تامغای ایل بیات(نشان بیات) محبوب در
کشور ترکیه
در کشور ترکیه تامغاهای طوایف ترک غزتبار مخصوصا تامغاهای
مربوط به قوم قایی و قوم بیات(بایات) در بین مردم محبوب می باشند
تصاویر زیر مربوط به تامغای قوم بیات(بایات) است
در زیر صحنه ای از فیلم قیام ارطغرل را مشاهده می کنید
که در این صحنه تامغای قوم بیات روی پرچم بیات ها قرار دارد
و بیات ها متحد ارطغرل هستد
لازم به ذکر است ارطغرل پدر عثمان یکم بنیانگذار سلسله عثمانی است
سلسله عثمانی از نسل قایی بودند و قایی برادر بایات جد اعلای قوم بیات است
در واقع بیات ها و قوم قایی عموزاده و هر دو از نسل گون خان و نوه اوغوزخان هستند
منبع عکس :
http://www.fethiyehaber.com/seydikemer-ortakoyun-tarihteki-adi-bayat/
قبری متعلق به ایل بیات (بایات) در منطقه اژه کشور ترکیه
مربوط به 600 سال قبل
منبع عکس :
ایل بیات و درخت بید
شاید از دیدن عنوان این مطلب تعجب کرده باشید و برای شما
سوال باشد که چه رابطه ای بین ایل بیات و درخت بید وجود دارد
اما با بررسی مناطقی که بیات ها در آنجا زندگی می کنند که قبلا تحت
عنوان مناطق بیات نشین نوشته ام به چند مورد اسامی مناطقی
بر می خورید که در آن ها کلمه " بید " وجود دارد
مانند روستای بیدزرد کوار یا روستای بیدزرد باشت یا
روستای لایبید لنجان که هر سه از مناطقی هستند
که جمعیت زیادی از بیات ها در آنجا زندگی می کنند
همانطور که قبلا گفتم بیات ها از ترک های غزتباری هستند
که قبل از ورود به فلات قاره ایران در شرق رودخانه جیحون و
دشت قبچاق زندگی عشایری داشته اند و مطالبی در این مورد در وبلاگ
گذاشتم علاقه و احترام به درخت در بین تمام ترک های مناطق آسیای
مرکزی وجود داشته و بیات ها نیز از این مسئله مستثنی نبوده اند
اما به راستی علت علاقه بیات ها به زندگی در مناطقی که درخت
بید دارند چیست و چرا برای بیات ها زندگی در مناطقی که دارای درخت
بید بوده است اهمیت داشته است؟
جواب این سوال بر می گردد به زندگی عشایری که بیات ها داشته اند
طبیعت و زندگی در دامان آن بزرگترین معلم برای عشایر بوده و هست
علت علاقه بیات ها به زندگی دایمی
در مناطقی که دارای درخت بید بوده است بر می گردد به بزرگترین
ویژگی درخت بید ! بیات ها می دانستند که درخت بید به آب زیادی
نیاز دارد
و هرجا درخت بید وجود دارد قطعا آنجا از منابع آبی پایداری برخوردار است
و هر زمان که بدون شناخت وارد منطقه ای می شدند برای پیدا کردن
منابع آبی دیدن درخت بید بهترین علامت بوده است
همانطور که بیات های قارا اولی وقتی توسط نادرشاه افشار پس از
جنگ کرنال برای اولین بار وارد جنوب ایران و حوالی شیراز شدند
و شناخت قبلی از محیط زندگی جدیدشان نداشتند در منطقه ای
ساکن شدند که دارای درختان بید بود و امروزه به بیدزرد کوار مشهور
می باشد چون می دانستند این منطقه به علت داشتن درخت بید
دارای منابع آبی پایدار می باشد
