بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

واژگان ترکی مخصوص ایل بیات

واژگان ترکی مخصوص ایل بیات

ایل بیات داری واژگان ترکی مخصوص به خود نیز می باشد که در دیگر

ایلات ترک استفاده از آن ها دیده نشده است محقق بزرگ زبان ترکی

استاد اسدالله مردانی رحیمی به تعدادی از آن ها در کتاب

قاشقایی سوزلوگو صفحه 41 اشاره نموده است هم ایلی های و

هم تباران گرامی اگر کلماتی را استفاده می کنند که استفاده از آن ها

را در دیگر طوایف ترک ندیده اند برای بنده ارسال نمایند تا آن ها را

در این مقاله اضافه نمایم

کلمه ترکی خاص طایفه بیات :                       معنی :

سونگ                                                      بالغ ، به سن بلوغ رسیده

ساچ اوزادان                                               زرد پی

چادان                                                       عقرب

چاخاناق=چاخانج                                        کبریت

کورتاسلاماق                                             سر بریدن حیوان

گیویز                                                        زالزالک

                           

روش جنگی ترکان اوغوز (شامل ایل بیات)

 

روش جنگی ترکان اوغوز (شامل ایل بیات)


 

همانطور که قبلا گفتم ایل بیات یکی از بیست و چهار ایلات ترک اوغوز

به شمار می آید و همه این ایلات با هم نسبت خویشاوندی دارند

سلسله سلجوقی هم متعلق به یکی از این ایلات می باشد

و از ایل قینیق هستند

ایلات ترک اوغوز همیشه با هم هماهنگ بودند و فنون نظامی و

داشته های فرهنگیشان مشترک بوده است همانطور که بعد از تاسیس

سلسله سلجوقی دیگر ایلات ترک غزتبار آن ها را در جنگ ها همراهی

می کردند یکی از فنونی که ترک های غزتبار داشته اند و در جنگ

سلجوقیان با رومی ها گزارش شده است را در مطلب زیر می خوانید :

سلجوقیان در جنگ با رومیان در ملازگرد که منجر به شکست روم از

ترکها شد

روش جنگی خاصی داشتند لشکر روم از لحاظ تعداد حد اقل سه برابر

ترکهای مسلمان بود ترکهای سلجوقی با وجود تعداد کمتر از رومیان

فاتح میدان شده و امپراطور روم اسیر ترکها شد

روشهای جنگی ترکها بر اساس فکر قدرت بدنی و هنر شمشیر زنی و

تیراندازی بود که مانند هلال سربازان رومی را احاطه میکردند و از دم تیغ

میگذراندند و یا تیرباران میکردند که بعد از چند لحظه سربازهای رومی

مثل یک جوجه تیغی می شدند این روح و روش جنگ یادگار آسیای میانه

یا ترکستان بود که سربازان سلجوقی از آن بهره می جستند(1)

منبع :

http://www.asadabadsiravand.blogfa.com/



جنگ وین و بیات ها

جنگ وین و بیات ها

همانطور که قبلا در مطلبی تحت عنوان فروپاشی ایل بیات نوشتم بعد

از ورود ایل بیات به غرب رودخانه جیحون و فلات قاره ایران در

زمان سلجوقیان ایل بیات بنا به عواملی دچار فروپاشی گردید

 و طوایف ایل بیات در نقاط مختلف پراکنده گردیدند چند قرن بعد

در زمان تشکیل امپراتوری عثمانی و سلسله صفویه بیات هایی که در

مناطق تحت حکومت آن ها زندگی می کردند تحت حاکمیت آن ها قرار گرفتند

یکی از تلخ ترین دوران ها برای مسلمین جنگ بین دو قدرت مسلمان

یعنی امپراتوری عثمانی و حکومت صفوی بود

جنگ بین آن ها که سال ها طول کشید در دراز مدت جز فرسایش این

دو قدرت و عقب ماندن جهان اسلام از انقلاب صنعتی که در اروپا

شکل گرفته بود و راه را برای سو استفاده اروپایی ها و

استعمار سرزمین های اسلامی باز می کرد نتیجه دیگری نداشت

تلخ ترین تراژدی برای ایل بیات هم در این دوران شکل گرفت

چه بسا گاهی یک جوان ایل بیات در قامت سرباز قزلباش

حکومت صفوی در مقابل سرباز عثمانی در میدان جنگ قرار می گرفت

حال آنکه ممکن بود آن سرباز عثمانی هم جوانی از

بیات های قلمرو عثمانی باشد

بی آنکه هر دو بدانند از یک ایل از یک تبار و از یک خون هستند !

