بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

معنی فامیلی بیات

 معنی فامیلی بیات

 این سوال که معنی فامیلی بیات چیست ؟ شاید برای ترک های بیات که

از طایفه بیات هستند و نام خانوادگی بیات را دارند زیاد پیش آید

در جواب باید گفت کلمه بیات شکل اشتباهی از نگارش کلمه " بایات "

است که به مرور زمان این شکل نگارشی اشتباه در متون تاریخی ثبت

شده است کلمه بایات در زبان ترکی باستان به معنی ثروت و نعمت

می باشد

ایران : در کشور ایران اکثر ترک های بیات دارای نام خانوادگی بیات

یا بیاتی می باشند اما کلمه بیات گاهی بصورت ترکیب با دیگر واژه ها

در نام خانوادگی ترک های بیات دیده شده است مانند بیات پور یا

بیات اوغلو یا ترک بیات همچنین بعضی از ترک های بیات کلمه بیات را

بصورت پسوند در نام خانوادگی خویش دارند مانند اسفندیاری بیات

عراق : کشور عراق جمعیت زیادی از ترک های بیات را به خصوص

در مناطق شمالی کشور عراق مانند کرکوک دارد گفتن این نکته ضروری

است که بگویم در کشور عراق به ترک ها، ترکمان می گویند قبلا به

معرفی تعدادی از بیات های مشهور کشور عراق در مطلبی تحت عنوان

مشاهیر بیات پرداخته ام ترک های بیات کشور عراق اغلب دارای

نام خانوادگی بیات و بیاتی هستند

ترکیه : کشور ترکیه نیز جمعی زیادی از بیات ها را دارد قبلا در مطلبی

تحت عنوان مناطق بیات نشین به مناطقی که بیات ها در ترکیه امروزی

زندگی می کنند اشاره نمودم اغلب بیات های کشور ترکیه دارای

نام خانوادگی بیات لی یا بیات اوغلو هستند

آذربایجان : در کشور آذربایجان تعدای از ترک های بیات زندگی می کنند

و اغلب دارای نام خانوادگی بیات هستند در متون کشور آذربایجان

دیده شده است که به اشتباه نام طایفه بیات گاهی به صورت

بویات (boyat) آمده است

افغانستان : در کشور افغانستان تعداد زیادی از ترک های بیات زندگی

می کنند متاسفانه نسل امروزی بیات ها در کشور افغانستان قادر به

تکلم به زبان ترکی که زبان اجداد آن ها می باشد نیستند ولی

خوشبختانه آن ها از گذشته تاریخی خویش مطلع و آگاه هستند

اغلب بیات های کشور افغانستان دارای نام خانوادگی بیات و بیاتی هستند

روش جنگی ترکان اوغوز (شامل ایل بیات)

 

روش جنگی ترکان اوغوز (شامل ایل بیات)


 

همانطور که قبلا گفتم ایل بیات یکی از بیست و چهار ایلات ترک اوغوز

به شمار می آید و همه این ایلات با هم نسبت خویشاوندی دارند

سلسله سلجوقی هم متعلق به یکی از این ایلات می باشد

و از ایل قینیق هستند

ایلات ترک اوغوز همیشه با هم هماهنگ بودند و فنون نظامی و

داشته های فرهنگیشان مشترک بوده است همانطور که بعد از تاسیس

سلسله سلجوقی دیگر ایلات ترک غزتبار آن ها را در جنگ ها همراهی

می کردند یکی از فنونی که ترک های غزتبار داشته اند و در جنگ

سلجوقیان با رومی ها گزارش شده است را در مطلب زیر می خوانید :

سلجوقیان در جنگ با رومیان در ملازگرد که منجر به شکست روم از

ترکها شد

روش جنگی خاصی داشتند لشکر روم از لحاظ تعداد حد اقل سه برابر

ترکهای مسلمان بود ترکهای سلجوقی با وجود تعداد کمتر از رومیان

فاتح میدان شده و امپراطور روم اسیر ترکها شد

روشهای جنگی ترکها بر اساس فکر قدرت بدنی و هنر شمشیر زنی و

تیراندازی بود که مانند هلال سربازان رومی را احاطه میکردند و از دم تیغ

میگذراندند و یا تیرباران میکردند که بعد از چند لحظه سربازهای رومی

مثل یک جوجه تیغی می شدند این روح و روش جنگ یادگار آسیای میانه

یا ترکستان بود که سربازان سلجوقی از آن بهره می جستند(1)

