متر طول دارد و در غرب شهر غزنی افتاده است و انجام آن به آغاز دره سراب وصل میگردد .در نقشه ای که هند بریتانوی در سال 1940 به چاپ رسانیده ،بیات های گلبوری را چهل قریه قلمداد نموده است .اما فعلاِ بیات ها در ساحات انجام دره گلبوری در قریه های ده علیداد ،ده عباس ،قاش ،ده نوری َ،ده میرک ، قریه سردار محمد حسن خان ،ده خواجه ،سرخده ،دهخدای بخش و گدول حاجی ساکن اند. دره قیاق منطقه بیات نیشین ولسوالی جغتو است که به فاصله ده کیلومتری شهر غزنی و در غرب آن واقع شده است . و از شرق به غرب امتداد دارد .قیاق واژه ترکی است ونام علقی است شبیه نی که در منطق مرطوب وچمنزار ها میروید . احتمالا در آغاز این ساحه چمنزار بوده ومردم بیات با رساله های سوار خویش در آن دره متوطن شده اند . قیاق دارای 22 قریه است که با اعمار قلعه های جدا گانه در کنار قریه های اصلی تعداد آن به 26 قریه میرسد . این قریه ها عبارتند : از پیرکه بالای پیرکه پائین ، قریه نظر و قریه شکر ،قریه عبدالله شامل قلعه های سبزی ،نوروزس خان ،و قلعه بلند ،قریه ملا،قریه بختیار( شامل سه قلعه ) قریه تات خیل ،شامل قلعه نجف ،بختیار و گدول حاجی قلندر، قریه اوته (اوته وجانا ) پاره ((زن آباد )) آهنگر خیل ، نوقلعه ، قلعه شاه محمد و قریه بوچه خری .
بیات ها همچنان در دره ترگن که در جنوب دره گلبوری از شرق به غرب افتاده است در قریه های گنداب ،قول بیان، ده محمدیار ،نوقلعه ، کوشه ودر 4 قریع بیدقول ودر سه قریه سرترگن قلعه ولی خان ، قلعه شفیع خان و قلعه کاظم خان زیست دارند ودر امتداد این قریه ها  به سوی غرب قریب دره سراب: قریه های اوج ،عطامیر ،تالاب بیگم ،نو ده ،گدول های علی مسجد ،ده ولیداد و ده دل محمد ،مناطق بیات نشین ولسوالی جغتواست
منبع :
http://naqshqadam.blogfa.com/post-8.aspx
 همچنین باید به محله قزلباش در کابل اشاره نمود
(فیض محمد صفحه 144-143)
در دورانی که شاهزاده تیمور والی هرات بود جمعی از بیات ها
در آن ولایت ساکن شدند بعد ها احمد شاه ابدالی حضور آن ها
را در هرات به علت نزدیکی به مشهد ، سبزوار و نیشابور
که جمعیت زیادی از بیات ها را دارا می باشند به مصلحت ندید 
و گروهی از بیات ها را از هرات به غزنی و کابل انتقال داد
هنوز هم در هرات تعداد از بیات ها زندگی می کنند
پس از به سلطنت رسیدن تیمور شاه ابدالی  پایتخت
افغانستان به کابل منتقل گردید در این دوره نیز تعدادی از
بیات ها به کابل نقل مکان کردند  از جمله می توان به
محمود خان قارا بیات اشاره کرد که زمینی به او در
شمال دریای کابل(رود خانه کابل)  در ساحه (منطقه)
ششدرک  اعطا گردید
محمود خان قارا بیات قلعه و پلی را در کابل ساخت که به
نام او شناخته می شوند
پس از افزایش  جمعیت ترکان بیات در کابل آنان در مناطق مختلف
شهر کابل  مانند وزیر آباد ، چنداول ، مراد خانی  و در یک قرن اخیر
در دامنه کوه سخی(کارته سخی) ، کارته چهار ، قلعه شهاده
، دشت برچی و در ساحات افشار تپه و افشار ، دارالامان ،
کلوله پشتی ، شهرآرا ، پغمان و سایر مناطق پراکنده شده اند
تعدادی از بیات ها در ولسوالی جغتو و خواجه عمری می باشند
هم اکنون بیات ها در 56 روستا در دره های قیاق ، گلبوری ،
ترگان ، سرآب ولسوالی جغتو ساکن اند و تعدادشان به
35 هزار نفر می رسد همچنین  حدود 15 تا 20 درصد جمعیت
ولسوالی خواجه عمری بیات هستند که در هشت روستای
آن ولسوالی ساکن اند در ولسوالی مالستان روستاهای
سرخک بوم ، آبی ، یلوغو ، پای جلگه و قجغتو و در تعدادی
از روستاهای بزرگ اطراف شهر غزنی مانند
بکاول ، لشمک ، مونگور ، نوغی ، قره باغی و اخیرا منطقه
خاک غربا ، حیدر آباد و شهرک مهاجرین هم چنین در منطقه
زرک ولسوالی قره باغ نیز بیات ها حضور دارند
بیات ها همچنین در مناطق خیتایان ، بیشباتر ، سرای سنگ ،
 شهر تخار و ولسوالی های گلفگان و ینگی قلعه ولایت تخار
ساکن هستند بیات ها در ولسوالی های کشم ، دروازه بالا ،
شغنان و درایم ولایت بدخشان سکونت دارند
ترکان بیات همچنین در چهار روستا در مناطقی چون کشکک ،
چارتوت ، تخت جوی ، تاقچی خانه ، سراولنگ ، زیره کی جالا ،
دهن تور ، چار قشلاق ، رشک ، ولسوالی دره صوف ولایت
سمنگان حدود هفت هزار خانواده و در برخی مناطق ولایت سرپل ،
شهر مزار شریف ، بغلان ، کندز ، جوزجان ،(حدود چهار هزار خانواده)
در شهرک جبرئیل ، جوی نقره و ساحه عقب اول ولی
و داخل شهر هرات در منطقه کولاب ، پای منار ، کوچه میرزاخان ،
زرگرها و درب خوش و مناطق دیگر شهر هرات ساکن هستند
بیات ها همچنین در نواحی اول و ششم شهر قندهار و در برخی
از ولسوالی های ولایت فراه و نیمروز و به تعداد چهار صد خانوار
در مرکز ولایت هلمند و تعدادی نیز در شرن ، مرکز ولایت پکتیکا
همچنین به تعداد دو هزار خانوار در ولایت جوزجان می باشند
در قریه (روستای) قلعه نو واقع در شهر غزنین ، بلخ و لوگر هم بیات ها حضور دارند

در محله مسجد جامع نصرت هم تعدادی از بیات ها زندگی می کنند
مناطقی که نام برده شد تعداد کمی از مناطقی هستند که ترکان بیات
در آنها زندگی می کنند

هندوستان :

تعدادی از ترکان بیات افغانستان در زمان سلسله ترک گورکانی در ارتش و دربار گورکانیان

خدمت میکردند با فتح هندوستان توسط گورکانیان و انتقال پایتخت گورکانیان

از افغانستان به هندوستان گروهی از ترکان بیات افغانستان به هند مهاجرت کرده

و در هندوستان ساکن گردیدند

اکثر خانواده های بیات در استان گجرات هند ساکن شدند

خانواده های بیات در سوره(surat) ، ورواد ، نوساری(navasrai) یافت می شوند

لازم به ذکر است امروزه تعدادی از ترکان بیات در شبه قاره هند(کشور هند و پاکستان)

زندگی می کنند که قادر به تکلم به زبان ترکی که زبان اجدادشان است نیستند

پاکستان :

همچنین تعدادی از ترکان بیات در کشور پاکستان زندگی می کنند

اینان از گروه ترکان بیات افغانستان هستند که به هندوستان مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شدند

(قبلا کشور پاکستان جزو هندوستان بود که بعد از جنگ جهانی دوم

و استقلال از بریتانیا از هم جدا شدند)

ترکان بیات در پاکستان نیز امروزه قادر به تکلم به زبان ترکی که زبان اجدایشان است نیستند

 آفریقای جنوبی :

بعد از سقوط سلسله باشکوه گورکانی در هندوستان و  ورود نیروهای استعمارگر بریتانیایی

به هندوستان و اشغال شبه قاره هند گروهی از هندی ها را برای زندگی و کار

 به یکی دیگر از مستعمراتش یعنی آفریقای جنوبی اعزام کرد

که تعدادی از ترکان بیات هندوستان که تجار بنامی در هندوستان بودند 

به کشور آفریقای جنوبی رفتند

و جزو افراد مشهور و شناخته شده در تاریخ کشور آفریقای جنوبی هستند

 امروزه از نسل ترکان بیات در کشور آفریقای جنوبی زندگی می کنند و قادر به تکلم

به زبان ترکی که زبان اجدادشان است نیستند

عراق :