آنچه باعث شد به جنگ وین در این مطلب بپردازم گزارش هایی است

که حاکی از حضور گروهی از ایل بیات به عنوان سپاه عثمانی

در جنگ وین داشت

و این بیشترین پیشروی بخشی از ایل بیات(بایات) در اروپا به

عنوان سرباز بوده است

هنوز هم در ترکیه امروزی جمعیت زیادی از بیات ها زندگی می کنند

در مطلبی که تحت عنوان " مناطق بیات نشین " نوشتم

و در وبلاگ قرار دادم به مناطقی که در آنجا زندگی می کنند اشاره نمودم

در مورد چگونگی حضور بیات ها در جنگ وین فعلا اطلاعات جامعی ندارم

لذا در این مطلب به گذاشتن مطلبی کلی درباره جنگ وین بسنده نمودم

جنگی که دوبار صورت گرفت اولین مرتبه

در زمان سلطان سلیمان عثمانی معروف به سلیمان قانونی و

مرتبه دوم تقریبا صد سال بعد از او اتفاق افتاد

جنگ وین نقطه عطفی در تاریخ عثمانی بود اگر این جنگ به

پیروزی عثمانی ها ختم می شد شاید امروز دنیا چهره دیگری داشت


مطلب زیر نوشته شده از کتاب 100 جنگ بزرگ تاریخ نوشته علی غفوری است

جنگ وین
پیروزی مجارستان و فتح بودا سبب تهییج عثمانی ها شده و سلطان سلیمان در 1529م. تصمیم می گیرد وین را تسخرکند. وین بر سر راه دانوب در دنیای قرن شانزدهم مهمترین شهر اروپا محسو می شد و برای اروپای غربی و مرکزی از دست رفتن آن تصورناپذیر بود.
آرشیدوک فردیناند شاه هابسبورگ و برادر شارل پنجم، پس از آنکه از حرکت سپاه 120 هزار نفری عثمانی با خبر شد نجبای اتریش را به ایراد خطابه های مختللف در سراسر خاک آلمان و اتریش کرد. برای آلمان ها نیز شکی نمانده بود که هدف عثمانی ها نه اروپای شرقی بلکه تصرف اراضی حاصلخیز مرکز و شمال اروپا و حتی رود راین است. اروپایی های کاتولیک و پروتستان اکنون برای جلوگیری از پیشروی سلطان هم قسم شده بودند.
سپاه سلیمان که به خاطر بارندگی با کندی مسیر بودا را به وین می پیمود زمانی به دیوارهای وین رسید که 20 هزار پیاده نظام کارآزموده ایتالیایی، آلمانی و اتریشی در پشت حصارهای عظیم و تقویت شده وین سنگر گرفته بودند.
مهندسان آلمانی و اتریشی سریعا بنایی مستحکم در اطراف رود دانوب ساختند و کلیه دروازه های وین تیغه شد!
باران مجددا به کمک مدافعان اروپایی آمده و در ژوئن 1529م. سلطان نتوانست توپ های عظیم خود را روی زمین های لغزان به حرکت درآورد و در نتیجه تنها به انتقال توپ های کوچک و متوسط خود قناعت کرد. ترک ها از چهارده روز اول حملات خود هیچ نتیجه ای نگرفتند چرا که گلوله های توپ به قلعه اثرگذار نبود و مین ای فعال شده در پای حصار نیز نمی توانست یک حصار را به طور کامل فرو بریزد.
چندین بار عثمانی ها سعی کردند از شکاف های کوچک ایجاد شده در پناه توپخانه به قلعه نفوذ کنند اما هربار با ضربات سنگین پیاده نظام زرهپوش اروپایی ها به عقب رانده شدند. نبرد تا ماه اکتبر بی نتیجه ادامه یافت و قرار شد عثمانی ها آخرین تلاش خود را بکنند. در سحرگاه 14 اکتبر 1529م. توپ های عثمانی به صورت همزمان به غرش درآمدند و حفره ای به عرض 50 متر ایجاد کردند. هزاران سرباز ترک از همان شکاف کم عرض سعی کردند وارد حصار شوند اما دفاع فشرده شوالیه های ایتالیایی و آلمانی از این منطقه قتلگاه بزرگی برای آنها ساخت. سلطان برگ آخر خود را مأیوسانه رو کرد. مردان ینی چری با گذر از روی جنازه های سربازان ترک سعی کردند به ضررب شمشیرهای سنگین و نیزه های بلند راهی به درون قلعه ها بگشایند اما پایداری مهاجمان و به هم خوردن نظم و ترتیب آنها سبب شد تا این بار عثمانی ها پیروز میدان نباشند. مرگ صدها سرباز برگزیده ینی چری سبب شد تا سلطان از تصرف وین منصرف شود.
عقب نشینی ترک ها از دروازه وین نفس های در سینه حبس شده اروپاییان را آزاد کرد. ناقوس ها به صدا درآمد و مردم سرودهای پیروزی سر دادند. «سلطان» بالاخره متوقف شده بود.