منبع :

http://www.asadabadsiravand.blogfa.com/



جنگ وین و بیات ها

جنگ وین و بیات ها

همانطور که قبلا در مطلبی تحت عنوان فروپاشی ایل بیات نوشتم بعد

از ورود ایل بیات به غرب رودخانه جیحون و فلات قاره ایران در

زمان سلجوقیان ایل بیات بنا به عواملی دچار فروپاشی گردید

 و طوایف ایل بیات در نقاط مختلف پراکنده گردیدند چند قرن بعد

در زمان تشکیل امپراتوری عثمانی و سلسله صفویه بیات هایی که در

مناطق تحت حکومت آن ها زندگی می کردند تحت حاکمیت آن ها قرار گرفتند

یکی از تلخ ترین دوران ها برای مسلمین جنگ بین دو قدرت مسلمان

یعنی امپراتوری عثمانی و حکومت صفوی بود

جنگ بین آن ها که سال ها طول کشید در دراز مدت جز فرسایش این

دو قدرت و عقب ماندن جهان اسلام از انقلاب صنعتی که در اروپا

شکل گرفته بود و راه را برای سو استفاده اروپایی ها و

استعمار سرزمین های اسلامی باز می کرد نتیجه دیگری نداشت

تلخ ترین تراژدی برای ایل بیات هم در این دوران شکل گرفت

چه بسا گاهی یک جوان ایل بیات در قامت سرباز قزلباش

حکومت صفوی در مقابل سرباز عثمانی در میدان جنگ قرار می گرفت

حال آنکه ممکن بود آن سرباز عثمانی هم جوانی از

بیات های قلمرو عثمانی باشد

بی آنکه هر دو بدانند از یک ایل از یک تبار و از یک خون هستند !

آنچه باعث شد به جنگ وین در این مطلب بپردازم گزارش هایی است

که حاکی از حضور گروهی از ایل بیات به عنوان سپاه عثمانی

در جنگ وین داشت

و این بیشترین پیشروی بخشی از ایل بیات(بایات) در اروپا به

عنوان سرباز بوده است

هنوز هم در ترکیه امروزی جمعیت زیادی از بیات ها زندگی می کنند

در مطلبی که تحت عنوان " مناطق بیات نشین " نوشتم

و در وبلاگ قرار دادم به مناطقی که در آنجا زندگی می کنند اشاره نمودم

در مورد چگونگی حضور بیات ها در جنگ وین فعلا اطلاعات جامعی ندارم

لذا در این مطلب به گذاشتن مطلبی کلی درباره جنگ وین بسنده نمودم

جنگی که دوبار صورت گرفت اولین مرتبه

در زمان سلطان سلیمان عثمانی معروف به سلیمان قانونی و

مرتبه دوم تقریبا صد سال بعد از او اتفاق افتاد

جنگ وین نقطه عطفی در تاریخ عثمانی بود اگر این جنگ به

پیروزی عثمانی ها ختم می شد شاید امروز دنیا چهره دیگری داشت


مطلب زیر نوشته شده از کتاب 100 جنگ بزرگ تاریخ نوشته علی غفوری است

جنگ وین
پیروزی مجارستان و فتح بودا سبب تهییج عثمانی ها شده و سلطان سلیمان در 1529م. تصمیم می گیرد وین را تسخرکند. وین بر سر راه دانوب در دنیای قرن شانزدهم مهمترین شهر اروپا محسو می شد و برای اروپای غربی و مرکزی از دست رفتن آن تصورناپذیر بود.
آرشیدوک فردیناند شاه هابسبورگ و برادر شارل پنجم، پس از آنکه از حرکت سپاه 120 هزار نفری عثمانی با خبر شد نجبای اتریش را به ایراد خطابه های مختللف در سراسر خاک آلمان و اتریش کرد. برای آلمان ها نیز شکی نمانده بود که هدف عثمانی ها نه اروپای شرقی بلکه تصرف اراضی حاصلخیز مرکز و شمال اروپا و حتی رود راین است. اروپایی های کاتولیک و پروتستان اکنون برای جلوگیری از پیشروی سلطان هم قسم شده بودند.
سپاه سلیمان که به خاطر بارندگی با کندی مسیر بودا را به وین می پیمود زمانی به دیوارهای وین رسید که 20 هزار پیاده نظام کارآزموده ایتالیایی، آلمانی و اتریشی در پشت حصارهای عظیم و تقویت شده وین سنگر گرفته بودند.
مهندسان آلمانی و اتریشی سریعا بنایی مستحکم در اطراف رود دانوب ساختند و کلیه دروازه های وین تیغه شد!
باران مجددا به کمک مدافعان اروپایی آمده و در ژوئن 1529م. سلطان نتوانست توپ های عظیم خود را روی زمین های لغزان به حرکت درآورد و در نتیجه تنها به انتقال توپ های کوچک و متوسط خود قناعت کرد. ترک ها از چهارده روز اول حملات خود هیچ نتیجه ای نگرفتند چرا که گلوله های توپ به قلعه اثرگذار نبود و مین ای فعال شده در پای حصار نیز نمی توانست یک حصار را به طور کامل فرو بریزد.
چندین بار عثمانی ها سعی کردند از شکاف های کوچک ایجاد شده در پناه توپخانه به قلعه نفوذ کنند اما هربار با ضربات سنگین پیاده نظام زرهپوش اروپایی ها به عقب رانده شدند. نبرد تا ماه اکتبر بی نتیجه ادامه یافت و قرار شد عثمانی ها آخرین تلاش خود را بکنند. در سحرگاه 14 اکتبر 1529م. توپ های عثمانی به صورت همزمان به غرش درآمدند و حفره ای به عرض 50 متر ایجاد کردند. هزاران سرباز ترک از همان شکاف کم عرض سعی کردند وارد حصار شوند اما دفاع فشرده شوالیه های ایتالیایی و آلمانی از این منطقه قتلگاه بزرگی برای آنها ساخت. سلطان برگ آخر خود را مأیوسانه رو کرد. مردان ینی چری با گذر از روی جنازه های سربازان ترک سعی کردند به ضررب شمشیرهای سنگین و نیزه های بلند راهی به درون قلعه ها بگشایند اما پایداری مهاجمان و به هم خوردن نظم و ترتیب آنها سبب شد تا این بار عثمانی ها پیروز میدان نباشند. مرگ صدها سرباز برگزیده ینی چری سبب شد تا سلطان از تصرف وین منصرف شود.
عقب نشینی ترک ها از دروازه وین نفس های در سینه حبس شده اروپاییان را آزاد کرد. ناقوس ها به صدا درآمد و مردم سرودهای پیروزی سر دادند. «سلطان» بالاخره متوقف شده بود.