اما سوال دیگری وجود دارد که چرا از بین روستاهای لایبید لنجان و
بیدزرد باشت و بیدزرد کوار دو اسم آن دارای کلمه " بید زرد "
هستند گفتن این نکته ضروری است که نامگذاری روستای لایبید
توسط بیات ها انجام نشده و توسط ساکنین قدیمیتر آن انجام شده
است اما دو روستای بیدزرد کوار و بیدزرد باشت گچساران که توسط
بیات ها تاسیس شده اند توسط آن ها نامگذاری گردیده است
اما چیزی که در اینجا جلب توجه می کند داشتن صفت زرد (ساری)
برای کلمه بید(سوگوت) می باشد نکته جالب اینجاست که بیات ها
همانطور که قبلا گفتیم پیش از ورود به فلات قاره ایران در
شرق رود جیحون و دشت قبچاق زندگی می کردند
درختان بید آن مناطق از نظر رنگدانه سبز نسبت به درختان بیدی
که در فلات قاره ایران به خصوصی مناطق جنوبی آن هستند
غنی تر هستند و سبزتر به نظر می آیند بطوری که وقتی بیات ها
برای اولین مرتبه با درختان بید در فلات قاره ایران مواجه گردیدند
متوجه شدند برگ این درختان بید نسبت به درختان بید
اطراف رودجیحون و دریاچه آرال دارای سبزی کمتری هستند
و گویا در حال زرد شدن می باشند به همین دلیل
به این درختان بید جدیدی که دیده بودند بید زرد (ساری سوگوت)
می گفتند
حتی بعد از چند قرن زندگی در فلات قاره ایران و آمدن نسل های جدید
بعضی از بیات ها درخت بید را همراه با صفتی که اجدادشان به آنها داده
بودند نام میبردند یعنی بیدزرد(ساری سوگوت) چه بسا که حتی در مورد
علت آمدن صفت زرد به همراه کلمه بید اطلاعی نداشته اند
لباس سنتی بیات ها
در این مطلب به بررسی لباس سنتی بیات ها خواهیم پرداخت
همانطور که در مطالب قبل گفته شد طایفه بیات از ترک های
اوغوز می باشند در واقع لباس سنتی بیات ها لباس ترکهای
اوغوز بوده است لباس ترک های اوغوز متاسفانه دیگر توسط
بیات ها استفاده نمی گردد
اما خوشبختانه این لباس توسط طایفه افشار خراسان هنوز
مورد استفاده قرار می گیرد از آنجا که افشارها و بیات ها
هر دو از طوایف ترک اوغوز هستند و نسبت خویشاوندی باهم
دارند می توان چگونگی لباس ترک های اوغوز را مشاهده نمود
(در میان ترک ها این لباس با نام "لباس جوانی" و یا "جوان کننده"
به صورت ساده "لباسی که انسان را با طراوت و جوان می کند"
مورد استفاده قرار م می گیرد. این لباس قرمز یا همان " آل قافتا "
یا قیرمیز قافتا : قیرمیز کوینک" در عروسی ها و مخصوصا در
شب های عروسی به تن داماد می پوشانند.
بر اساس داستان های باقیمانده از دده قوروقود این لباس قرمز
در میان اوغوز ها رواج بیشتری دارد،
همچون لباس های قرمز امروزی در بین تورکمن ها، آذربایجانی ها،
قره چایی ها، داغستانی ها و ترکهای خراسانی (گرایلی و افشار ها )
سمبل یا نشان عروس ها نیز "یامشماق" یا "آل یاشماق :
قیرمیز یاشماق" می باشد
که هنوز هم در میان ترک های گرایلی و افشار و ترکمن ها رواج دارد.)(1)
لباس ترک های افشار که از اجدادشان باقیمانده است
(1) : نوشته فوق برگرفته ازتحقیق آقای اسماعیل سالاریان از محققین