قوم بیات افغانستان


 قوم بیات افغانستان

 همانطور که قبلا در مطالبی که تحت عنوان های " فروپاشی قوم بیات "

و " مناطق بیات نشین " توضیح و در وبلاگ قرار دادم

توضیح دادم بعد از ورود طایفه ترک بیات به غرب رودخانه جیحون و فلات قاره

ایران در زمان سلجوقیان طایفه ترک بیات بنا به عواملی دچار فروپاشی گردید

و در نقاط مختلف پراکنده گردیدند یکی از کشورهایی که جمعیت زیادی

از بیات ها در آنجا زندگی می کنند کشور افغانستان امروزی است

در این مطلب به بررسی قوم بیات افغانستان و سپس به تاثیر آنها بر شبه قاره هند

و حتی کشور آفریقای جنوبی خواهم پرداخت

گویا مهاجرت بیات ها به کشور افغانستان در سه دوره تاریخی

روی داده است

1ـ اولین مهاجرت ترکان بیات به این سرزمین بعد از ورود ترکان بیات به غرب

رودخانه جیحون در زمان سلجوقیان بوده است که از میان آنها

افرادی مانند بایزید بیات و بهرام سقای بخاری را می توان نام برد

که در زمان سلسله بابریان(گورکانیان) بودند 

2ـ دومین مهاجرت ترکان بیات در زمان نادرشاه افشار اتفاق افتاد که جمعیت

زیادی از ترکان بیات منطقه کرکوک عراق را به منطقه خراسان بزرگ

(شامل افغانستان امروزی و شمال شرق کشور ایران به خصوص اطراف نیشابور) منتقل کرد

قبلا در مطلبی تحت عنوان "قره بیات " در این مورد توضیح داده ام

در آن زمان نادرشاه افشار هنوز سلسله افشاریه را تاسیس نکرده بود

و نایب السلطنه شاه طهماسب دوم صفوی بود و عملا بجای او حکومت را

اداره می کرد

3ـ سومین مهاجرت ترکان بیات به کشور افغانستان در زمان سلطنت

احمدشاه درانی اولین پادشاه افغانستان روی داد که پس از جدایی

کشور افغانستان از ایران به مناطقی مانند نیشابور حمله می کرد

و تعدادی از افراد قوم بیات را به کشور افغانستان منتقل نمود

جمعیت کنونی قوم بیات در افغانستان حاصل انتقال آن ها در این

سه دوره زمانی است

بجز معدود بیات هایی که در شهر شبرغان  مرکز جوزجان ، ولسوالی آقچه

و ولایت کندز که به زبان تورکی  صحبت می کنند

متاسفانه عمده جمعیت قوم ترک بیات در کشور افغانستان دیگر قادر به تکلم به زبان ترکی

که زبان اجدادی آن ها می باشد نیستند اما با این وجود در کشور

افغانستان جزو گروه های قومی ترک محسوب می شوند

خوشبختانه بیات های افغانستان از گذشته تاریخی خویش آگاه می باشند

و از وحدت و انسجام خوبی برخور دارند که حاصل تلاشهای

بزرگان و جوانان آگاه این قوم است  بعد از سقوط طالبان

اقوام مختلف در کشور افغانستان اقدام به ایجاد شورای طایفه ای نمودند

بیات های کشور افغانستان هم در سال 1384 هجری شمسی

اقدام به تاسیس شورای قوم بیات در افغانستان نمودند

دکتر محمد اسماعیل قاسم یار اولین رییس شورای قوم بیات بودند



( دکتر محمد اسماعیل قاسم یار اولین رییس شورای قوم بیات افغانستان)

پس از ایشان انجینر(مهندس) حاج اسدالله سحاب 

به ریاست شورای قوم بیات افغانستان برگزیده شدند

نتیجه تصویری برای شورای قوم بیات

( انجینر(مهندس) اسدالله سحاب 

دومین رییس شورای قوم بیات افغانستان در سمت راست عکس)

ازحدود پنج سال قبل که شناسنامه های الکترونیکی(تذکره)

برای اتباع کشور افغانستان مطرح شد

قرار شد نام قوم هر فرد در شناسنامه اش ثبت شود

و چون نام قوم بیات جزو اقوام رسمی و تایید شده در کشور افغانستان نبود

امکان ثبت نام قوم بیات در شناسنامه های بیات ها وجود نداشت

لذا با خواست جمعی و همکاری افراد قوم بیات افغانستان با هم 

رایزنی های زیادی با مقامات کشور افغانستان انجام شد

در این مدت قوم بیات افغانستان بیشتر با داشته های فرهنگی

اجدادشان آشنا شدند از جمله می توان به تامغای(علامت) قوم ترک بیات

اشاره کرد که نشان چند هزارساله ترکان بیات بوده است

و در دانشکده های تاریخ  کشورهای ترک شناخته شده است

و بیات های افغانستان تامغای بیات را در طراحی نشان قوم بیات افغانستان 

بکار بردند که در پایین مشاهده می نمایید

نتیجه تصویری برای bayat boyu

( تامغای بیات( علامت باستانی قوم ترک بیات))