پنج علامت مشهور بیات ها

 
پنج علامت مشهور بیات ها

در این مبحث به معرفی پنج علامتی خواهیم پرداخت که بر طبق منابع

مختلف متعلق به ایل بیات می باشد


1_


این علامت که به تامغای بیات معروف است در واقع علامت نمی باشد

بلکه شکل نوشتاری  کلمه " بایات " به خط باستانی ترک ها در آسیای میانه است

که بعد از مسلمان شدن ترک های اغوز و پذیرش رسم الخط عربی

نسل های بعدی بیات ها به علت ناآشنایی  با این خط آن را به اشتباه

علامت متصور شده اند

لازم به ذکر است قبلا در مطلبی که  تحت عنوان " تامغای بیات " نوشتم

و در وبلاگ قرار داده ام در مورد آن مفصلا توضیح داده ام

بیات ها تامغای بیات یا اشکال تغییر یافته آن را بر روی

سنگ قبرها رسم می کردند

تامغای بیات در کتاب " دیوان لغات الترک " محمود کاشغری که

از کتاب های مرجع در مورد ترک های اغوز می باشد آمده است

http://bayatqashqai.mihanblog.com/post/17


منبع عکس :

http://www.manisadasondakika.com/2016/11/19/bayat-boyunun-varligi-tespit-edildi-600-yillik-mezar-tasi-bulundu/


2_

علامت بالا مشهور به توتم بیات است که در واقع سمبل ایل بیات

بوده است بیشتر محققین آن را پرنده شاهین ولی تعداد اندکی  

از محققین  آن را عقاب می دانند بنظر می رسد نظریه ای که 

آن را پرنده شاهین می داند صحیح تر است

تصویر بالا در کتاب " جامع التواریخ " نوشته رشیدالدین فضل الله

آورده شده است

قبلا درمبحثی تحت عنوان توتم بیات که در وبلاگ

قرار دادم مفصل در این باره توضیح داده ام

http://bayatqashqai.mihanblog.com/post/68


3_

این علامت در کتاب هنر نامه که در دوره عثمانی تالیف گردیده

به عنوان علامت ایل بیات آمده است

جالب است بدانید در کشور ترکیه جمعیت زیادی از ترکهای بیات 
زندگی می کنند
از جمله مناطقی که ترکان بیات در آن ساکن هستند شهری است 
به اسم بایات (بیات) که در منطقه کارا حصار افیون واقع شده است
آن ها از علامت سوم مربوط به بیات ها به عنوان 
نماد شهرداری شهر بیات استفاده کرده اند
در شکل زیر نماد شهرداری شهر بایات (بیات) را مشاهده می کنید
 Image result for bayat belediyesi

Bayat / Afyonkarahisar


4_

علامت فوق در کتاب " تاریخ آل سلجوق (سلجوق نامه) " که در زمان

سلسله سلجوقی  توسط علی یازیچی اوغلو نوشته شده 

و یکی از کتاب های مرجع در مورد ترک های اغوز است

به عنوان علامت ایل بیات آمده است

 لازم به ذکر است است با توجه به گفته رشیدالدین فضل الله که

ادیب بزرگ ترکان اوغوز دده قورقود را منتسب به ایل بیات دانسته

از این علامت در معماری مقبره دده قورقود و شهر قورقود که منتسب

به او در کشور قزاقستان می باشد استفاده شده است



http://bayatqashqai.mihanblog.com/post/76

5_ 

این علامت هم بر روی قبر بعضی از افراد ایل بیات در آسیای میانه

دیده شده است این علامت در کتاب " شجره تراکمه " 

نوشته ابوالغازی بهادرخان به عنوان علامت ایل بیات آمده است



منبع عکس :

https://turkcetarih.com/kazakistan-ustyurttaki-turk-tarzi-mezar-yapilari-3/

در مورد علامت های شماره 3 و 4 و 5 دو نظریه وجود دارد :