ترک خراسان می باشد که تحت عنوان لباس سنتی ترکان خراسان
نوشته شده است
منبع مطلب : http://salariyan.arzublog.com/post/72600
بیات اینانلو(بیات متحد با اینانلو)
قبلا اشاره نمودیم در زمان سلجوقیان بعد از ورود قوم ترک بیات که از اقوام اوغوز ومتحد با دیگر اقوام اوغوز بود به غرب رودخانه جیحون و فلات قاره ایران
که خود سلجوقیان نیز از قوم ترک قینیق و از اقوام اوغوز بود
قوم بیات به دلایلی دچار پراکندگی شد
از طرفی ابراهیم اینال برادر ناتنی طغرل بیگ سلطان مقتدر سلجوقی بود
که بنا به دلایلی به دستور برادرش سلطان سلجوقی کشته شد
از این زمان به بعد قوم قینیق دچار چند دستگی و اختلاف شد
و گروهی از آنان که طرفدار ابراهیم اینال بودند
ایلی جدید به اسم ایل اینانلو را تاسیس نمودند در واقع اینانلوها شاخه ای از قوم ترک قینیق
و از اقوام نزدیک سلجوقیان بودند
(در واقع اسم صحیح این ایل ایناللو می باشد که به دلیل اشتباه در نگارش
و ثبت این اشتباه در بعضی منابع تاریخی ، اسم ایل از ایناللو به اینانلو تغییر یافته است)
آنها به زندگی کوچ نشینی ادامه دادند و رهسپار سرزمین شام (سوریه امروزی) شدند
(برای آشنایی بیشتر با ایل اینانلو رجوع شود به کتابهای تاریخ ایل اینانلو در گذر زمان
جلد اول و دوم نوشته استاد خرم احسانی)
گروهی از بیات ها نیز به شام رفته بودند
از آنجا که هم بیات ها و هم اینانلوها از اقوام ترک اوغوز و خویشاوند بودند
و از طرفی گاهی در تنش با حکومت های ترک سلجوقی ، مملوکی و بعد از آن عثمانی
قرار گرفتند نیاز به قدرتمند شدن نظامی خویش میدیدند
تا در معادلات سیاسی - نظامی دچار ضرر نشوند از این نظر
گروهی از ترکان بیات منطقه شام معروف به شامبیاتی با اینانلوها
متحد شدند لذا از دوره ای در منابع تاریخی مملوکی و عثمانی
زیاد با عبارت " بیات و اینانلو " برمیخوریم به طور مثال :
در آغاز سدة 9ق، بیاتها و نیز اینالوها، با استفاده از منازعات میان امیران مملوک،
به دستاندازی پرداختند
و از همین رو، چکیم امیر مملوک، تحرک شدیدی را بر ضد آنان سامان داد.
با وجود چندی گریز از معرکه، پس از قتل چکیم، آنان به موطن خود بازگشتند
و در کشاکش قدرت میان امیران مملوک به ایفای نقش پرداختند. (مقریزی، 4(1)/86)
یا مثال دیگر
مىدانیم که در همین اوان، افشارها در اتحاد با بیات و اینالو، به تحرکاتى خشونتبار
روی آوردند
و از جمله، حملهای را به ناحیة ماردین ترتیب دادند.
افشارها و متحدان آنان منافع قراقویونلوها را تهدید مىکردند،
(ماردین شهری در جنوب شرق کشور ترکیه امروزی است)
(somer, F, Oguzlar (T O rkmenler), P۲۶۴، Ankara, ۱۹۷۲)
و مثال دیگر :
مقریزی دو تن از امیران ترکمان را «التراکمین البیاضیة و الاینالیة» خوانده است. این بیاض،
یقیناً ضبط نادرست «بیات» است؛ زیرا خود وی ادامه داده است که
آن دو امیر از دو طایفۀ اُجقیه (= اوچ اوق) و بزقیه (= بوزاوق) بودند.