نتیجه تصویری برای شورای قوم بیات

(نشان قوم بیات افغانستان که بر اساس تامغای بیات

(علامت باستانی قوم ترک بیات) طراحی شده است)

خوشبختانه تلاش های قوم بیات افغانستان نتیجه داد

و در سال 1399 هجری شمسی رییس جمهوری افغانستان

جناب آقای اشرف غنی طبق فرمانی قوم ترک بیات در افغانستان را

به عنوان یکی از اقوام کشور افغانستان به رسمیت شناختند

و دستور به ثبت نام قوم بیات در شناسنامه هایی افراد قوم بیات دادند 

در مطلب زیر به بخشی از مناطق بیات نشین افغانستان اشاره
شده است
نه همه مناطق بیات نشین ،
نویسنده آن را به زبان فارسی کشورخود نوشته است

شاید خواندن آن مقداری برای خوانندگان مشکل باشد

مساحت جغتو 1217 کیلو متر مربع محاسبه شده که درآن بر مبنای احصائیه شورای نماینده گان مردم ولسوالی ،در جغتو یکصدو ده هزار نفوس ساکن بوده ودر 334 قریه حیات به سر می برند این ارقام در منابع رسمی از 27 هزار تا 54 هزار نفر در نوسان می باشد .

تراکم نفوس در هر کیلو متر مربع 86 نفر بوده وترکیب قومی نفوس جغتو شامل اقوام بیات و هزاره و قطغن می باشد که همه پیرو مذهب اثنا عشری اند.

از مجموع نفوس ولسوالی جغتو ، 30 فیصد ان بیات ها اند که تعداد آن به 35 هزار نفر می رسند و در 56 قریه در دره های گلبوری ،قیاق ،ترگن ،اوج  وسراب زیست دارند که به توضیح مختصری مناطق وقریه های بیات نیشین ولسوالی جغتو پرداخته می شود .

گلبوری حدود 16 کیلو متر طول دارد و در غرب شهر غزنی افتاده است و انجام آن به آغاز دره سراب وصل میگردد .در نقشه ای که هند بریتانوی در سال 1940 به چاپ رسانیده ،بیات های گلبوری را چهل قریه قلمداد نموده است .اما فعلاِ بیات ها در ساحات انجام دره گلبوری در قریه های ده علیداد ،ده عباس ،قاش ،ده نوری َ،ده میرک ، قریه سردار محمد حسن خان ،ده خواجه ،سرخده ،دهخدای بخش و گدول حاجی ساکن اند. دره قیاق منطقه بیات نیشین ولسوالی جغتو است که به فاصله ده کیلومتری شهر غزنی و در غرب آن واقع شده است . و از شرق به غرب امتداد دارد .قیاق واژه ترکی است ونام علقی است شبیه نی که در منطق مرطوب وچمنزار ها میروید . احتمالا در آغاز این ساحه چمنزار بوده ومردم بیات با رساله های سوار خویش در آن دره متوطن شده اند . قیاق دارای 22 قریه است که با اعمار قلعه های جدا گانه در کنار قریه های اصلی تعداد آن به 26 قریه میرسد . این قریه ها عبارتند : از پیرکه بالای پیرکه پائین ، قریه نظر و قریه شکر ،قریه عبدالله شامل قلعه های سبزی ،نوروزس خان ،و قلعه بلند ،قریه ملا،قریه بختیار( شامل سه قلعه ) قریه تات خیل ،شامل قلعه نجف ،بختیار و گدول حاجی قلندر، قریه اوته (اوته وجانا ) پاره ((زن آباد )) آهنگر خیل ، نوقلعه ، قلعه شاه محمد و قریه بوچه خری .

بیات ها همچنان در دره ترگن که در جنوب دره گلبوری از شرق به غرب افتاده است در قریه های گنداب ،قول بیان، ده محمدیار ،نوقلعه ، کوشه ودر 4 قریع بیدقول ودر سه قریه سرترگن قلعه ولی خان ، قلعه شفیع خان و قلعه کاظم خان زیست دارند ودر امتداد این قریه ها  به سوی غرب قریب دره سراب: قریه های اوج ،عطامیر ،تالاب بیگم ،نو ده ،گدول های علی مسجد ،ده ولیداد و ده دل محمد ،مناطق بیات نشین ولسوالی جغتواست

منبع :

http://naqshqadam.blogfa.com/post-8.aspx

 همچنین باید به محله قزلباش در کابل اشاره نمود 

(فیض محمد صفحه 144-143)