1_نظریه اول این است که آن ها شکل تغییر یافته تامغای بیات

(تصویر شماره یک) می باشند


2_ دومین نظریه این است که این سه علامت شکل تیر می باشند و

در واقع اشاره به داستانی دارد که اغوز خان ( جد بیات ها ) بین

فرزندان خویش تیر و کمانش را تقسیم می نماید





قوم بیات افغانستان


 قوم بیات افغانستان

 همانطور که قبلا در مطالبی که تحت عنوان های " فروپاشی قوم بیات "

و " مناطق بیات نشین " توضیح و در وبلاگ قرار دادم

توضیح دادم بعد از ورود طایفه ترک بیات به غرب رودخانه جیحون و فلات قاره

ایران در زمان سلجوقیان طایفه ترک بیات بنا به عواملی دچار فروپاشی گردید

و در نقاط مختلف پراکنده گردیدند یکی از کشورهایی که جمعیت زیادی

از بیات ها در آنجا زندگی می کنند کشور افغانستان امروزی است

در این مطلب به بررسی قوم بیات افغانستان و سپس به تاثیر آنها بر شبه قاره هند

و حتی کشور آفریقای جنوبی خواهم پرداخت

گویا مهاجرت بیات ها به کشور افغانستان در سه دوره تاریخی

روی داده است

1ـ اولین مهاجرت ترکان بیات به این سرزمین بعد از ورود ترکان بیات به غرب

رودخانه جیحون در زمان سلجوقیان بوده است که از میان آنها

افرادی مانند بایزید بیات و بهرام سقای بخاری را می توان نام برد

که در زمان سلسله بابریان(گورکانیان) بودند 

2ـ دومین مهاجرت ترکان بیات در زمان نادرشاه افشار اتفاق افتاد که جمعیت

زیادی از ترکان بیات منطقه کرکوک عراق را به منطقه خراسان بزرگ

(شامل افغانستان امروزی و شمال شرق کشور ایران به خصوص اطراف نیشابور) منتقل کرد

قبلا در مطلبی تحت عنوان "قره بیات " در این مورد توضیح داده ام

در آن زمان نادرشاه افشار هنوز سلسله افشاریه را تاسیس نکرده بود

و نایب السلطنه شاه طهماسب دوم صفوی بود و عملا بجای او حکومت را

اداره می کرد

3ـ سومین مهاجرت ترکان بیات به کشور افغانستان در زمان سلطنت

احمدشاه درانی اولین پادشاه افغانستان روی داد که پس از جدایی

کشور افغانستان از ایران به مناطقی مانند نیشابور حمله می کرد

و تعدادی از افراد قوم بیات را به کشور افغانستان منتقل نمود

جمعیت کنونی قوم بیات در افغانستان حاصل انتقال آن ها در این

سه دوره زمانی است

بجز معدود بیات هایی که در شهر شبرغان  مرکز جوزجان ، ولسوالی آقچه

و ولایت کندز که به زبان تورکی  صحبت می کنند

متاسفانه عمده جمعیت قوم ترک بیات در کشور افغانستان دیگر قادر به تکلم به زبان ترکی

که زبان اجدادی آن ها می باشد نیستند اما با این وجود در کشور

افغانستان جزو گروه های قومی ترک محسوب می شوند

خوشبختانه بیات های افغانستان از گذشته تاریخی خویش آگاه می باشند

و از وحدت و انسجام خوبی برخور دارند که حاصل تلاشهای

بزرگان و جوانان آگاه این قوم است  بعد از سقوط طالبان

اقوام مختلف در کشور افغانستان اقدام به ایجاد شورای طایفه ای نمودند

بیات های کشور افغانستان هم در سال 1384 هجری شمسی

اقدام به تاسیس شورای قوم بیات در افغانستان نمودند

دکتر محمد اسماعیل قاسم یار اولین رییس شورای قوم بیات بودند



( دکتر محمد اسماعیل قاسم یار اولین رییس شورای قوم بیات افغانستان)

پس از ایشان انجینر(مهندس) حاج اسدالله سحاب 

به ریاست شورای قوم بیات افغانستان برگزیده شدند

نتیجه تصویری برای شورای قوم بیات

( انجینر(مهندس) اسدالله سحاب 

دومین رییس شورای قوم بیات افغانستان در سمت راست عکس)

ازحدود پنج سال قبل که شناسنامه های الکترونیکی(تذکره)

برای اتباع کشور افغانستان مطرح شد

قرار شد نام قوم هر فرد در شناسنامه اش ثبت شود

و چون نام قوم بیات جزو اقوام رسمی و تایید شده در کشور افغانستان نبود

امکان ثبت نام قوم بیات در شناسنامه های بیات ها وجود نداشت

لذا با خواست جمعی و همکاری افراد قوم بیات افغانستان با هم 

رایزنی های زیادی با مقامات کشور افغانستان انجام شد

در این مدت قوم بیات افغانستان بیشتر با داشته های فرهنگی

اجدادشان آشنا شدند از جمله می توان به تامغای(علامت) قوم ترک بیات

اشاره کرد که نشان چند هزارساله ترکان بیات بوده است

و در دانشکده های تاریخ  کشورهای ترک شناخته شده است

و بیات های افغانستان تامغای بیات را در طراحی نشان قوم بیات افغانستان 

بکار بردند که در پایین مشاهده می نمایید

نتیجه تصویری برای bayat boyu

( تامغای بیات( علامت باستانی قوم ترک بیات))