جمعیت زیادی از بیات ها در کشور عراق در مناطق ترکمان نشین عراق
(شمال عراق) به خصوص در کرکوک زندگی می نمایند در عراق 
به ترک ها ، ترکمان گفته می شود
در جنوب بغداد نیز روستای کوچکی به نام بیات وجود دارد (ایرانیکا، III/882)
و اغلب دارای نام خانوادگی بیات و بیاتی می باشند
قدیمی ترین حضور بیات ها که در کشور عراق ثبت شده است مربوط می شود
به کارگزاری به نام سنقر بیاتی که در 513ق/1119م نایب
آق‌سنقر بخاری در بصره بوده است
حضور بیات ها در کشور عراق معاصر با زمان صفویه در مناطق شمالی
این کشور اثبات گردیده است
همچنین به نقل از سفرنامه محمد بن احمد منشی بغدادی
گروهی از دیگر بیات ها همراه با داوود پاشا والی عثمانی بغداد در قرن
13ق/19 م به عراق رفته اند
(«باباتلار»، 374).
نزدیک جبل حمرین و قره تپه به سر می‌برند (ادموندز ص ۳۰۳)
در حال حاضر در روستاهای زیادی در ولایات شمالی و شرقی ،
ولایات مرکزی و اطراف آن ، در موصل ، سلیمانیه ، اربیل ،
بیما ، بغداد ، صلاح الدین( قضاء الطوز/ طوز خورماتو ) ، تلعفر ، آمرلی ،
مندلی و سلیمان بک بیات ها زندگی می کنند
بیات ها در یک منطقه باریک به صورت خط کمربندی که به نام
" ترکمان قوشاغی " معروف است ساکن اند در این مسیر
روستاهای بایات ،  کیفری ، شاریبان ، المقدادیا ، المنصوریا ،
دالی عباس و قازنیا همگی بیات نشین هستند
همچنین امروزه جمعیت زیادی از نوادگان ترکان بیات که طی
قرون مختلف از شمال عراق به شهرهای بغداد و کربلا
و نواحی اطراف آنها مهاجرت نموده اند وجود دارند که دیگر
قادر به تکلم به زبان ترکی که زبان اجداد آنها می باشد نیستند
با تشکر از آقای حسن البیاتی برای تهیه مطلب زیر در مورد بیات های کشور عراق :
در سال 973 هجری قمری ، میر حسین ترکمانی رییس قبیله بیات
به همراه بیست هزار نیرو به عنوان والی شهره بصره از سوی
دولت عثمانی منصوب گردید 
در سال 1820 میلادی جیمز ریج در سفرنامه خود که از
مناطق بیات نشین در عراق دیدن کرده بود نوشته است :
سرزمین بیات در عراق که از شهر کفری شروع شده و حتی به جمن میرسد
بسیار وسیع و حاصلخیز است که موطن اصلی بیات ها می باشد
وقتی به آنجا رسیدم حسن قره قوش رییس قبیله بیات در عراق
به استقبال ما آمد و ما را برای صرف غذا دعوت کرد...
رییس قبیله بیات تاریخ دقیقی از آمدن اجدادشان به این سرزمین را
نمی دانست فقط گفت که این زمین ها را سلطان به ما عطا کرده
و ما هیچ مالیاتی پرداخت نمی کنیم و این زمینها ملک ما هستند
در مقابل به دولت عثمانی برای حمایت از شهر بغداد و اطراف آن
کمک نظامی می کنیم همچنین رییس بیات تاکید کرد که
نادرشاه افشار اکثر سربازان بیات را به خراسان بازگردانده
و حالا حدود ده هزار نفر سواره نظام باقی مانده اند
امروزه طبق آخرین سرشماری بیش از یک میلیون بیات در کشور عراق
زندگی می کنند که بیشترشان به زبان عربی صحبت می کنند
ولی بیشتر بیات های شمال کشور عراق به زبان ترکی صحبت می کنند
قبیله بیات در عراق به سه طایفه بزرگ تقسیم می شوند
1_ طایفه بیات الحمایل : که شامل شش تیره  می باشد
البوحسین،البوحسن،البوعلی، البو ولی ،البو احمد و البو رضا که با هم برادر بوده اند
2_ طایفه بیات الآمرلیه :
مرکز اصلی این طایفه شهر آمرلی می باشد که به پنج تیره
تقسیم می شوند :
البوعلی،البوکریم،البو ابراهیم،البوبکر، البو احمد که همگی
فرزندان امیر بدرالدین هستند
3_طایفه سوم  : شامل تیره های
بسطاملی ، قره ناز ، خاصه دار لی ، کلاوند ، بروجلی
ترکمنستان :
در کشور ترکمنستان 4 نام جغرافیایی منتسب به بیات ها وجود دارد
 (ایرانیکا، III/882).
بیات ها در بخش های بورد الیق این کشور حضور دارند در اواسط
نیمه قرن بیست در قلمرو این کشور تعداد جمعیت بیات ها را
شش هزار یا 0/78 درصد از مجموع جمعیت این کشور دانسته اند
ازبکستان :
در مطلبی تحت عنوان  "مطالب تاریخی و اتنوگرافی در مورد ترکمن ها "
از سری نوشته های سرگی دمیدوف درباره آثار کارپوف
ترجمه آقای رحیم کاکایی
اشاره شده است تعدادی از بیات ها در منطقه قره گل در
استان بخارای این کشور زندگی می کنند در سال 1927 میلادی
جمعیت آن ها 1080 نفر بوده است
همچنین در جمهوری ازبکستان یک نام جغرافیایی منسوب به بیات ها وجود دارد
(ایرانیکا، III/882). 
 بیات ها در مناطق مختلف از جمله در سمرقند ، مناطق جنوب غرب بخارا ،
نواحی حاصل خیز قزاقل ، جلگه زرافشان ، در کنار رود خانه قشقا دریا
(قشقه دریا) ، نور آتا و دیگر مناطق این کشور می باشند
ترکیه :
در کشور ترکیه نیز تعداد زیادی از بیات ها ساکن می باشند و در چندین
استان این کشور شهرها و تعداد زیادی روستا را بنا گذاشته اند
مانند شهر بیات در استان چروم ، شهر بیات در استان افیون
و شهر شام بیاتی در استان غازی عینتاب ترکیه ، (Bayat Şehir)
لازم به ذکر است در نزدیکی شهر بیات در استان چروم 
رود بیات(بایات) قرار دارد که 45 کیلومتر امتداد دارد و
به رودخانه قزل ایرماق می پیوندد
همچنین جمعیت زیادی از بیات ها امروزه در شهر استانبول زندگی می کنند
برحسب دفترهای مالیاتی، در سدۀ 10ق طوایف متعدد وابسته به قبیلۀ بیات در
قلمرو عثمانی در  مرعش، آنکارا و بوزوق ساکن بوده اند
(«بایاتلار»، 376-377, 391-398)
از اسناد مالیاتی دولت عثمانی در سده 10ق/16م چنین بر می آید
که گروهی از بیات ها در آناتولی مرکزی و غربی سکنا داشته اند و در آن منابع
از 42 جایگاه منسوب به آنان یاد شده است که بیشتر آن نام ها تا روزگار ما
باقی مانده است  به تازگی قبری متعلق به بیات ها در منطقه اژه در ترکیه
متعلق به 600 سال قبل پیدا شده است
منطقه اژه ترکیه که چندین استان این کشور از جمله استانهای
موغله و مانیسا را شامل می شود از قدیم از محل های مهم
استقرار ترکهای بیات در این کشور بوده است
لازم به ذکر است گروهی از بیات ها که بعدا در زمان صفویه از آناطولی
به ایران آمدند و در صفوف قزلباش ها قرار گرفتند به" بیات روملو "
معروف گردیدند
نویسنده مشهور ترکیه یحیی کمال بیاتلی از بیاتهای کشور ترکیه بوده است
محققان نقش فعال بیات ها را در زمان فتوحات سلجوقیان در
آناطولی(ترکیه امروزی) را برجسته دانسته اند به همین جهت
وجود مکان هایی با نام بایات در قرن نهم هجری در غرب و مرکز فعلی
ترکیه دلیلی بر این مدعاست در آناطولی میانه شانزده روستا به
اسم بایات وجود دارد
همچنین آنکارا و قیریق قلعه یکی از مراکز مهم استقرار ترکان بیات می باشند
جالب است بدانید در منابع تاریخی مربوط به بیات ها ، شهر آنکارا بصورت آنقارا یا 
انقره آمده است

همچنین در منابع شفاهی از بیات های ساکن در شهر بیات در

استان افیون قاراحصار از حضور بیات ها در گذشته ای بسیار دور

در منطقهAsarcık سخن می گویند که امروزه منطقهAsarcık  در استان سامسون

ترکیه قرار دارد یکی از نقوش گلیم بیات ها به اسم  Asarcık

معروف است که برگرفته از خاطره حضور بیات ها در آن منطقه است

قبرس شمالی :

تعدادی زیادی از بیات ها در زمان دولت عثمانی به دلیل اینکه حاضر

به اسکان و ترک زندگی عشایری نشدند به قبرس شمالی تبعید شدند

که نوادگان آنها اکنون در قبرس شمالی زندگی می کنند

آذربایجان :
گفته می شود در این کشور نیز تعداد زیادی از بیاتها زندگی می کنند
در کشور آذربایجان 5 نام جغرافیایی منتسب به بیات ها وجود دارد
 (ایرانیکا، III/882).
در روزگار شاه‌عباس گروهی از بیاتهای سپاهی در دربند و شابران شیروان مقیم
بودند و فرخ‌سلطان، حاکم آن ولایات و سرکردۀ آنان بود(همو، 3/1812). به
همان سبب یکی از دروازه‌های دربند «بیات قاپی» نامیده می‌شد
(باکیخانف، 51؛مینورسکی، 88)
همچنین از حضور بیات ها در حوالی گنجه هم گفته شده است
حضور بیات ها در دیگر مناطق آذربایجان مانند :
Ağcabədi, Salyan, Neftçala, Ucar, Şamaxı, Şabran, eləcə
Arran–Şirvan و منطقه تاریخی آلبانیا گزارش شده است