در دورانی که شاهزاده تیمور والی هرات بود جمعی از بیات ها

در آن ولایت ساکن شدند بعد ها احمد شاه ابدالی حضور آن ها

را در هرات به علت نزدیکی به مشهد ، سبزوار و نیشابور

که جمعیت زیادی از بیات ها را دارا می باشند به مصلحت ندید 

و گروهی از بیات ها را از هرات به غزنی و کابل انتقال داد

هنوز هم در هرات تعداد از بیات ها زندگی می کنند

پس از به سلطنت رسیدن تیمور شاه ابدالی  پایتخت

افغانستان به کابل منتقل گردید در این دوره نیز تعدادی از

بیات ها به کابل نقل مکان کردند  از جمله می توان به

محمود خان قارا بیات اشاره کرد که زمینی به او در

شمال دریای کابل(رود خانه کابل)  در ساحه (منطقه)

ششدرک  اعطا گردید

محمود خان قارا بیات قلعه و پلی را در کابل ساخت که به

نام او شناخته می شوند

پس از افزایش  جمعیت ترکان بیات در کابل آنان در مناطق مختلف

شهر کابل  مانند وزیر آباد ، چنداول ، مراد خانی  و در یک قرن اخیر

در دامنه کوه سخی(کارته سخی) ، کارته چهار ، قلعه شهاده

، دشت برچی و در ساحات افشار تپه و افشار ، دارالامان ،

کلوله پشتی ، شهرآرا ، پغمان و سایر مناطق پراکنده شده اند

تعدای از بیات ها در ولسوالی جغتو و خواجه عمری می باشند

هم اکنون بیات ها در 56 روستا در دره های قیاق ، گلبوری ،

ترگان ، سرآب ولسوالی جغتو ساکن اند و تعدادشان به

35 هزار نفر می رسد همچنین  حدود 15 تا 20 درصد جمعیت

ولسوالی خواجه عمری بیات هستند که در هشت روستای

آن ولسوالی ساکن اند در ولسوالی مالستان روستاهای

سرخک بوم ، آبی ، یلوغو ، پای جلگه و قجغتو و در تعدادی

از روستاهای بزرگ اطراف شهر غزنی مانند

بکاول ، لشمک ، مونگور ، نوغی ، قره باغی و اخیرا منطقه

خاک غربا ، حیدر آباد و شهرک مهاجرین هم چنین در منطقه

زرک ولسوالی قره باغ نیز بیات ها حضور دارند

بیات ها همچنین در مناطق خیتایان ، بیشباتر ، سرای سنگ ،

 شهر تخار و ولسوالی های گلفگان و ینگی قلعه ولایت تخار

ساکن هستند بیات ها در ولسوالی های کشم ، دروازه بالا ،

شغنان و درایم ولایت بدخشان سکونت دارند

ترکان بیات همچنین در چهار روستا در مناطقی چون کشکک ،

چارتوت ، تخت جوی ، تاقچی خانه ، سراولنگ ، زیره کی جالا ،

دهن تور ، چار قشلاق ، رشک ، ولسوالی دره صوف ولایت

سمنگان حدود هفت هزار خانواده و در برخی مناطق ولایت سرپل ،

شهر مزار شریف ، بغلان ، دویست خانوار در شهر کندز ، جوزجان ،(حدود چهار هزار خانواده)

شبرغان مرکز جوزجان ، در شهرک جبرئیل ، جوی نقره و ساحه عقب اول ولی

و داخل شهر هرات در منطقه کولاب ، پای منار ، کوچه میرزاخان ،

زرگرها و درب خوش و مناطق دیگر شهر هرات ساکن هستند

بیات ها همچنین در نواحی اول و ششم شهر قندهار و در برخی

از ولسوالی های ولایت فراه و نیمروز و به تعداد چهار صد خانوار

در مرکز ولایت هلمند و تعدادی نیز در شرن ، مرکز ولایت پکتیکا

همچنین به تعداد دو هزار خانوار در ولایت جوزجان می باشند

در قریه (روستای) قلعه نو واقع در شهر غزنین ، ولسوالی امام صاحب در کندز

نزدیک به سیصدخانوار ،بلخ و لوگر هم بیات ها حضور دارند

مناطقی که نام برده شد تعداد کمی از مناطقی هستند که ترکان

بیات در آنها زندگی می کنند

قوم بیات در کشور افغانستان بر مناطق همجوار از جمله شبه قاره هند

و حتی سرزمینی دورتر یعنی کشور آفریقای جنوبی تاثیر گذاشته اند که

ادامه خواهید خواند

 بعد از اینکه سلسله ترکان گورکانی(بابری)  که بر افغانستان حکومت میکردند

موفق به فتح شبه قاره هند شدند  پایتخت جدیدشان را به هند منتقل کردند

لذا تعدادی از ترکان بیات افغانستان به شبه قاره هند نقل مکان کردند

که می توان به موارد زیر اشاره کرد
1_ بهرام سقای بخاری :
شاه یردی بیات معروف به بهرام سقای بخاری از بزرگان  سلسله گورکانی(بابری)

