بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

سنگ نگاره مرد و تامغای بیات

سنگ نگاره مرد و تامغای بیات


در این مطلب به معرفی سنگ نگاره ای خواهیم پرداخت که

در منطقه تیمره در استان مرکزی کشف گردیده است

لازم به ذکر است که در منطقه تیمره تعداد خیلی زیادی

سنگ نگاره با طرح ها و نقوش مختلف کشف گردیده است

اما در میان این همه نقوش وجود تامغاهای بایات و قایی

بسیار جالب توجه می باشد

علاوه بر وجود چندین تامغای بایات و قایی که متعلق به

ترک های غزتبار بیات و قایی است نقاشی زیر دیده می شود

در این نقاشی سنگ نگاره ای منحصر به فرد ، تامغای بیات

به عنوان جزیی از یک نقاشی در معنا و مفهوم

خویش به کار گرفته شده است




نقش معروف به مرد بایات(بیات)

محل کشف تیمره خمین در استان مرکزی







همانطور که قبلا گفتیم تامغا در ترکی به معنی نشان و علامت می باشد

تامغای بایات هم کلمه بایات است که با الفبای باستانی مورد استفاده
ترکان غز نوشته شده قبلا در مطلبی تحت عنوان
" تامغای بیات یا علامت اجاق بیات " در مورد تامغای بیات توضیح دادم
و از توضیح مجدد در این باره خودداری می کنم
همانطور که قبلا گفتم بایات به معنی ثروت و نعمت می باشد
همانطور که مشاهده می کنید در سنگ نگاره ای که عکس آن را
گذاشته ایم مردی را مشاهده می کنید که تامغای بیات که تغییر یافته

تامغای باستانی بیات است در بالای سر آن قرار گرفته

در رابطه با این سنگ نگاره دو نظریه وجود دارد :
بعضی محققین در این مدت درباره این عکس نظر داده 

و گفته اند که او در حال رقص است (شبیه به رقص سما ) 

و بر اساس این سنگ نگاره رقص عرفانی که امروزه به رقص سما مشهور است

در اصل یکی از رقص های ترکان بیات بوده است 

و به آن نام رقص بیات داده اند 

البته نظر دیگر این است که شخص به تصویر کشیده شده

دستهایش رو به آسمان و فقط در حال نیایش است

در اینجا این سوال در ذهن خطور می کند دعای او چیست؟
وجود تامغای بیات نشان می دهد که او از خداوند نعمت یا به تعبیری ثروت
را طلب می کند چون که تامغای بیات به معنی ثروت و نعمت است
(لازم به ذکر است تامغاهای طوایف ترک غزتبار هرکدام دارای معنی خاص
خود می باشد مثلا تامغای طایفه قایی یعنی پایدار و استوار)

همانطور که مشاهده می کنید در اطراف این مرد تعداد سه بز

مشاهده می شود

در واقع این مرد ثروتی  و نعمتی را که از خداوند می خواهد

زیاد شدن گله دامهایش می باشد

آن چه در مورد شخصی که این نقاشی را کشیده است متوجه می شویم

این است که او یک ترک غزتبار بوده و با تامغاها و معانی ترکی آن ها

آشنایی داشته است

حتی خواسته او که ازدیاد گله دام هایش بوده به ما نشان میدهد

که او از ترک های غزتباری بوده که زندگی عشایری داشته است همانطور
که در آن زمان اکثر ترک های غزتبار زندگی عشایری داشتند

گفتن این نکته ضروری است که بر طبق گزارش های باستانشناسی

این سنگ نگاره ها که شامل نقاشی های مختلفی می باشد در

یک دوره چند هزار ساله تا دوره اسلامی توسط مردم محلی و اقوامی

که از آنجا عبور می کرده اند رسم شده است 

در رابطه با تامغاهای بیات و قایی کشف شده در تیمره بین محققین

دو نظریه وجود دارد :