نتیجه تصویری برای شورای قوم بیات

(نشان قوم بیات افغانستان که بر اساس تامغای بیات

(علامت باستانی قوم ترک بیات) طراحی شده است)

خوشبختانه تلاش های قوم بیات افغانستان نتیجه داد

و در سال 1399 هجری شمسی رییس جمهوری افغانستان

جناب آقای اشرف غنی طبق فرمانی قوم ترک بیات در افغانستان را

به عنوان یکی از اقوام کشور افغانستان به رسمیت شناختند

و دستور به ثبت نام قوم بیات در شناسنامه هایی افراد قوم بیات دادند 

در مطلب زیر به بخشی از مناطق بیات نشین افغانستان اشاره
شده است
نه همه مناطق بیات نشین ،
نویسنده آن را به زبان فارسی کشورخود نوشته است

شاید خواندن آن مقداری برای خوانندگان مشکل باشد

مساحت جغتو 1217 کیلو متر مربع محاسبه شده که درآن بر مبنای احصائیه شورای نماینده گان مردم ولسوالی ،در جغتو یکصدو ده هزار نفوس ساکن بوده ودر 334 قریه حیات به سر می برند این ارقام در منابع رسمی از 27 هزار تا 54 هزار نفر در نوسان می باشد .

تراکم نفوس در هر کیلو متر مربع 86 نفر بوده وترکیب قومی نفوس جغتو شامل اقوام بیات و هزاره و قطغن می باشد که همه پیرو مذهب اثنا عشری اند.

از مجموع نفوس ولسوالی جغتو ، 30 فیصد ان بیات ها اند که تعداد آن به 35 هزار نفر می رسند و در 56 قریه در دره های گلبوری ،قیاق ،ترگن ،اوج  وسراب زیست دارند که به توضیح مختصری مناطق وقریه های بیات نیشین ولسوالی جغتو پرداخته می شود .

گلبوری حدود 16 کیلو متر طول دارد و در غرب شهر غزنی افتاده است و انجام آن به آغاز دره سراب وصل میگردد .در نقشه ای که هند بریتانوی در سال 1940 به چاپ رسانیده ،بیات های گلبوری را چهل قریه قلمداد نموده است .اما فعلاِ بیات ها در ساحات انجام دره گلبوری در قریه های ده علیداد ،ده عباس ،قاش ،ده نوری َ،ده میرک ، قریه سردار محمد حسن خان ،ده خواجه ،سرخده ،دهخدای بخش و گدول حاجی ساکن اند. دره قیاق منطقه بیات نیشین ولسوالی جغتو است که به فاصله ده کیلومتری شهر غزنی و در غرب آن واقع شده است . و از شرق به غرب امتداد دارد .قیاق واژه ترکی است ونام علقی است شبیه نی که در منطق مرطوب وچمنزار ها میروید . احتمالا در آغاز این ساحه چمنزار بوده ومردم بیات با رساله های سوار خویش در آن دره متوطن شده اند . قیاق دارای 22 قریه است که با اعمار قلعه های جدا گانه در کنار قریه های اصلی تعداد آن به 26 قریه میرسد . این قریه ها عبارتند : از پیرکه بالای پیرکه پائین ، قریه نظر و قریه شکر ،قریه عبدالله شامل قلعه های سبزی ،نوروزس خان ،و قلعه بلند ،قریه ملا،قریه بختیار( شامل سه قلعه ) قریه تات خیل ،شامل قلعه نجف ،بختیار و گدول حاجی قلندر، قریه اوته (اوته وجانا ) پاره ((زن آباد )) آهنگر خیل ، نوقلعه ، قلعه شاه محمد و قریه بوچه خری .

بیات ها همچنان در دره ترگن که در جنوب دره گلبوری از شرق به غرب افتاده است در قریه های گنداب ،قول بیان، ده محمدیار ،نوقلعه ، کوشه ودر 4 قریع بیدقول ودر سه قریه سرترگن قلعه ولی خان ، قلعه شفیع خان و قلعه کاظم خان زیست دارند ودر امتداد این قریه ها  به سوی غرب قریب دره سراب: قریه های اوج ،عطامیر ،تالاب بیگم ،نو ده ،گدول های علی مسجد ،ده ولیداد و ده دل محمد ،مناطق بیات نشین ولسوالی جغتواست

منبع :

http://naqshqadam.blogfa.com/post-8.aspx

 همچنین باید به محله قزلباش در کابل اشاره نمود 

(فیض محمد صفحه 144-143)