در افغانستان بود

میرزا کامران فرزند بابر اداره شهرهای گَرْدیز، نَغَر، بَنْگَش ، غوربند،

ضحاک و بامیان را به شاه یردی بیات سپرده بود بعد از فتح هند توسط گورکانیان

و انتقال گورکانیان به هند او نیز عازم هندوستان شد

مقام و منصبی در سپاه جلال الدین محمداکبرشاه (حک‌: ۹۶۳-۱۰۱۴ق/۱۵۵۶-۱۶۰۵م) داشت(1)
پیس از تحول روحی و معنوی دربار و حکومت را رها کردو به پیشۀ سقایی روی آورد
بهرام سقا در ۹۶۷ق به لاهور و سپس به دهلی رفت و در مزار خواجه نظام الدین اولیا

( ۷۲۵ق/۱۳۲۵م) اقامت گزید.وی در این شهر سقایی می‌کرد، درمجالس سماع حضور می‌یافت

و در حالتِ وجد و جذبه شعر نیز می‌سرود(2)
او پس از یک سال با برادر کوچک خود، بایزید بیات (ه‌ م)، به اکبرآباد (آگره) رفت

و در آن‌جا سقاخانه‌ای بنا نهاد؛ اکبرشاه نیز گاه به سقاخانۀ وی می‌آمد و به اشعار او

گوش می‌داد(3) شاه یردی بیات بعد از مدتی اکبرآباد(آگره) را ترک کرد
برخی از منابع محل وفات و دفن بهرام را سراندیب(4) و برخی دیگر بردوان می‌دانند(5)

آرامگاه او زیارتگاه مردمان است(6)

2_ بایزید بیات :

بایزید بیات برادر بهرام سقای بخاری بود او از بزرگان دربار همایون و

اکبرشاه گورکانی در هندوستان گردید

هر دو برادر زیر نظر میرزا کامران حکومت گردیز و نَغَز و بَنْگَش را به دست گرفتند.
در رمضان ۹۵۲ که همایون شاه (حک: ۹۳۷ـ۹۴۷، ۹۶۲ـ۹۶۳) وارد کابل شد، کامران با منصبداران خود، که بایزید و بهرام نیز جزو آنان بودند، به خدمت همایون درآمد

ابوالفضل علاّمی او را جزو منصبداران سه صدی (فرمانده واحد سیصد نفری) به شمار آورده

 و از او با عنوان بایزیدبیگ  یاد کرده است(7)

اکبرشاه به منظور جمع آوری و تدوین اخبارِ وقایع روزگار پدرش فرمانی صادر کرده بود که منصبدارانی که از روزگار پادشاهی همایون خاطره ای دارند آن را بنویسند.
ابوالفضل علاّ می متن فرمان را به بایزید، که در آن زمان پیر شده و حمله فلج او را از نوشتن ناتوان ساخته بود، ابلاغ کرد و کاتبی در اختیار او گذاشت.
بایزید در ۹۹۹ هجری قمری، در لاهور ، خاطرات خود را به کاتب املا کرد و گرچه جسماً ضعیف و معلول بود، به کمک حافظه قوی توانست آنچه در گذشته دیده و شنیده بود بازگو کند(8)

(لازم به ذکر است پاکستان و هند قبلا هردو یک کشور بودند که بعد از جنگ جهانی دوم 

ازهم جدا شدند لذا شهر لاهور که امروزه در پاکستان قرار دارد ، جزو شهرهای هند بوده است)

3_ افتخار بیگ بیات :

فرزند بایزید بیات و از سرداران اکبرشاه گورکانی بزرگ از پادشاهان هندوستان بود

ابوالفضل علاّمی او را در فهرست منصبداران دو صدی (فرمانده واحد دویست نفری) 

ثبت کرده است(9)

لازم به ذکر است امروزه تعدادی از ترکان بیات در شبه قاره هند(کشور هند و پاکستان)

زندگی می کنند که قادر به تکلم به زبان ترکی که زبان اجدادشان است نیستند

اکثر خانواده های بیات در استان گجرات هند ساکن شدند

خانواده های بیات در سوره(surat) ، ورواد ، نوساری(navasrai) یافت می شوند

بعد از سقوط سلسله باشکوه گورکانی در هندوستان و  ورود نیروهای استعمارگر بریتانیایی