قلعه تاریخی بیات هم در کشور آذربایجان وجود داشت

که امروزه به مخروبه تبدیل شده است

همچنین روستای بویات و دو روستای مجاور آن که در شرق قره باغ هستند

از روستاهای بیات نشین در کشور آذربایجان هستند

روسیه :
همچنین گفته می شود تعدادی از بیات ها نیز در منطقه
داغستان زندگی می کنند
در قسمت اروپایی این کشور در ولایت استاوروپول ، استراخان
(آستاراخان) ، منطقه کریمه بیات ها حضور دارند

همچنین گروهی از بیات ها زا زمان شاه عباس اول صفوی

در شهر دربند که جنوبی ترین شهر روسیه است مستقر شده اند

گرجستان :

در جنوب شرقی کشور گرجستان حدود نیم میلیون ترک بیات

که از طایفه ترک بیات بزچلو هستند زندگی می کنند

آنها به زبان مادری خود تکلم می کنند
سوریه :
در این کشور به ترک ها ، ترکمان گفته می شود
بر حسب دفترهای مالیاتی دولت عثمانی در سده 10 ق گروهی از بیات ها
در حلب زندگی می کرده اند ( «بایاتلار»، 376-377, 391-398)
لازم به گفتن است بعضی از بیات ها که در زمان صفویه از منطقه سوریه
به ایران آمدند و در صفوف قزلباش ها قرار گرفتند به " بیات شاملو " یا
" شام بیاتی " معروف گردیدند لازم به ذکر است گروهی از بیات های شام
در استان غازی عینتاب ترکیه شهر شام بیاتی را بنا نهاده اند که فرزندانشان
در آنجا زندگی می کنند همچنین گفته شده است در زمانهای بعد دسته ای
از بیات های شامی که به ایران آمده بودند به ایل قاجار پیوستند و در این
ایل ادغام گردیدند
طبق آمار جمعیت ترکان بیات در این کشور در سال 2001 میلادی در
حدود شصت هزار خانوار بوده است
لبنان :
بر حسب دفترهای مالیاتی دولت عثمانی در سده 10 ق گروهی از بیات ها
در طرابلس زندگی می کرده اند
( «بایاتلار»، 376-377, 391-398)

لازم به ذکر است بیشتر موارد ذکر شده در این مطلب توسط بنده نگارش شده است

اما در بعضی موارد از نوشته های آقایان حسین جدی بیات ، نادر بیات ، آقای مظفر قهرمانی

آقای یوسفی ،آقای روح اله میرزایی ،آقای احسان پژوهش از بیات های افغانستان ،

آقای حسن البیاتی از بیات های کشور عراق وکانال تلگرامی بیات های ساوه

بصورت محدود استفاده شده است و همینطور بعضی از مقالات در مورد بیات های کشورهای

دیگر و بعضی از مناطق ایران که متاسفانه نام محقق اصلی آنها بر من مشخص نگردید

اخلاقا و شرعا لازم دیدم

اسم این بزرگواران را در اینجا بیان کنم و اگر عزیزی اسمش بر اثر ناآگاهی و یا فراموشی

من ذکر نشده عذر خواهی می نمایم


 

دده قورقود


دده قورقود

دده قورقود نام مجموعه ای از چندین قصه مربوط به ایلات ترک غزتبار

مثل ایل بیات است که در محل اولیه آن ها (حدود کشور قزاقستان امروزی)

اتفاق افتاده است نام این مجموعه از سراینده آن دده قورقود گرفته شده است

دده قورقود را در واقع یک پیر غیب گو و روحانی ترک غز تبار دانسته اند

در قرون بعد به خصوص بعد از فتح آناطولی و استانبول گویا به این مجموعه

مطالبی اضافه گردیده است اما جان مایه اصلی این مجموعه مربوط به دوران

باستان و زمانی است که ترکان غزتبار در محل اولیه خویش حضور داشته اند

در سال 2000 میلادی هزار و سیصدمین سالگرد نوشته شدن

ده ده قورقود جشن گرفته شد

به روایت رشیدالدین فضل‌الله دده قورقوت( قورقود)، حکیم و قصه‌گوی

افسانه‌ای اغوزان از قبیله بیات بوده است (نسخۀ خطی، 397)
همچنین مطلع کتاب دده قورقود چنین آغاز می شود :

«محمد پیغمبرین زامانینا یاخین بایات بویوندا قورقود آتا

دئییلن بیر کیشی وار ایدی»

که به تعلق دده قورقود به ایل ترک بایات(بیات) اشاره دارد

قبلا در مطلبی که تحت عنوان " محدوه زندگی ایل بایات قبل از ورود

به فلات قاره ایران " نوشتم و در وبلاگ قرار دادم در مورد مناطقی که

ترکان غزتبار در گذشته در آنجا زندگی می کردند توضیح دادم که مطابق

با محل هایی است که داستان های دده قورقود در آنجا اتفاق افتاده است

شهری به اسم قورقود به نام او نامگذاری شده که در مسیر راه آهن شهر غزالی به

قیزیل اوردا واقع در 150 مایلی شرق دریاچه آرال در کشور قزاقستان می باشد

در مجاورت این شهر قبری منتسب به قورقود وجود دارد

علامت روبرو را که مشاهده می کنید  در کتاب سلجوق نامه ( تاریخ آل سلجوق )

که در عهد سلجوقی توسط علی یازیچی اوغلو نوشته شده

به عنوان علامت ایل  بیات آمده است با توجه به انتساب دده قورقود به ایل بیات

از این علامت در معماری مقبره دده قورقود و شهر قورقود استفاده گردیده است

عکس پایین متعلق به مقبره دده قورقود می باشد

عکسی را که در پایین مشاهده می نمایید مربوط به گورستانی باستانی در کشور

قزاقستان است که آثاری از تدفین افراد قوم بیات را در آنجا بدست آورده اند



اسکناس 50 منات ترکمنستان

اسکناس 50 منات ترکمنستان
این اسکناس در تاریخ 1 ژانویه 2009 معرفی و در همان سال
به صورت گسترده چاپ و توزیع شد و هم چنان معتبر است.
روی این اسکناس تصویر دده قورقود در کنار نشان ملی ترکمنستان نقش بسته است

منبع عکس :

https://turkcetarih.com/kazakistan-ustyurttaki-turk-tarzi-mezar-yapilari-3/

برای دریافت اطلاعات کامل تر در مورد ایل ترک بیات می توانید به لینک زیر بروید





ایل بیات و معنی بایات

ایل بیات و معنی بایات

 

ایل بیات یکی از ایلات ترک اوغوز است که نام آن در کتاب دیوان لغات الترک

نوشته محمود کاشغری که منبعی تاریخی برای تاریخ ترکهای آسیای میانه و ترکهای اوغوز

می باشد به عنوان یکی از طوایف ترک اوغوز آمده است همچنین معنی کلمه

بیات که به صورت " بایات " هم ذکر شده است به معنی با دولت و پرنعمت است

متنی که گذاشته شده است از سایت دانشنامه جهان اسلام است

که اطلاعات خوبی ارائه داده است

گویا نویسنده آن آقای علی پورصفر قصابی نژاد می باشد

بیات قبیله ترک از قبایل بیست و دوگانه اغز یاغز پراکنده در

ایران افغانستان ترکمنستان ازبکستان جمهوری آذربایجان ارمنستان ترکیه سوریه و عراق .