در دورانی که شاهزاده تیمور والی هرات بود جمعی از بیات ها

در آن ولایت ساکن شدند بعد ها احمد شاه ابدالی حضور آن ها

را در هرات به علت نزدیکی به مشهد ، سبزوار و نیشابور

که جمعیت زیادی از بیات ها را دارا می باشند به مصلحت ندید 

و گروهی از بیات ها را از هرات به غزنی و کابل انتقال داد

هنوز هم در هرات تعداد از بیات ها زندگی می کنند

پس از به سلطنت رسیدن تیمور شاه ابدالی  پایتخت

افغانستان به کابل منتقل گردید در این دوره نیز تعدادی از

بیات ها به کابل نقل مکان کردند  از جمله می توان به

محمود خان قارا بیات اشاره کرد که زمینی به او در

شمال دریای کابل(رود خانه کابل)  در ساحه (منطقه)

ششدرک  اعطا گردید

محمود خان قارا بیات قلعه و پلی را در کابل ساخت که به

نام او شناخته می شوند

پس از افزایش  جمعیت ترکان بیات در کابل آنان در مناطق مختلف

شهر کابل  مانند وزیر آباد ، چنداول ، مراد خانی  و در یک قرن اخیر

در دامنه کوه سخی(کارته سخی) ، کارته چهار ، قلعه شهاده

، دشت برچی و در ساحات افشار تپه و افشار ، دارالامان ،

کلوله پشتی ، شهرآرا ، پغمان و سایر مناطق پراکنده شده اند

تعدای از بیات ها در ولسوالی جغتو و خواجه عمری می باشند

هم اکنون بیات ها در 56 روستا در دره های قیاق ، گلبوری ،

ترگان ، سرآب ولسوالی جغتو ساکن اند و تعدادشان به

35 هزار نفر می رسد همچنین  حدود 15 تا 20 درصد جمعیت

ولسوالی خواجه عمری بیات هستند که در هشت روستای

آن ولسوالی ساکن اند در ولسوالی مالستان روستاهای

سرخک بوم ، آبی ، یلوغو ، پای جلگه و قجغتو و در تعدادی

از روستاهای بزرگ اطراف شهر غزنی مانند

بکاول ، لشمک ، مونگور ، نوغی ، قره باغی و اخیرا منطقه

خاک غربا ، حیدر آباد و شهرک مهاجرین هم چنین در منطقه

زرک ولسوالی قره باغ نیز بیات ها حضور دارند

بیات ها همچنین در مناطق خیتایان ، بیشباتر ، سرای سنگ ،

 شهر تخار و ولسوالی های گلفگان و ینگی قلعه ولایت تخار

ساکن هستند بیات ها در ولسوالی های کشم ، دروازه بالا ،

شغنان و درایم ولایت بدخشان سکونت دارند

ترکان بیات همچنین در چهار روستا در مناطقی چون کشکک ،

چارتوت ، تخت جوی ، تاقچی خانه ، سراولنگ ، زیره کی جالا ،

دهن تور ، چار قشلاق ، رشک ، ولسوالی دره صوف ولایت

سمنگان حدود هفت هزار خانواده و در برخی مناطق ولایت سرپل ،

شهر مزار شریف ، بغلان ، دویست خانوار در شهر کندز ، جوزجان ،(حدود چهار هزار خانواده)

شبرغان مرکز جوزجان ، در شهرک جبرئیل ، جوی نقره و ساحه عقب اول ولی

و داخل شهر هرات در منطقه کولاب ، پای منار ، کوچه میرزاخان ،

زرگرها و درب خوش و مناطق دیگر شهر هرات ساکن هستند

بیات ها همچنین در نواحی اول و ششم شهر قندهار و در برخی

از ولسوالی های ولایت فراه و نیمروز و به تعداد چهار صد خانوار

در مرکز ولایت هلمند و تعدادی نیز در شرن ، مرکز ولایت پکتیکا

همچنین به تعداد دو هزار خانوار در ولایت جوزجان می باشند

در قریه (روستای) قلعه نو واقع در شهر غزنین ، ولسوالی امام صاحب در کندز

نزدیک به سیصدخانوار ،بلخ و لوگر هم بیات ها حضور دارند

مناطقی که نام برده شد تعداد کمی از مناطقی هستند که ترکان

بیات در آنها زندگی می کنند

قوم بیات در کشور افغانستان بر مناطق همجوار از جمله شبه قاره هند

و حتی سرزمینی دورتر یعنی کشور آفریقای جنوبی تاثیر گذاشته اند که

ادامه خواهید خواند

 بعد از اینکه سلسله ترکان گورکانی(بابری)  که بر افغانستان حکومت میکردند

موفق به فتح شبه قاره هند شدند  پایتخت جدیدشان را به هند منتقل کردند

لذا تعدادی از ترکان بیات افغانستان به شبه قاره هند نقل مکان کردند

که می توان به موارد زیر اشاره کرد
1_ بهرام سقای بخاری :
شاه یردی بیات معروف به بهرام سقای بخاری از بزرگان  سلسله گورکانی(بابری)