به هندوستان و اشغال شبه قاره هند گروهی از هندی ها را برای زندگی و کار

 به یکی دیگر از مستعمراتش یعنی آفریقای جنوبی اعزام کرد

که تعدادی از ترکان بیات هندوستان که تجار بنامی در هندوستان بودند 

به کشور آفریقای جنوبی رفتند

و جزو افراد مشهور و شناخته شده در تاریخ کشور آفریقای جنوبی هستند

 امروزه از نسل ترکان بیات در کشور آفریقای جنوبی زندگی می کنند و قادر به تکلم

به زبان ترکی که زبان اجدادشان است نیستند

در زیر با چند شخصیت معروف ترک بیات در کشور آفریقای جنوبی آشنا خواهید شد 

1_  آمود بیات(amod bayat) :

از ترکان بیات متولد در سال 1859 میلادی در منطقه سورات surat

در کشور هند می باشد در آن زمان کشور هند مستعمره بریتانیا بود

تعدادی از هندی ها به تشویق بریتانیا برای کار و زندگی 

به آفریقای جنوبی مهاجرت کردند آمود بیات و تعدادی از بیات ها

نیز برای زندگی و کار به کشور آفریقای جنوبی مهاجرت کردند

آمود بیات در آفریقای جنوبی یک تجارتخانه بزرگ ایجاد کرد

و به مسجد مسلمانان در آفریقای جنوبی هم خدماتی داد

با تاسیس کنگره هندی ها در آفریقای جنوبی

natal indian congress  به عضویت در این کنگره درآمد

و با مهاتماگاندی که در آن زمان در آفریقای جنوبی ساکن بود 

و در این کنگره عضویت داشت همکاری داشت

وی در سال 1939 میلادی در شهر Pietermaritzburg در آفریقای جنوبی درگذشت

2_ اسماعیل ابراهیم بیات :

متولد سال 1871 میلادی در شهر surat  در هندوستان

و فوت شده در سال 1932 میلادی در شهر durban در کشور آفریقای جنوبی است

او تاجر و از چهره های برجسته مسلمان در کشور آفریقای جنوبی بود

3_ یوسف علی شاه :

محل تولد navasari در هند ؛ مرگ durban  در آفریقای جنوبی

ظاهرا صوفی مسلک و مرید شاه غلام محمد صوفی صاحب بوده است

4_ جولیکا بیات(julieka bayat) :

خانم جولیکا بیات از نسل ترکان بیات در کشور هند است 

که در زمان استعمار وارد آفریقای جنوبی شدند

ایشان از چهره های سرشناس و موفق در زمینه ساختمانسازی

در کشور آفریقای جنوبی می باشد

همچنین تعدادی از ترکان بیات در کشور پاکستان زندگی می کنند

اینان از گروه ترکان بیات هستند که به هندوستان مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شدند

(قبلا کشور پاکستان جزو هندوستان بود که بعد از جنگ جهانی دوم

و استقلال از بریتانیا از هم جدا شدند)

ترکان بیات در پاکستان نیز امروزه قادر به تکلم به زبان ترکی که زبان اجدایشان است نیستند

این مطلب را تقدیم می کنم به هم تباران بیاتم در کشور افغانستان


 منابع :

1- قدوسی، اعجازالحق، ج۱، ص۹۷-۹۸، تذکرۀ صوفیایی بنگال، لاهور، ۱۹۶۵م

2_ عبدالقادر بدائونی، منتخب‌التواریخ، ج۳، ص۲۴۳-۲۴۴، به کوشش احمدعلی صاحب، کلکته، ۱۸۲۹م

3_ بایزید بیات، تذکرۀ همایون و اکبر، ج۱، ص۲۴۲، به کوشش محمدهدایت حسین، کلکته

، ۱۳۶۰ق/۱۹۴۱م

4_ نظام‌الدین احمد، طبقات اکبری، ج۲، ص۵۰۹، کلکته، ۱۹۳۵م

5_ قدوسی، اعجازالحق، ج۱، ص۱۰۴، تذکرۀ صوفیایی بنگال، لاهور، ۱۹۶۵م

6_ سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۲، ص۸۲۲، تهران، ۱۳۴۴ش.
/احمدعلی هاشمی سندیلوی، مخزن الغرائب، ج۲، ص۸۵۴، به کوشش محمدباقر، لاهور، ۱۹۷۰م

/ احمد، گلچین معانی، تاریخ تذکره‌های فارسی، ج۲، ص۸۲۷، تهران، ۱۳۵۰ش)

7_ بایزید بیات، تذکره همایون و اکبر، ج۱، ص۵۶۳، ابوالفضل بن مبارک علامی، اکبرنامه، کلکته.