کلمه بیات که به صورت بایات هم ضبط شده به معنای با دولت و پرنعمت است . اصل این

قبیله در نسبنامه‌های افسانه‌ای ترکان به «بایآت » پسر دوم گون خان پسر اغوزخان

می‌رسد

به سبب انتساب ترکان خاتون مادر سلطان محمد خوارزمشاه و انتساب مادر ازلغ

(اوزلاغ)شاه ولیعهد سلطان محمد به طایفه بیات امرای این طایفه در دربار

خوارزمشاه صاحب نفوذ و قدرت شدند  مجتبی مینوی در تعلیقات خود بر سیرت

جلال الدین مینکبرنی (ص ۳۲۹ـ۳۳۰) تنها به طرح این سؤال قناعت کرده که آیا

ارتباطی بین بیات و بیاووت هست یا نه . بعضی از پژوهشگران در سالهای اخیر

تصریح کرده اند که «بایاوت »ها نه از قبایل مغول که همان بیاتهای ترک اند

(قفس اوغلی ص ۱۶۵ پانویس ۲۱) تاریخ ورود قبیله بیات به فلات قاره ایران

چندان روشن نیست اما از برخی منابع تاریخی برمی آید

که این مردم ظاهرا در اوایل قرن پنجم و مقارن حملات غزان و سلجوقیان در فلات

ایران پراکنده شده و در مسیر کوچ نظامی خود تا صحرای شام و سواحل مدیترانه

پیش رفته اند. در این پیشرویهای پرماجرا گروههایی از این قبیله بتدریج در بعضی

نواحی خراسان بزرگ عراق عجم کردستان و لرستان استقرار یافتند. چنانکه خبر

انتصاب امیرسنقر بیاتی (مقتول ۵۱۱) به نیابت حکومت بصره از جانب امیر آق سنقر

بخاری اقطاع دار این ولایت از سابقه دراز حضور بیاتها در ایران و عراق عرب حکایت

می‌کند (ابن خلدون ج ۴ ص ۹۳). استقرار قبیله بیات در بعضی نواحی غربی ایران

پس از چندی به تشکیل دولت محلی کوچکی در اراضی میان لرستان کوچک و عراق

عرب انجامید اما خصومت حاکمان بیات و اتابکان لر سرانجام به انقراض حکومت بیات

منجر شد و اتابک شجاع الدین خورشید شاه حاکم لرستان که از دست اندازیهای

مکرر ترکان بیات به متصرفات خویش خشمگین بود بر سر آنان تاخت . در نتیجه

آخرین حاکم بیات هزیمت یافت و قلمرو او که به ولایت بیات مشهور بود به تصرف

سپاه خورشیدشاه درآمد (حمدالله مستوفی ۱۳۶۲ش الف ص ۵۵۳ معین الدین

نطنزی ص ۵۴ ـ ۵۵ بدلیسی ص ۶۰). نام ولایت بیات در قرون بعد نیز در منابع دیده

می‌شود. عطاملک جوینی در نیمه دوم قرن هفتم در گزارش کوتاهی راجع به

اشتغالات دیوانی خود در تاریخ جهانگشای از برانداختن باجهای قدیم بلاد تستر و

بیات سخن گفته است (ج ۱ ص ۲۵). نام ولایت بیات در اواخر قرن هشتم در ردیف

نامهای ولایات معتبری چون بغداد عراق عرب خوزستان و لرستان قرار گرفت (شمس

منشی ج ۲ ص ۱۷۰ـ۱۷۱). در قرون بعد نام این ولایت بر حوزه محدودی اطلاق

می‌شد که مشهورترین ناحیه آن قلعه بیات بر سر راه دزفول و عراق عرب بود (نویدی

ص ۱۰۱). نادرشاه هنگامی که از عراق عرب به سوی خوزستان می‌رفت تا شورش

محمدخان بلوچ را سرکوب کند بر سر راه خود در این قلعه توقف کرد (استرآبادی ص

۲۲۳). ویرانه این قلعه امروزه در کشور عراق برجاست (لسترنج ص ۶۹ـ۷۰).

مشیرالدوله تبریزی (متوفی ۱۲۷۹) در شرح مأموریتش برای تشخیص و تعیین

مرزهای ایران و عثمانی «قریه بیات » را از توابع پشتکوه لرستان دانسته و از

پراکندگی بیاتها در توابع شوشتر و دزفول خبر داده است (ص ۱۰۲).

میدان فعالیت سیاسی طوایف بیات در تاریخ ایران محدود به پشتکوه لرستان نبود

گروههایی از اینان در جنگهای شیخ ابواسحاق اینجو (متوفی ۷۵۸) و امیر مبارزالدین

محمد مظفری (ح ۷۰۰ـ ۷۶۵) شرکت داشتند (وزیری کرمانی ص ۳۸۴ـ۳۸۵). در

حکومت زندیه نیز بیاتها صاحب نفوذ بودند و مهر علی خان بیات اسلاملو از جمله

بزرگان شیراز در زمان کریم خان زند و علی مرادخان زند بود (غفاری کاشانی ص ۱۶۵

۱۸۸ ۱۹۱ ۴۷۶). بیاتهای شیراز که تا اوایل قرن چهاردهم در یکی از گذرهای محله

اسحاق بیگ به خریدوفروش اسب اشتغال داشتند(فسائی ج ۲ ص ۹۱۹).

جمعی از بیاتها که در پایان مهاجرت طولانی خود به آناطولی و شام رسیده بودند در

اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم به قره عثمان فرمانروای آق قوینلوها پیوستند و

ظاهرا در جنگ وی با امیر چکم والی شام شرکت کردند (طهرانی ص ۶۰ ۶۴ ۶۵

روملو ج ۱۱ ص ۲۷ـ۳۰). پس از انقراض سلسله آق قوینلو بسیاری از طوایف تشکیل

دهنده آن اتحادیه از جمله طایفه بیات به دولت صفوی پیوستند ( تاریخ قزلباشان ص

۸ ۲۱ـ۲۹ هینتس ص ۹۶). احتمالا بسیاری از طوایف خاک آناطولی را ترک گفته و به

ایران آمده اند اما آثار آنان هنوز در بعضی روستاهای آناطولی و شام برقرار است (

ایرانیکا ذیل ماده ). این گروه از طوایف بیات را بعدها قره بیات نامیدند تا از بیاتهایی

که از قبل در ایران می زیستند متمایز شوند. بر همین اساس طوایف بیات ایران را آق

بیات یا بیات مطلق می خواندند (قائم مقام ص ۴۰۳ـ۴۰۴). ظاهرا تیره شام بیاتی از

تیره‌های تشکیل دهنده ایل قاجار (خورموجی ص ۳) و از بیاتهای شام یا قره بیاتها

بوده که پس از استقرار در آذربایجان به طوایف قاجار پیوسته است . بزرگان این طایفه

از جمله امرای دربار فتحعلی شاه به شمار می‌آمدند (قائم مقام همانجا).

پیش از تشکیل دولت صفویه چندین طایفه چادرنشین ترک و مغول در دشتهای

قزوین و ری و شهریار به سر می‌بردند (فریومدی ص ۳۴۴ اولیاءالله ص ۱۹۲ـ۱۹۴

مرعشی ص ۴۴). هر چند نام طوایف بیات در منابع اخیر نیامده است اما به نظر

می‌رسد که این طوایف پیش از دولت صفوی در قسمتهایی از لرستان و عراق عجم

سکونت داشته اند. این احتمال از آنجا تقویت می‌شود که شاه اسماعیل اول (حک :

۹۰۵ـ۹۳۰) در همان سالهای نخست سلطنت خود پس از آنکه آذربایجان و شیروان را

از تصرف دولت عثمانی خارج کرد و آن نواحی را تحت حکومت خود درآورد جمعی از

این طوایف را از عراق ] عجم [ به شابران و دربند تبعید کرد (باکیخانوف ص ۹۳).

بعدها بزرگان این طوایف با دربار روسیه پیوند یافتند و در جلب حمایت روسها

کوشیدند (همان ص ۱۶۵)

روء سا ی طوایف بیات عراق عجم که ظاهرا بزرگترین گروه از طوایف بیات مطلق یا

آق بیات به شمار می‌آمدند در سالهای سلطنت شاه طهماسب اول (۹۳۰ـ۹۸۴) از

جمله بزرگان دولت صفوی محسوب می‌شدند. سلیمان بیگ و برادرش حسن بیگ

یوزباشی قورچیان بیات پیش از اینکه به سبب رفاقت با اسماعیل میرزا پسر شاه

طهماسب اول مغضوب شوند از امرای بزرگ و مقرب شاه صفوی بودند (نویدی ص

۱۱۱ تاریخ قزلباشان ص ۲۴). حتی صدماتی که شاه صفوی بر این طوایف وارد آورد

مانع از اطاعت و خدمتگزاری آنان نشد. هنگامی که القاص میرزا برادر شورشی شاه

طهماسب با حمایت سلیمان قانونی پادشاه عثمانی از عراق عرب تا قم پیش آمد

جمعی از طوایف بیات عراق عجم که در حدود قم می زیستند به مقابله با القاص

میرزا شتافتند. جنگجویان این طایفه در جنگ مغلوب و به دستور القاص میرزا کلیه

اسرای طایفه بیات اعدام شدند ( عالم آرای شاه طهماسب ص ۱۰۹). طوایف بیات

عراق عجم همچنین مدتی در ملازمت و خدمتگزاری سلطان مصطفی میرزا پسر

شاه طهماسب بودند. سلطان مصطفی میرزا که از دوستداران سلطنت برادر خود

سلطان حیدر میرزا بود پس از قتل برادر به دست هواداران اسماعیل میرزا برادر دیگر

خود به امیدنجات به میان طایفه بیات گریخت . حاجی اویس بیگ بیات حاکم طایفه

که در ظاهر پذیرای شاهزاده متواری شده بود بازداشت محترمانه او را به قزوین

اطلاع داد و پس از ورود شاه اسماعیل دوم (حک : ۹۸۴ـ ۹۸۵) به قزوین او را به

حضور شاه رسانید (اسکندرمنشی ص ۱۴۳ منجم یزدی ص ۲۹ـ۳۰ حسینی

استرآبادی ص ۵۵). در اوایل سلطنت شاه عباس اول (۹۹۵ـ ۱۰۳۷) که حکومت

قلمرو علیشکر ـ همدان ـ به محمد باقر میرزا پسر خردسال شاه عباس تفویض شد

اغورلو سلطان بیات حاکم طایفه بیات و نواحی کزاز و کرهرود به نیابت از او به

حکومت همدان رفت . اما شاهوردی خان لر حاکم لرستان کوچک که از مدتها قبل

قصد تصرف بعضی مناطق تابعه همدان را داشت قلت یاران اغورلوسلطان را مغتنم

شمرد و به بروجرد مقر او حمله برد. در این جنگ اغورلو سلطان کشته شد و

لشکریان بیات متفرق شدند. تا اینکه شاه عباس خود به جنگ شاهوردی خان رفت و

پس از شکست دادن او متوجه ایل بیات شد و کلیه مناصب موروثی اغورلو سلطان را

به برادر او شاهقلی سلطان بیات تفویض کرد. وی که از تأخیر ایل بیات در امداد به

اغورلو سلطان خشمگین بود به خواهش شاهقلی سلطان از مجازات ایل بیات

درگذشت و پس از دریافت سه هزار تومان پول و سه هزار کره اسب بیاتی نژاد که

همواره مورد توجه قزلباشان بود به قزوین بازگشت (اسکندرمنشی ص ۳۵۲ـ

۳۵۳ بدلیسی ص ۸۱ـ۸۲ تاریخ قزلباشان همانجا).