1_ بعضی قدمت آن ها را مربوط به اولین جهانگشایی ترکان اوغوز 

 یعنی چند هزار سال قبل

(قبل از میلاد مسیح(ع)) و معاصر با دوران فراعنه در مصر می دانند 

و به داستان جهانگشایی ترکان اوغوز

که در آن محدوده زمانی اتفاق افتاد و از آسیای میانه حرکت کرده 

و تا مصر پیش رفتند

و پس از دریافت غنایم بسیاری به محل اولیه خویش بازگشتند 

استناد می کنند

داستان این جهانگشایی در کتاب اوغوزنامه نوشته رشید الدین فضل الله و

همچنین در کتاب سکیف های امپراطور فصل ششم کتاب 

نوشته آقای زائور حسن اف به مترجمی رضا جلیلی نیا آمده است 

2_ بعضی نیز قدمت آن ها را مربوط به دومین جهانگشایی ترکان اوغوز

یعنی بعد از اسلام و در زمان سلجوقیان یا بعد از آن می دانند 

لازم به ذکر است بنا به گفته محققین ترک ،

سلجوقیان از ترکان اوغوز و از ایل قینیق بودند

لازم به ذکر است بعد از تاسیس سلسله سلجوقیان 

دیگر طوایف ترک اوغوز به آنها می پیوندند و از آسیای میانه وارد

غرب رودخانه جیحون و فلات قاره ایران می شوند


ایل بیات و درخت بید

ایل بیات و درخت بید



شاید از دیدن عنوان این مطلب تعجب کرده باشید و برای شما

سوال باشد که چه رابطه ای بین ایل بیات و درخت بید وجود دارد

اما با بررسی مناطقی که بیات ها در آنجا زندگی می کنند که قبلا تحت

عنوان مناطق بیات نشین نوشته ام به چند مورد اسامی مناطقی

بر می خورید که در آن ها کلمه " بید " وجود دارد

مانند روستای بیدزرد کوار یا روستای بیدزرد باشت یا

روستای لایبید لنجان که هر سه از مناطقی هستند

که جمعیت زیادی از بیات ها در آنجا زندگی می کنند

همانطور که قبلا گفتم بیات ها از ترک های غزتباری هستند

که قبل از ورود به فلات قاره ایران در شرق رودخانه جیحون و

دشت قبچاق زندگی عشایری داشته اند و مطالبی در این مورد در وبلاگ

گذاشتم علاقه و احترام به درخت در بین تمام ترک های مناطق آسیای

مرکزی وجود داشته و بیات ها نیز از این مسئله مستثنی نبوده اند

اما به راستی علت علاقه بیات ها به زندگی در مناطقی که درخت

بید دارند چیست و چرا برای بیات ها زندگی در مناطقی که دارای درخت

بید بوده است اهمیت داشته است؟

جواب این سوال بر می گردد به زندگی عشایری که بیات ها داشته اند

طبیعت و زندگی در دامان آن بزرگترین معلم برای عشایر بوده و هست

علت علاقه بیات ها به زندگی دایمی

در مناطقی که دارای درخت بید بوده است بر می گردد به بزرگترین

ویژگی درخت بید ! بیات ها می دانستند که درخت بید به آب زیادی

نیاز دارد

و هرجا درخت بید وجود دارد قطعا آنجا از منابع آبی پایداری برخوردار است

و هر زمان که بدون شناخت وارد منطقه ای می شدند برای پیدا کردن

منابع آبی دیدن درخت بید بهترین علامت بوده است

همانطور که بیات های قارا اولی وقتی توسط نادرشاه افشار پس از

جنگ کرنال برای اولین بار وارد جنوب ایران و حوالی شیراز شدند

و شناخت قبلی از محیط زندگی جدیدشان نداشتند در منطقه ای

ساکن شدند که دارای درختان بید بود و امروزه به بیدزرد کوار مشهور

می باشد چون می دانستند این منطقه به علت داشتن درخت بید

دارای منابع آبی پایدار می باشد

اما سوال دیگری وجود دارد که چرا از بین روستاهای لایبید لنجان و

بیدزرد باشت و بیدزرد کوار دو اسم آن دارای کلمه " بید زرد "

هستند گفتن این نکته ضروری است که نامگذاری روستای لایبید

توسط بیات ها انجام نشده و توسط ساکنین قدیمیتر آن انجام شده

است اما دو روستای بیدزرد کوار و بیدزرد باشت گچساران که توسط

بیات ها تاسیس شده اند توسط آن ها نامگذاری گردیده است

اما چیزی که در اینجا جلب توجه می کند داشتن صفت زرد (ساری)