/بایزید بیات، تذکره همایون و اکبر، ج۱، ص۵۸۱، ابوالفضل بن مبارک علامی، اکبرنامه، کلکته

8_ بایزید بیات، تذکره همایون و اکبر ، ابوالفضل بن مبارک علامی ، ج۲، ص۲۰۰، اکبرنامه ، کلکته

/بایزید بیات ، تذکره همایون و اکبر ، ابوالفضل بن مبارک علامی ، ج۲، ۲۵۹، اکبرنامه ، کلکته

/آفتاب اصغر، تاریخ نویسی فارسی در هند و پاکستان ، ص۱۰۳ـ۱۰۶، لاهور ۱۹۸۵.)

 9_ بایزید بیات، تذکره همایون و اکبر، ج۱، ص۵۶۳، ابوالفضل بن مبارک علامی، اکبرنامه، کلکته

/بایزید بیات، تذکره همایون و اکبر، ج۱، ص۵۸۱، ابوالفضل بن مبارک علامی، اکبرنامه، کلکته.

 

محمد فضولی


 محمد فضولی

 

در این مطلب به زندگی ملا محمد فضولی از افتخارات ایل بیات و از

بزرگترین شاعران زبان و ادبیات ترکی خواهیم پرداخت وی از بیات های

شمال کشور عراق(کرکوک) می باشد

پدر فضولی به گفته صادق بیگ افشار صاحب تذکره مجمع الخواص

که به زبان ترکی می باشد از ایل بیات بوده است

درست همان سالی که کریستف کلمب قاره آمریکا را کشف کرد،

یکی از بزرگترین شعرای ادبیات ترکی، در خانه ملا سلیمان بیات کرکوکی

چشم به جهان گشود.

آن روزها کرکوک گرفتار وبا بود و خانواده ملا سلیمان چندی پیش از

تولد محمد فضولی به بغداد گریخته بودند.

فضولی ده ساله بود که کرکوک و بغداد به تصرف صفویها

درآمد و چهل ساله بود که به دست عثمانیها افتاد.

فضولی 63 ساله در کربلا گرفتار

طاعون شد و بدرود حیات گفت. سی‌و‌سه سال بعد از وفاتش،

خطاطان بغداد متن کامل دیوان وی را به طرز زیبایی گردآوردند

که این نسخه همچنان در موزه آسیای لنینگراد نگهداری میشود.

بعدها این دیوان بارها توسط خطاطان نگارش شد تا اینکه

اولین نسخه چاپی آن در سال 1828؛ سال قرارداد ترکمنچای،

به همت عباس میرزا در تبریز به چاپ رسید و تا امروز آثار

کمتر کسی از لحاظ گستره توزیع و چاپ به مرز

آثار فضولی رسیده است.

هرچند فضولی از سرآمدان نثر رمانتیک ترکی نیز میباشد،

اما شهرت او به شاعریست و عشق جانمایه شعرهای اوست.

او اولین طنز پرداز و نمایشنامه‌نویس و بانی ادبیات کودک

در میان ترکهاست.

نمایشنامه وی به زبان تمثیل و طنز او افشاگرانه است.

او جنبه‌های منفی طبقه حاکمه و ماموران دولتی را با طنز شرح

داده است. کتاب صحبت الاثمار فضولی به بیانی ساده و زبانی

کودکانه به گفتگوی میوه‌ها پرداخته است،

که هر میوه‌ای از خود تعریف و از حریف تنقید میکند و عجیب

آنکه از خواص پزشکی میوه‌ها نیز صحبت به میان آمده است.

فضولی سراینده اولین لغتنامه منظوم است که در آن

لغات ترکی و معادلهای فارسی آنها در قالب شعر به خوانندگان

آموزش داده میشود.

این کتاب در کتابخانه دانشگاه پنجاب لاهور نگهداری میشود.(1)

به افتخار وی شهر فضولی در کشور آذربایجان و همچنین

انستیتو نسخ خطی محمد فضولی در شهر باکو در کشور آذربایجان

به اسم او نام گذاری شده است

همچنین چندی قبل خیابانی در شهر تبریز به نام وی نام گذاری گردید

منبع(1) : http://baydaq.com/2017/10/18/5453/

در تصویر زیر مجسمه ای از محمد فضولی بیاتلی را در کشور آذربایجان مشاهده می نمایید 

در عکس زیر مزار محمد فضولی بیاتلی را مشاهده می نمایید که در

شهر کربلا و در نزدیکی درب حرم امام حسین(ع) قرار دارد

هم ایلی های بیات که به زیارت امام حسین(ع)

مشرف می شوند نایب الزیاره بنده هم باشند و فاتحه ای بر سر مزار

محمد فضولی بیاتلی هم ایلی  عزیزمان و افتخار ایل بیات بخوانند

لازم به ذکر است در بعضی منابع گفته شده 

که فضولی فرزندی به اسم فضلی بیات داشته است

فضلی بیات هم به مانند پدرش از شاعران زبان ترکی بوده است 

قبر او در کنار قبر پدرش می باشد که متاسفانه از بین رفته ،

و اثری از آن بجای نمانده است