گروهی از طوایف بیات دو قرن بعد به آقامحمدخان قاجار (حک : ۱۲۱۰ـ۱۲۱۱)

پیوستند و سرانشان در زمره بزرگان دربار قاجار درآمدند (سپهر ص ۲۶ وکیلی

طباطبائی تبریزی ص ۳۷۳). یکی از مشهورترین بزرگان این طایفه که در عهد

ناصرالدین شاه (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) می زیست علینقی خان بیات ملقب به نظام لشکر و

صمصام الملک است که از مالکان بزرگ ایران و سرکرده یکی از افواج نظامی آن

روزگار بود. فرزندانش به نامهای ذوالفقارخان (صمصام الملک ) و عباسقلی خان

(سهم الملک ) همانند پدرشان از بزرگان آن سامان به شمار می‌آمدند

(اعتمادالسلطنه ۱۳۶۷ ش ج ۲ ص ۱۶۱۵ وکیلی طباطبائی تبریزی ص ۳۸۸ ۴۵۳).

مرتضی قلی خان بیات * ملقب به سهام السلطان که بارها به وکالت مجلس

شورای ملی و یکی دو بار به وزارت و صدارت رسید پسر عباسقلی خان است

(بامداد ج ۴ ص ۶۹). امروزه تمامی طوایف بیات عراق عجم در محال کزاز و کرهرود و

بعضی دیگر از روستاهای اراک سکونت دارند و به زراعت و دامداری روزگار می‌گذرانند

(وکیلی طباطبائی تبریزی ص ۳۸۸). گروهی دیگر از طوایف بیات که در ماکو به سر

می‌برند از اواخر سلطنت شاه عباس اول در این سامان استقرار یافته اند

(اسکندرمنشی ص ۷۹۳ فرامین فارسی ماتناداران ج ۲ ص ۵۰۷) و یا اینکه در اوایل

سلطنت شاه عباس دوم (۱۰۵۲ـ۱۰۷۷) از ایروان به ماکو آمده اند. ریاست این مردم

با مصطفی بیگ بیات جد حکام موروثی ماکو بود (نصرت ماکوئی ص ۳ـ۴۸).

فرزندزادگان مصطفی بیگ در سلطنت قاجاریه و بویژه در صدارت حاج میرزا آقاسی

(متوفی ۱۲۶۵) که خود از اعضای طایفه بیات ایروان بود حکومت چندین ناحیه از ایران

را در دست گرفتند ( رجوع کنید به همان ص ۱۶ـ ۱۸). شاه عباس دوم در اواخ

ر سلطنت گروههایی از طوایف ترک بیات منطقه قره باغ را به همراه طوایف دیگر به

گرجستان انتقال داد. اینان اغلب در اطراف قلعه‌های اسلام آباد و شاه آباد و نصرت

آباد که خود بنا کرده بودند اسکان یافتند. خصومت مذهبی و ستیزه جویی ترکان

مهاجر سرانجام سبب جنگ میان آنان و گرجیان شد که در پی آن جمع کثیری از

مهاجران ترک به قتل رسیدند (وحید قزوینی ص ۲۸۸ـ۲۸۹).

گروهی دیگر از طوایف بیات در کردستان عراق عرب سکونت داشتند که شاه

طهماسب دوم (حک : ۱۱۳۵ـ ۱۱۴۵) بسیاری از آنان را به حوالی تهران و ساوجبلاغ

کرج تبعید کرد (حکیم ص ۷۵۷). در ۱۱۴۴ نیز نادرشاه که هنوز وکیل السلطنه شاه

طهماسب دوم بود پس از اینکه کرکوک را به تصرف در آورد گروهی دیگر از این مردم

را به خراسان تبعید کرد. اینان به روایتی به هرات رفتند و به روایت دیگر به طوایف

بیات نیشابور پیوستند (استرآبادی ص ۱۹۳ مروی ج ۱ ص ۲۵۴). طوایف بیات منطقه

کرکوک در اوایل قرن حاضر مشتمل بر هفت طایفه بودند که در بیست و چند روستا

نزدیک جبل حمرین و قره تپه به سر می‌بردند (ادموندز ص ۳۰۳). نادرشاه همچنین

در دوره سلطنت خود گروههایی از طوایف بیات و افشار و جوانشیر و شاهسون و

بختیاری را به افغانستان تبعید کرد. اغلب اینان که در کابل اسکان یافتند با عنوان

عمومی قزلباش نامیده می‌شدند. بزرگان این مردم تا سالهای سلطنت امیر

عبدالرحمان خان عهده دار بعضی مناصب و مقامات مهم اداری و لشکری افغانستان

بودند (فیض محمد ص ۱۴۳ـ۱۴۴). محله قزلباش کابل یادگاری از همین مردم است .