در افغانستان بود

میرزا کامران فرزند بابر اداره شهرهای گَرْدیز، نَغَر، بَنْگَش ، غوربند،

ضحاک و بامیان را به شاه یردی بیات سپرده بود بعد از فتح هند توسط گورکانیان

و انتقال گورکانیان به هند او نیز عازم هندوستان شد

مقام و منصبی در سپاه جلال الدین محمداکبرشاه (حک‌: ۹۶۳-۱۰۱۴ق/۱۵۵۶-۱۶۰۵م) داشت(1)
پیس از تحول روحی و معنوی دربار و حکومت را رها کردو به پیشۀ سقایی روی آورد
بهرام سقا در ۹۶۷ق به لاهور و سپس به دهلی رفت و در مزار خواجه نظام الدین اولیا

( ۷۲۵ق/۱۳۲۵م) اقامت گزید.وی در این شهر سقایی می‌کرد، درمجالس سماع حضور می‌یافت

و در حالتِ وجد و جذبه شعر نیز می‌سرود(2)
او پس از یک سال با برادر کوچک خود، بایزید بیات (ه‌ م)، به اکبرآباد (آگره) رفت

و در آن‌جا سقاخانه‌ای بنا نهاد؛ اکبرشاه نیز گاه به سقاخانۀ وی می‌آمد و به اشعار او

گوش می‌داد(3) شاه یردی بیات بعد از مدتی اکبرآباد(آگره) را ترک کرد
برخی از منابع محل وفات و دفن بهرام را سراندیب(4) و برخی دیگر بردوان می‌دانند(5)

آرامگاه او زیارتگاه مردمان است(6)

2_ بایزید بیات :

بایزید بیات برادر بهرام سقای بخاری بود او از بزرگان دربار همایون و

اکبرشاه گورکانی در هندوستان گردید

هر دو برادر زیر نظر میرزا کامران حکومت گردیز و نَغَز و بَنْگَش را به دست گرفتند.
در رمضان ۹۵۲ که همایون شاه (حک: ۹۳۷ـ۹۴۷، ۹۶۲ـ۹۶۳) وارد کابل شد، کامران با منصبداران خود، که بایزید و بهرام نیز جزو آنان بودند، به خدمت همایون درآمد

ابوالفضل علاّمی او را جزو منصبداران سه صدی (فرمانده واحد سیصد نفری) به شمار آورده

 و از او با عنوان بایزیدبیگ  یاد کرده است(7)

اکبرشاه به منظور جمع آوری و تدوین اخبارِ وقایع روزگار پدرش فرمانی صادر کرده بود که منصبدارانی که از روزگار پادشاهی همایون خاطره ای دارند آن را بنویسند.
ابوالفضل علاّ می متن فرمان را به بایزید، که در آن زمان پیر شده و حمله فلج او را از نوشتن ناتوان ساخته بود، ابلاغ کرد و کاتبی در اختیار او گذاشت.
بایزید در ۹۹۹ هجری قمری، در لاهور ، خاطرات خود را به کاتب املا کرد و گرچه جسماً ضعیف و معلول بود، به کمک حافظه قوی توانست آنچه در گذشته دیده و شنیده بود بازگو کند(8)

(لازم به ذکر است پاکستان و هند قبلا هردو یک کشور بودند که بعد از جنگ جهانی دوم 

ازهم جدا شدند لذا شهر لاهور که امروزه در پاکستان قرار دارد ، جزو شهرهای هند بوده است)

3_ افتخار بیگ بیات :

فرزند بایزید بیات و از سرداران اکبرشاه گورکانی بزرگ از پادشاهان هندوستان بود

ابوالفضل علاّمی او را در فهرست منصبداران دو صدی (فرمانده واحد دویست نفری) 

ثبت کرده است(9)

لازم به ذکر است امروزه تعدادی از ترکان بیات در شبه قاره هند(کشور هند و پاکستان)

زندگی می کنند که قادر به تکلم به زبان ترکی که زبان اجدادشان است نیستند

اکثر خانواده های بیات در استان گجرات هند ساکن شدند

خانواده های بیات در سوره(surat) ، ورواد ، نوساری(navasrai) یافت می شوند

بعد از سقوط سلسله باشکوه گورکانی در هندوستان و  ورود نیروهای استعمارگر بریتانیایی

به هندوستان و اشغال شبه قاره هند گروهی از هندی ها را برای زندگی و کار

 به یکی دیگر از مستعمراتش یعنی آفریقای جنوبی اعزام کرد

که تعدادی از ترکان بیات هندوستان که تجار بنامی در هندوستان بودند 

به کشور آفریقای جنوبی رفتند

و جزو افراد مشهور و شناخته شده در تاریخ کشور آفریقای جنوبی هستند

 امروزه از نسل ترکان بیات در کشور آفریقای جنوبی زندگی می کنند و قادر به تکلم

به زبان ترکی که زبان اجدادشان است نیستند

در زیر با چند شخصیت معروف ترک بیات در کشور آفریقای جنوبی آشنا خواهید شد 

1_  آمود بیات(amod bayat) :