در حوادث سال ۸۰۹ق/۱۴۰۶م نیز از هر دو قبیله اینالو و بیات ترکمان در شهر آمِد
یاد شده است
(مقریزی، احمد، السلوک، ج۶، ص118-181-184-219-296-478، به کوشش عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۹۹۷م.) |
(ایل ترک ذوالقدر یک اتحادیه ایلیاتی است که از طوایف مختلفی تشکیل گردیده
فاروق سومر پژوهشگر بزرگ تاریخ ترک ها معتقد است پایه و شاخه اصلی
ایل ذوالقدر از بیات ها تشکیل شده است
ذوالقدرها موفق شدند حکومتی محلی را برای مدت طولانی در منطقه مرعش
ایجاد کنند که به امیرنشین ذوالقدر معروف بود
(کتاب اوغوزها نوشته فاروق سومر/ ترجمه آنادردی عنصری صفحه 244
/چاپ سال 1380)(مرعش منطقه ای در جنوب ترکیه است))
و جزو دوازده طایفه ایل قاجار شدند بزرگان این طایفه از جمله امرای دربار
فتحعلی شاه قاجار بشمار می آمدند"(شیبانی ، 37)(خورموجی ص 3)(قائم مقام ص 403-404)
ولی فاروق سومر محقق بزرگ تاریخ و فرهنگ ترکها معتقد است ایل قاجار
که بصورت اتحادیه ایلیاتی بوده از پنج طایفه اصلی(یا پنج اوبه اصلی)
تشکیل شده که شامبیاتی یکی از پنج طایفه اصلی تشکیل دهنده
قاجارها بوده است
(نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی نوشته فاروق سومر
ترجمه دکتر اشراقی و دکتر امامی / صفحات 220 الی 225)
در زیر اسامی ایلخانان بیات اتحادیه ایلیاتی اینانلو که برای صد سال ریاست
اینانلوها در منطقه فارس را بر عهده داشتند می خوانید :
رحیم خان بیات :
رحیم خان بیات به همراه گروهی از بیات های مستعلی بیگ
به قشلاق بزرگ بیات ها برگشتند و دیگر به سمیرم برنگشتند
او معاصر با دوران آقا محمدخان قاجار میزیست
از آنجا که طایفه بیات مستعلی بیگ چندین قرن با ایل اینانلو
متحد بود رحیم خان بیات و بیات های همراهش که جمعیتشان
هم زیاد بود با تضعیف قدرت نظامی بیات های مستعلی بیگ
که در اثر حمله قاجار و پراکند شدن بیات ها اتفاق افتاده بود
بطور کامل در ایل اینانلو ادغام شدند
و در سال 1820 میلادی معاصر با سلطنت فتحعلیشاه قاجار
ایلخان و رئیس کل ایل اینانلو در منطقه فارس شد
او اولین ایلخان ایل اینانلو از طایفه بیات مستعلی بیگ بود
بعد از او فرزندش معصوم خان بیات و نوه اش عباسقلی خان بیات
و نجفقلی خان بیات به ترتیب پس از او رئیس و ایلخان ایل اینانلو در
منطقه فارس شدند ایلخانی ایل اینانلو برای تقریبا یک قرن
از زمان فتحعیلشاه قاجار تا ناصرالدین شاه قاجار در اختیار
طایفه بیات مستعلی بیگ بود
معصوم خان بیات :
معصوم خان بیات فرزند رحیم خان بیات دومین ایلخان ایل اینانلو
از طایفه بزرگ بیات مستعلی بیگ بود
عباسقلی خان بیات :
عباسقلی خان بیات نوه رحیم خان بیات سومین ایلخان ایل اینانلو
در منطقه فارس از طایفه بزرگ بیات مستعلی بیگ بود
نجفقلی خان بیات :
نجفقلی خان بیات فرزند عباسقلی خان بیات آخرین ایلخان ایل اینانلو
در منطقه فارس از طایفه بزرگ بیات مستعلی بیگ
و معاصر با سلطنت ناصرالدین شاه قاجار بود
لازم به ذکر است برای یک قرن یعنی از زمان فتحعلیشاه قاجار
تا زمان ناصرالدین شاه قاجار ریاست و ایلخانی ایل اینانلو در منطقه فارس
در اختیار طایفه بزرگ بیات مستعلی بیگ بود
لازم به ذکر است دوست عزیز آقای روح الله میرزایی شجره نامه ای
در مورد بیات های چادگان نوشته اند که بر محوریت اجدادشان تا
شخص خودشان می باشد(خاندان میرزایی بیات اینانلو) که بصورت
زیر است :
لطفعلی خان بیات
مرتضی
محمد اسماعیل
ذوالفقار
قیدعلی
قنجعلی
عیوض
رضا
تقی
نادر(نادی)
میرزا
رجب
علی آقا
حاج حسین
کربلایی علی اکبر
روح الله
همچنین آقای میرزایی معتقد است که شاخه ینگی جکلوی اینانلو
از بیات های شاملو هستند که قبل از دوران شاه عباس اول صفوی
در ایل اینانلو ادغام شده اند