 گروه دیگر از طوایف بیات ایران که قدمت و سابقه حضور آنان در ایران به قبل از قرن

دهم می‌رسد طوایف بیات نیشابورند که به قره بیات شهرت داشتند. وجه تسمیه

قره بیاتها و تاریخ دقیق ورود آنها به خراسان روشن نیست . تشابه عنوان این طوایف

با قره بیاتهای شامی این گمان را تقویت می‌کند که اینان احتمالا شعبه‌ای از قره

بیاتهای شام بوده اند که پیش از قرن دهم به خراسان مهاجرت کرده اند. اما دلیل

روشنی برصحت این مدعا در دست نیست تنها احتمال قابل اعتنا اخبار مهاجرت

اجباری قره تاتارهای آناطولی است که در آغاز قرن نهم به دستور تیمور لنگ به

سوی خراسان و ترکستان حرکت کرده بودند. گروههایی از این مردم هنگام مهاجرت

از صفوف مهاجران گریختند و در گوشه و کنار مسیر مهاجرت پنهان شدند. اگر چه

درباره تاریخ ورود این طوایف به خراسان خبری در دست نیست اما از آنجا که اسکندر

منشی این طوایف را در شمار طوایف جغتایی آورده است (ص ۷۹۴) می‌توان گمان

کرد که اینان نیز همانند گرایلیها و جلایرها و جمشیدیها پس از حملات مغولان به

خراسان آمده باشند. شهرت و اعتبار این طایفه از سالهای آخر قرن دهم و مقارن

اوایل سلطنت شاه عباس آغاز شد و تا اوایل قرن سیزدهم ادامه یافت . در سال

۱۰۰۰ قره بیاتها که از دو سه سال قبل پیشرویهای ازبکان را متوقف کرده و مانع

سقوط تعدادی از شهرهای خراسان شده بودند سرانجام تسلیم قوای عبدالمؤمن

خان ازبک شدند و بسیاری از بزرگانشان از جمله محمود سلطان پسر باباالیاس به

قتل رسیدند اما سال بعد صفویان نواحی اشغالی خراسان را از دست ازبکان خارج

ساختند. شاه عباس در ازای خدمات قره بیاتها املاک بزرگان بیات نیشابور را از جمیع

مالیاتها معاف کرد و محمد سلطان پسر دیگر بابا الیاس را به حکومت اسفراین

گماشت . حکومت اولاد باباالیاس به نیشابور هم کشیده شد و تا پایان سلطنت شاه

عباس اول ادامه یافت (همان ص ۳۳۳ ۳۳۷ـ۳۳۹ ۷۹۴). طوایف بیات نیشابور در

سالهای قدرت نمایی و سلطنت نادرشاه افشار (۱۱۴۸ـ۱۱۶۰) در اغلب جنگهای او

شرکت داشتند و حکومت موروثی خوانین بیات بر نیشابور که تا اواسط سلطنت

فتحعلی شاه (۱۲۱۲ـ ۱۲۵۰) ادامه یافت در همین سالها شکل گرفت (مروی ج ۱ ص

۸۱ ۱۰۹ ج ۳ ص ۹۶۱ ۱۱۳۴). پس از قتل نادرشاه بعضی از رؤسای طوایف قره بیات

نیشابور با استفاده از فرصت به دست آمده به قدرت نمایی پرداختند و به مقامات و

مناصب عالی اداری و لشکری دست یافتند از جمله آنان صالح خان بیات بود که در

۱۱۶۰ از سوی عادلشاه افشار به حکومت فارس منصوب شده بود. وی تا ۱۱۶۸ که

به دست شیخعلی خان زند کشته شد به همراه هاشم خان بیات سرکرده فوج بیات

شیراز و حاکم فارس تا استقرار قطعی دولت کریم خان زند از جمله عوامل اصلی

بحران و ناآرامی اوضاع و احوال فارس بود (مرعشی صفوی ص ۱۲۱ کلانتر ص ۴۸

فسائی ج ۱ ص ۵۸۳ ـ۵۹۶). در سلطنت کوتاه مدت سید محمد صفوی متولی آستان

قدس رضوی طایفه قره بیات نیشابور متحد او بود و صالح خان بیات با حفظ سمت

عهده دار قورچی باشیگری و حاجی سیف الدین خان بیات نایب او بود (مرعشی

صفوی ص ۱۳۱). این طایفه در دفع حملات احمدخان ابدالی پادشاه افغانستان به

نیشابور کوشید اما سرانجام در ۱۱۶۴ احمدخان بر نیشابور دست یافت و گروهی از

طوایف بیات را به غزنه تبعید کرد (غبار ص ۳۶۳). بازماندگان این مردم دست کم تا

سالهای پایانی سده سیزدهم در آن نواحی به سر می‌بردند (ریاضی ص ۶۷ ۱۳۹).

حکومت منطقه نیشابور در طول سلطنت شاهرخ افشار و آقامحمدخان و فتحعلی

شاه قاجار در اختیار اولاد حسن خان بیات سردار معروف نادرشاه بود. عباسقلی خان

بیات مختاری پسر حسن خان و جعفرخان پسر عباسقلی خان و علیقلی خان

پسرجعفرخان تا اوایل سلطنت فتحعلی شاه به ترتیب حاکم نیشابور بودند. پس از

شکست شورش علیقلی خان بیات و استقرار قدرت فتحعلی شاه در خراسان

حکومت نیشابور از دست این خاندان خارج شد و پس از آن نفوذ و قدرت طایفه بیات

نیشابور رو به کاستی نهاد و بتدریج از صحنه سیاسی و نظامی خراسان حذف شد.

طوایف بیات نیشابور در قرنهای دوازدهم سیزدهم و چهاردهم بتدریج در روستاهای

بلوک سرولایت و خرو اسکان یافتند و به زراعت و دامداری مشغول شدند (گلستانه

ص ۶۹ ـ۷۱ ۷۵ طرب نایینی ص ۱۰۷ـ ۱۰۸ حکیم ص ۷۵۷ـ ۷۵۸ اعتمادالسلطنه

۱۳۶۲ـ۱۳۶۳ ش ج ۳ ص ۹۱ بامداد ج ۱ ص ۲۳۳ـ۲۳۴ ج ۵ ص ۱۳۲ـ ۱۳۵ ییت ص

۳۴۳ـ۳۴۴). یکی از آخرین قدرت نماییهای بزرگان بیات نیشابور شورش امام وردی

خان بیات و پسرانش بود. وی که در آغاز سلطنت ناصرالدین شاه به حکومت نیشابور

منصوب شده بود به حسن خان سالار بار پیوست و در جنگهای او با قوای دولتی

شرکت جست . پس از پیروزیهای سلطان مراد میرزا حسام السلطنه بر قوای حسن

خان سالار بار امام وردی خان از حسن خان جدا شد و شهر نیشابور را تسلیم

حسام السلطنه کرد. وی در ۱۲۶۷ بر حاکم شهر یاغی شد و به اتفاق پسرانش در

قلعه‌های حسین آباد و توزنده جان متحصن گردید اما شورش وی در هم شکست و

قلاع حسین آباد و توزنده جان ویران شد (سپهر ج ۳ ص ۴۷ ۱۳۸).

 تا همین اواخر چندین تیره و طایفه چادرنشین بیات در میان ایلات شاهسون و

قشقایی و همچنین در میان ترکمنهای شمال ایران به سر می‌بردند (فیلد ص  256

۲۶۴ کیهان ج ۳ ص ۸۰ ۳۷۶ پیمان ص ۲۲۱ ۲۲۴ ۲۳۳ کتابچه نفوس استرآباد ص

۲۳۸). غیر از این مردم هزاران خاندان شهری و روستایی دیگر در زنجان و تهران و

همدان و تویسر کان (قلعه آقابیک) بنام آقابیک بزرگ قبیله بیات که از باز ماندگا ن وبزر

گا نشان بنام محمد جعفر  و  محمد صادق وحاجی آقا(قباد)که همگی دوستداراهل

بیت (ع)حامی مستضعفان وستیز با ستمگران وعمران وآبادی منطقه ازجمله مبتکران

صنعت رنگ رزی و اهل علم دانش و امین مردمان منطقه وگره گشا درمرکز شهر ان

زمان بنام (رودآوردرغرب حیقوی نبی  وتعدادی دیگر در  تهران  وکرج و شیراز و زرند و

کرمان و مشهد و نیشابور و زنجان و اراک و نهاوند وکنگاورو دیگر شهرهای ایران به

سر می‌برند که با عنوان خانوادگی بیات شناخته می‌شوند.

منبع :

http://rch.ac.ir/article/Details/12540




میرزا آقاسی در آینه خدماتش

میرزا آقاسی در آینه خدماتش


 

ملا عباس بیات ایروانی ملقب به میرزا آقاسی صدر اعظم محمد شاه قاجار
 
از ایل ترک بیات است

 او در  هجری قمری1198  در ایروان به دنیا آمد. تحصیلات نخستین را نزد پدر خود، میرزامسلم، از علمای ایروان، گذرانید. در 1212 به همراه پدرش به عتبات عالیات رفت. در کربلا پدرش او را به آخوند ملا عبدالصمد همدانی* سپرد (شیروانی، ص 613). میرزاعباس تا 1216 در محضر ملاعبدالصمد و دیگران بود و فقه و اصول و معقول و منقول و حکمت طبیعی و الهی آموخت و «سرآمد فضلا و مقبول عرفا» گردید (اعتضادالسلطنه، ص 537؛ فسائی، ج 1، ص 767). همچنین به پیروی از استادش با طریقت تصوف نیز آشنا شد (رجوع کنید به شیروانی، همانجا). پس از مرگ میرزاعبدالصمد، میرزاعباس به مکه مشرف شد و سپس به تبریز رفت و از آن پس حاجی‌میرزا نامیده شد، سپس به ماکو رفت و معلم فرزندان حسین‌خان سردار* شد (رجوع کنید به نصرت ماکوئی، ص 12). وی در سفری که به تبریز رفت با میرزا عیسی فراهانی، قائم‌مقام اول، آشنا شد و به تقاضای او به آموزش میرزا موسی، فرزند وی، پرداخت (جهانگیر میرزا، ص 13). همچنین با فریدون میرزا فرمانفرما (پسر عباس میرزا) الفت یافت و در حدود 1240 به عباس میرزا معرفی شد تا به فرزندان او تعلیم دهد و با مقرری سالیانه هزار تومان این کار را برعهده گرفت (اعتمادالسلطنه، 1357ش، ص 186؛ سعادت نوری، ص 16). مدتی بعد، فریدون میرزا حاکم خوی شد و حاجی میرزا آقاسی را، به عنوان وزیر خود، به آن شهر برد. اما محمد میرزا (بعدآ محمدشاه)، فرزند ارشد عباس‌میرزا که به حاجی تعلق‌خاطر یافته بود، از پدر خود خواست تا معلم او را به تبریز بازگرداند. به فرمان عباس میرزا، حاجی‌میرزا آقاسی از خوی به تبریز بازگشت و از آن پس در خدمت شاهزادگان قاجار، خصوصآ محمدمیرزا، درآمد و از رجال دربار تبریز شد (اعتمادالسلطنه، 1357ش، همانجا).اهمیت او زمانی بیشتر شد که پس از مرگ عباس میرزا در 1249، به محمدمیرزا نوید سلطنت داد (رجوع کنید به سرسی، ص 246؛ نائینی، ص 62)
در هر صورت، پس از مرگ فتحعلی‌شاه از 1250 و اعلام سلطنت محمدشاه، حاجی‌میرزا آقاسی نیز همراه وی راهی تهران شد.تا 1251، که میرزا ابوالقاسم قائم مقام امور مملکت را در دست داشت، حاجی میرزاآقاسی در دربار محمدشاه متنفذ بود. پس از قتل قائم‌مقام در صفر 1251، محمدشاه مقام صدارت اعظمی را به حاجی میرزا آقاسی سپرد (اعتضادالسلطنه، ص 440؛ سپهر، ج 2، ص 656؛ اعتمادالسلطنه، 1357ش، ص 187)(1)
همچنین ازدواج حاج میرزا آقاسی با " عزت النسا خانم " دختر فتحعلیشاه قاجار
بر نفوذ او در دربار قاجار افزود
آنچه باعث شد این مطلب را به شخص میرزا آقاسی 
 