از ترکان بیات متولد در سال 1859 میلادی در منطقه سورات surat

در کشور هند می باشد در آن زمان کشور هند مستعمره بریتانیا بود

تعدادی از هندی ها به تشویق بریتانیا برای کار و زندگی 

به آفریقای جنوبی مهاجرت کردند آمود بیات و تعدادی از بیات ها

نیز برای زندگی و کار به کشور آفریقای جنوبی مهاجرت کردند

آمود بیات در آفریقای جنوبی یک تجارتخانه بزرگ ایجاد کرد

و به مسجد مسلمانان در آفریقای جنوبی هم خدماتی داد

با تاسیس کنگره هندی ها در آفریقای جنوبی

natal indian congress  به عضویت در این کنگره درآمد

و با مهاتماگاندی که در آن زمان در آفریقای جنوبی ساکن بود 

و در این کنگره عضویت داشت همکاری داشت

وی در سال 1939 میلادی در شهر Pietermaritzburg در آفریقای جنوبی درگذشت

2_ اسماعیل ابراهیم بیات :

متولد سال 1871 میلادی در شهر surat  در هندوستان

و فوت شده در سال 1932 میلادی در شهر durban در کشور آفریقای جنوبی است

او تاجر و از چهره های برجسته مسلمان در کشور آفریقای جنوبی بود

3_ یوسف علی شاه :

محل تولد navasari در هند ؛ مرگ durban  در آفریقای جنوبی

ظاهرا صوفی مسلک و مرید شاه غلام محمد صوفی صاحب بوده است

4_ جولیکا بیات(julieka bayat) :

خانم جولیکا بیات از نسل ترکان بیات در کشور هند است 

که در زمان استعمار وارد آفریقای جنوبی شدند

ایشان از چهره های سرشناس و موفق در زمینه ساختمانسازی

در کشور آفریقای جنوبی می باشد

همچنین تعدادی از ترکان بیات در کشور پاکستان زندگی می کنند

اینان از گروه ترکان بیات هستند که به هندوستان مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شدند

(قبلا کشور پاکستان جزو هندوستان بود که بعد از جنگ جهانی دوم

و استقلال از بریتانیا از هم جدا شدند)

ترکان بیات در پاکستان نیز امروزه قادر به تکلم به زبان ترکی که زبان اجدایشان است نیستند

این مطلب را تقدیم می کنم به هم تباران بیاتم در کشور افغانستان


 منابع :

1- قدوسی، اعجازالحق، ج۱، ص۹۷-۹۸، تذکرۀ صوفیایی بنگال، لاهور، ۱۹۶۵م

2_ عبدالقادر بدائونی، منتخب‌التواریخ، ج۳، ص۲۴۳-۲۴۴، به کوشش احمدعلی صاحب، کلکته، ۱۸۲۹م

3_ بایزید بیات، تذکرۀ همایون و اکبر، ج۱، ص۲۴۲، به کوشش محمدهدایت حسین، کلکته

، ۱۳۶۰ق/۱۹۴۱م

4_ نظام‌الدین احمد، طبقات اکبری، ج۲، ص۵۰۹، کلکته، ۱۹۳۵م

5_ قدوسی، اعجازالحق، ج۱، ص۱۰۴، تذکرۀ صوفیایی بنگال، لاهور، ۱۹۶۵م

6_ سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۲، ص۸۲۲، تهران، ۱۳۴۴ش.
/احمدعلی هاشمی سندیلوی، مخزن الغرائب، ج۲، ص۸۵۴، به کوشش محمدباقر، لاهور، ۱۹۷۰م

/ احمد، گلچین معانی، تاریخ تذکره‌های فارسی، ج۲، ص۸۲۷، تهران، ۱۳۵۰ش)

7_ بایزید بیات، تذکره همایون و اکبر، ج۱، ص۵۶۳، ابوالفضل بن مبارک علامی، اکبرنامه، کلکته.

/بایزید بیات، تذکره همایون و اکبر، ج۱، ص۵۸۱، ابوالفضل بن مبارک علامی، اکبرنامه، کلکته

8_ بایزید بیات، تذکره همایون و اکبر ، ابوالفضل بن مبارک علامی ، ج۲، ص۲۰۰، اکبرنامه ، کلکته

/بایزید بیات ، تذکره همایون و اکبر ، ابوالفضل بن مبارک علامی ، ج۲، ۲۵۹، اکبرنامه ، کلکته

/آفتاب اصغر، تاریخ نویسی فارسی در هند و پاکستان ، ص۱۰۳ـ۱۰۶، لاهور ۱۹۸۵.)

 9_ بایزید بیات، تذکره همایون و اکبر، ج۱، ص۵۶۳، ابوالفضل بن مبارک علامی، اکبرنامه، کلکته

/بایزید بیات، تذکره همایون و اکبر، ج۱، ص۵۸۱، ابوالفضل بن مبارک علامی، اکبرنامه، کلکته.