اختصاص دهم قضاوت های نامهربانانه ای است که نسبت به 
 
ایشان شده است در ادامه به تعدادی از اقدامات مثبتی
 
که توسط ایشان و در زمان صدارتشان انجام شده است
 
اشاره می نماییم
انگلیسیها از سیاستهای حاجی میرزاآقاسی، که همچون شاهزادگان و درباریانِ طرفدار انگلیس و دیگر قدرتهای آن زمان نبود، ناراضی و نگران بودند. این نارضایتی با محاصره هرات و دوستی ایران با فرانسه شدت یافت؛ بنابراین، تضعیف حکومت ایران و شخص حاجی میرزا آقاسی در دستور کار دولت انگلستان قرار گرفت. نیروهای انگلیسی جزیره خارک را اشغال و بوشهر را محاصره دریایی کردند و با تقویت و حمایت شورشهای افرادی چون آقاخان محلاتی، محمدتقی خان بختیاری، آصف‌الدوله و شاهزادگان فراری مستقر در بغداد، به دخالت در امور داخلی پرداختند
محمدشاه قاجار بدون توجه به تهدید انگلستان، هرات را محاصره و به تصرف خود درآورد
در محاصره هرات در 1253، حاجی میرزا آقاسی حضور داشت
(اعتضادالسلطنه، ص 454ـ456)
روسها نیز، پس از قرارداد ترکمان‌چای همواره خواستار عقد قرارداد اقتصادی با ایران بودند و از طرف دیگر، روسها با تکیه بر واقعه سفارت و قتل گریبایدوف* (1243) توقعات بیشتری برای تحقق عهدنامه ترکمان‌چای داشتند. روسها در 1262 از حاجی میرزا آقاسی خواستند مجوز لنگر انداختن کشتیهای جنگی آنان را در مرداب انزلی صادر کند. علت اصلی این تقاضا به دست آوردن پایگاه نظامی ثابت در سواحل جنوب دریای خزر بود تا بتوانند گیلان، مازندران و به خصوص استرآباد را ــکه ترکمنها در بخش شرقی آن ناامنی و مزاحمتهایی برای روسها ایجاد می‌نمودندــ تحت نظارت گیرند. مقاومت و پاسخ منفی حاجی میرزا آقاسی در مقابل درخواست دالگورکی، وزیرمختار روسیه، موجب شد که نسلرود، صدراعظم و وزیر امورخارجه روسیه، در نامه‌ای به وی بنویسد که طبق عهدنامه ترکمان‌چای ــکه به کشتیهای جنگی و تجاری روسیه حق نامحدود و سیر آزاد در «جمیع آبهای» دریای خزر را می‌دادــ کشتیهای آنان حق دارند وارد مرداب انزلی شوند (رجوع کنید به سعادت نوری، ص 219ـ220). حاجی در پاسخ به نامه نسلرود، با استدلالهای محکم تقاضای روسها را رد نمود. وی گزارش این اقدامات روسها را به شاه نوشت و در آن، به اعمال روسها برخلاف عهدنامه ترکمان‌چای اشاره کرد (یکصد سند تاریخی، ص 42).
میرزا پس از ترک محاصره هرات به فکر بکارگیری صنایع جدید افتاد
و بدین منظور در حکمی به میرزا محمد خان شیرازی

نایب اول وزارت امورخارجه در 1263 توصیه های موکد

درباره ی مناسبات تجاری با کشورهای دیگر نمود

و نیز سفارش کرد که از فرانسه پنج _ شش استاد کامل

در هر شاخه را به مدت هفت سال برای تعلیم جوانان

به ایران بیاورد .  در این حکم همچنین درباره خرید

تجهیزات نظامی و کتابهای راجع به صنایع جدید توصیه شده

است(اقبال آشتیانی ص 273_275)

اگر چه فکر اعزام محصل به خارج و فراگرفتن فنون جدید چندان

تازه نبود ولی حاجی از طریق جعفرخان مشیرالدوله

در استانبول با اطرافیان محمدعلی پاشا ، بانی اصلاحات جدید

در مصر تماس گرفت تا گروهی محصل را به مصر اعزام نماید

(سعادت نوری ص 112_113) وی همچنین برای ایجاد و 

مرمت قناتها تلاش بسیار کرد و در کاشت درخت توت

برای تغذیه کرم ابریشم در کرمان اهتمام خاص داشت

(مستوفی،ج1،واتسون،ص354)

همچنین آبرسانی به شهر تهران از رودخانه کرج را در

1262 عملی کرد(رجوع کنید به اعتماد السلطنه،

1363_1367ش،ج3،ص1683؛واتسون،همانجا)

یکی از اقدامات مهم ایشان در دوره صدارتش

خرید املاک و احیای قناتها و اراضی موات بود

ایشان املاک خریداری شده را در کتابچه املاک

متعلق به جناب آقائی از بابت آذربایجان و عراق ثبت کرده است

(رجوع کنید به افشار،ص229،231)

در سال 1264 ایشان 1438 روستای آباد را به

محمدشاه ، هبه شرعی کرد و مجموع قباله های 

آنها را به کارگزاران دربار سپرد

(هدایت،ج10،ص345؛اعتمادالسلطنه،1357ش،ص181_182)

محله عباس آباد که منطقه وسیعی است که

از غرب به محله یوسف آباد،از شرق به خیابان شریعتی

،از جنوب به خیابان تخت طاووس،و از شمال به زمینهایی

که از عباس آباد وسیع باقیمانده است محدود میگردد

زمانی متعلق به ملاعباس بیات ایروانی ملقب به میرزاآقاسی

صدراعظم محمدشاه قاجار بود در آن زمان شامل

زمین های زراعی وسیع ، روستایی محصور در قلعه و عمارتی خان نشین

بوده است

(سفرنامه پولاک ترجمه کیکاووس جهانداری / 1368 :46)
(هدایت، ج 10، ص 351ـ352)

هنوز نام وی بر این منطقه باقیمانده و به عباس آباد شناخته می شود

به نوشته عبدالله مستوفی(ج1،ص48)

پیش از سال پایانی صدارتش ،

قباله ای تنظیم گردید که در آن صورت تمام املاک

حاجی میرزا آقاسی که او به شاه واگذار کرده بود

ثبت شد همچنین در آن قباله حاجی میرزا آقاسی

تصریح کرده است که آنچه خریده از پول دولت و

برای دولت بوده است در زمان ناصرالدین شاه نیز

هر چه را که بعد از تنظیم آن قباله خریده بود

حتی خانه خود را یکباره به دولت واگذار کرد و 

با یک عبا به بغداد رفت . همچنین بیشتر

زمینهای خالصه تهران که وسیله تامین نان این 

شهر بود ،  به حاجی میرزا آقاسی تعلق داشت

(همانجا) . حاجی میرزا آقاسی از توجه به وضع

مردم و برقراری عدالت غافل نبود و حداقل

قصد داشت به کشور خود خدمت کند

(واتسون،همانجا) در زمان صدارت او ،

محمدشاه قاجار فرمانی را صادر کرد که طبق آن

شکنجه بدنی منع شد و برده فروشی ،

خصوصا فروش افرادی که به غلامی از طریق

خلیج فارس به ایران آورده می شدند ممنوع گردید(همان،ص352_353) 

همچنین میرزا آقاسی در زمان صدارتش حکم به کور کردن هیچ مخالفی

را نداد تا پیش از صدارت میرزا آقاسی در سلسله قاجاریه و سلسله های

قبل از آن رسم کور کردن شاهزادگان مخالف تاج و تخت پادشاه اجرا

می شد که خوشبختانه صدر اعظم های بعد از میرزا آقاسی نیز

به تبعیت از او این شیوه برخورد با شاهزادگان مخالف را کنار گذاشتند

و این شیوه منسوخ گردید

از اقدامات فرهنگی دوره صدارت

حاجی میرزا آقاسی چاپ و نشر نخستین روزنامه بود

که میرزا صالح شیرازی از سالهای 1253 تا 1255

منتشر کرد . روزنامه بی نامی که ادامه آن 

با عنوان وقایع اتفاقیه در روزگار امیر کبیر منتشر شد

ایشان به نشر علوم اسلامی توجه خاصی داشت و 

برای توسعه حوزه ها و مدارس می کوشید .

به نوشته اعتماد السلطنه(1363ش،ص195_196)

وی در 1257 غالب علما را از سراسر کشور به تهران

فراخواند ؛ از جمله ملا محمد تقی اردکانی را از یزد

به تهران آورده و اداره امور مدرسه فخریه (مدرسه مروی)

را به وی تفویض نمود(برای قول دیگر رجوع کنید به 

آقابزرگ طهرانی،1404،قسم1،ص207؛

همو،1403،ج18،ص261)

حاجی میرزا آقاسی در زمینه های گوناگون

آثاری از خود به جای گذاشته است که عبارتند :

1) رساله چهل فصل سلطانی و شیم فرخی

در حکمت عملی و اداره مملکت که در 1264

در خوی تدوین یافته است

2) نشانه نظامی ایران ، درباره ضرورت وجود 

 نشانهای نظامی تالیف در 1252

3) مصابیح محمدیه ، در مباحث اخلاقی ،

فلسفی و دینی ، در چهارده مصباح

بخشی از این کتاب درباره حضرت مسیح(ع)

، حواریون و تورات و انجیل است .

ظاهرا او در تالیف کتاب الرد علی الغادری

(پاسخ به شبهات کتاب میزان الحق نوشته

فنر آلمانی مراجعه کنید به پادری)

در دوره عباس میرزا با میرزا بزرگ قائم مقام همکاری داشته است

(رجوع کنید به اعتضاد السلطنه ص 539)

که احتمالا خلاصه ای از آن در مصابیح محمدیه 

آمده است سال نگارش مصابیح مشخص نیست

ولی در 1263 ملاصالح خوافی آن را در تبریز 

منتشر کرده است .  حاجی میرزا آقاسی 

شعر نیز می سرود و فخری تخلص می کرد

(رجوع کنید به همان،ص 540)

وی رساله منظومی به نام لطایف المعارف دارد

که در 1257 به خط رضا قلیخان هدایت تحریر شده است

حاج میرزا آقاسی همچنین دارای اختراعی نیز می باشد

که شرح آن را در پایین می خوانید :

در آن عصر و زمان چون موتور پمپ وجود نداشت و استفاده از آب چاهها خالی از اشکال نبود حاجی با فکر و ابتکار خود دلو مخصوصی اختراع کرد که آب کشیدن از چاه را سهلتر و سریعتر می نمود و این دلو بعداً به دلو حاجی میرزا آقاسی موسوم گردید.

اما خاصیت این دلو: سابقاً به انتهای طناب چاه یک دلو می بستند و آب را با همان یک دلو از چاه بیرون می کشیدند. این نوع دلوها از دو جهت مفید فایده نبودند: اولاً به علت عمق چاهها مدتی طول می کشید تا دلو پر شده به سطح زمین برسد و دوباره به ته چاه برود. ثانیاً گنجایش دلو و مقدار آبی که در آن جای می گرفت وافی به مقصود نبود.

 حاجی دستور داد سر طناب را که بر روی چرخ چاه قرار دارد به یکدیگر گره بزنند و چندین دلو در فواصل معین به طناب ببندند. فایده و خاصیتی که این دستگاه اختراعی ابتکاری داشت این بود که دلوها پشت سرهم به ته چاه رسیده پر می شدند و یکی پس از دیگری از چاه خارج و در نهر مجاور خالی می شدند.

 با این ترتیب دیگر وقفه و تأملی وجود نداشت و آب چاه که از دلوهای پشت سرهم به سطح چاه می رسید چون نهر کوچکی در روی زمین جاری بود. دلو حاجی میرزا آقاسی دیر زمانی مورد استفاده بود و هر جا به حسب ضرورت با یک دلو یا دلو حاجی میرزا آقاسی آب از چاه می کشیدند ولی امروز موتور پمپ های کوچک و بزرگ که از چاههای کم عمق و عمیق به سهولت آب کافی بالا می کشند جای همه گونه دلو من جمله دلو حاجی میرزا آقاسی را گرفته است.

 باری، چون دلو موصوف مرتباً در حرکت بوده و کمترین مکث و توقفی نداشت علی هذا افرادی را که متواتراً در حرکت باشند و رفت و آمد آنها بدون وقفه انجام گیرد آنها را به دلو حاجی میرزا آقاسی تشبیه و تمثیل می کنند. (1)

(1) : این مطلب برگرفته از وبسایت بیتوته به آدرس زیر می باشد 

http://www.beytoote.com/fun/proverb/aquarius-mirza2-agassi.html

میرزا آقاسی در زمان صدارتش تکیه ای را در تهران ایجاد کرد که بسیار بزرگ بود

لازم به توضیح است تکیه محلی است که جهت انجام مراسم

عزاداری دهه عاشورا و مراسم تعزیه از آن استفاده میشده است

تکیۀ حاج میرزا آقاسی، معروف به تکیۀ عباس‌آباد در میدان ارگ قرار داشت. 

سازندۀ تکیه حاج میرزا آقاسی، صدراعظم محمدشاه بود 

و آن را در زمان صدراعظمی خود (۱۲۵۱-۱۲۶۴ق) ساخت 

و بنا بر ضبط آمار دارالخلافۀ تهران «تکیۀ جناب صدراعظم» نیز نامیده می‌شد

تکیۀ حاج میرزا آقاسی بسیار بزرگ بود و روزنامۀ وقایع اتفاقیه 

در شرح وزش باد و پاره کردن و فروانداختن چادر آن (در روزنامه به نام تکیۀ دولت آمده است) 

به بزرگی چادر اشاره می‌کند 

و می‌نویسد: چادر تکیه ۵۲ ذرع طول و ۳۲ ذرع عرض آن بود که با ۹ دیرک بر پا شده بود؛ 

در صورتی که چادر تکیه‌های بزرگ دیگر را معمولاً با ۳ تا ۶ دیرک برمی‌افراشتند 

(شم‌ ۴۰؛ نیز نک‌ : شهیدی، ۲۴۶)

(چنانچه قبلا توضیح دادم عباس بیات ایروانی مالک منطقه عباس آباد تهران بود

که نام این منطقه هم از اسم او گرفته شده است برای همین

تکیه میرزا آقاسی به تکیه عباس آباد(مالک عباس آباد) هم معروف بود)

همچنین گروهی دیگر از پژوهندگان ، استقلال ایران در زمان وی را ستوده‌اند 

همچنانکه دکتر موسی نجفی- موسی حقانی در روزنامه کیهان می‌نویسند: 

با توجه به ضعف حکومت مرکزی بعد از ترکمنچای، 

حفظ نسبی استقلال ایران 

در زمان محمد شاه و حاجی آقاسی را باید مثبت ارزیابی کرد.

وی در ادامه می‌نویسد:

یکی از عواملی که باعث می‌شود نتوان یک جانبه دربارهٔ محمدشاه 

و حاج میرزا آقاسی صریح قضاوت کرد، 

این است که ایرانی که به دست اینان افتاد، ایران بعد از ترکمنچای بود 

که به هر صورت دولتمردان را سخت در محظور و فشار نگه می‌داشته 

و قدرت و سرعت عمل سیاسی را از آنان سلب می‌کرده‌ است.» 

روزنامه کیهان مورخه ۷ اسفند ۱۳۸۵

همچنین دکتر نوشیروان کیهانی زاده که روزنامه نگار و تاریخنگار هستند
در مطلبی تاریخی که در سایت خویش نوشته اند به میرزا آقاسی هم
اشاره کرده اند و در بخشی از این مطلب در مورد ایشان می نویسند :
در زمینه تضعیف بنیه نظامی ایران و تداوم این ضعف 
اقدام های متعدد دیگر از سوی دولتهای استعمارگر وقت صورت می گرفت 
که پاره ای از این اقدامات از طریق تبلیغات منفی بود. برای مثال:
به استهزا ء گرفتن اقدام میرزا آقاسی ایروانی رئیس الوزراء محمد شاه 
که قسمت قابل ملاحظه ای از پول خزانه کشور را صرف ریختن «توپ» کرده بود. 
این استهزاء با نقشه خارجی صورت می گرفت، که مقام دیگری 
در صدد تقویت بنیه دفاعی ایران بر نیاید. 
«تاریخ» نشان داد که عمل میرزا آقاسی در تقویت ارتش، کار بجایی بود. 
 
نقل از سایت دکتر نوشیروان کیهانی زاده به آدرس :

http://www.iranianshistoryonthisday.com/farsi.asp?GD=11&GM=7#2498

بعد از مرگ محمدشاه قاجار ؛ میرزا آقاسی به عراق رفت

و درتاریخ مرداد ۱۲۲۸ خورشیدی در کربلا درگذشت

قبر مرحوم میرزا آقاسی در شهر کربلا و در حرم امام حسین(ع)

در رواق شمالی معروف به رواق پادشاهان قرار دارد 

هم ایلی های بیات که به زیارت امام حسین(ع)

مشرف می شوند نایب الزیاره بنده هم باشند و

فاتحه ای هم بر سر قبر میرزا آقاسی بخوانند

منبع :

1_ https://rch.ac.ir/article/Details/9318

دانشنامه جهان اسلام

واژگان ترکی مخصوص ایل بیات

واژگان ترکی مخصوص ایل بیات

ایل بیات داری واژگان ترکی مخصوص به خود نیز می باشد که در دیگر

ایلات ترک استفاده از آن ها دیده نشده است محقق بزرگ زبان ترکی

استاد اسدالله مردانی رحیمی به تعدادی از آن ها در کتاب

قاشقایی سوزلوگو صفحه 41 اشاره نموده است هم ایلی های و

هم تباران گرامی اگر کلماتی را استفاده می کنند که استفاده از آن ها

را در دیگر طوایف ترک ندیده اند برای بنده ارسال نمایند تا آن ها را

در این مقاله اضافه نمایم

کلمه ترکی خاص طایفه بیات :                       معنی :

سونگ                                                      بالغ ، به سن بلوغ رسیده

ساچ اوزادان                                               زرد پی

چادان                                                       عقرب

چاخاناق=چاخانج                                        کبریت

کورتاسلاماق                                             سر بریدن حیوان

گیویز                                                        زالزالک