برای کلمه بید(سوگوت) می باشد نکته جالب اینجاست که بیات ها

همانطور که قبلا گفتیم پیش از ورود به فلات قاره ایران در

شرق رود جیحون و دشت قبچاق زندگی می کردند

درختان بید آن مناطق از نظر رنگدانه سبز نسبت به درختان بیدی

که در فلات قاره ایران به خصوصی مناطق جنوبی آن هستند

غنی تر هستند و سبزتر به نظر می آیند بطوری که وقتی بیات ها

برای اولین مرتبه با درختان بید در فلات قاره ایران مواجه گردیدند

متوجه شدند برگ این درختان بید نسبت به درختان بید

اطراف رودجیحون و دریاچه آرال دارای سبزی کمتری هستند

و گویا در حال زرد شدن می باشند به همین دلیل

به این درختان بید جدیدی که دیده بودند بید زرد (ساری سوگوت)

می گفتند

حتی بعد از چند قرن زندگی در فلات قاره ایران و آمدن نسل های جدید

بعضی از بیات ها درخت بید را همراه با صفتی که اجدادشان به آنها داده

بودند نام میبردند یعنی بیدزرد(ساری سوگوت) چه بسا که حتی در مورد

علت آمدن صفت زرد به همراه کلمه بید اطلاعی نداشته اند




لباس سنتی بیات ها

 
  لباس سنتی بیات ها
در این مطلب به بررسی لباس سنتی بیات ها خواهیم پرداخت

همانطور که در مطالب قبل گفته شد طایفه بیات از ترک های

اوغوز می باشند در واقع لباس سنتی بیات ها لباس ترکهای

اوغوز بوده است لباس ترک های اوغوز متاسفانه دیگر توسط

بیات ها استفاده نمی گردد

اما خوشبختانه این لباس توسط طایفه افشار خراسان هنوز 

مورد استفاده قرار می گیرد از آنجا که افشارها و بیات ها

هر دو از طوایف ترک اوغوز هستند و نسبت خویشاوندی باهم

دارند می توان چگونگی لباس ترک های اوغوز را مشاهده نمود

(در میان ترک ها این لباس با نام "لباس جوانی" و یا "جوان کننده"

به صورت ساده  "لباسی که انسان را با طراوت و جوان می کند"

مورد استفاده قرار م می گیرد. این لباس قرمز یا همان " آل قافتا "

یا قیرمیز قافتا : قیرمیز کوینک" در عروسی ها و  مخصوصا در

شب های عروسی به تن داماد می پوشانند.

بر اساس داستان های باقیمانده از دده قوروقود این لباس قرمز

در میان اوغوز ها رواج بیشتری دارد،

همچون لباس های قرمز امروزی در بین تورکمن ها، آذربایجانی ها،

قره چایی ها، داغستانی ها و ترکهای خراسانی (گرایلی و افشار ها )

سمبل یا نشان عروس ها نیز "یامشماق" یا "آل یاشماق :

قیرمیز یاشماق" می باشد

که هنوز هم در میان ترک های گرایلی و افشار و ترکمن ها رواج دارد.)(1)

لباس ترک های افشار که از اجدادشان باقیمانده است


(1) : نوشته فوق برگرفته ازتحقیق آقای  اسماعیل سالاریان از محققین

ترک خراسان می باشد که تحت عنوان لباس سنتی ترکان خراسان

نوشته شده است

منبع مطلب :  http://salariyan.arzublog.com/post/72600


تقسیمات و سلسله مراتب در قوم بیات

 

تقسیمات و سلسله مراتب در قوم بیات

 تقسیمات در قوم بیات :

قوم بیات به بخش های زیر تقسیم می گردد در واقع در این مطلب صرفا

یک نگاه کلی بر تقسیمات و سلسه مراتب در قوم بیات خواهیم داشت

گاهی این تقسیمات بر اساس واحدهای جمعیتی است و گاهی بر اساس 

مناطق تحت سکونت(جغرافیای)

1- قوم(به ترکی بودون - budun)(تقسیم بندی بر اساس واحد جمعیتی) :

مردم ترک بیات چون دارای جمعیت چندین میلیونی هستند و از گروه های پرجمعیت ترک اوغوز

به حساب می آیند لذا از نظر جامعه شناسی قوم(بودون) به حساب می آیند

(برای آشنایی به کلمه بودون مراجعه شود به تاریخ اوغوزها نوشته فاروق سومر 

ترجمه آنا دردی عنصر ص 7)

2- ایل( کلمه ترکی (el (تقسیم بندی بر اساس واحد جمعیتی):

هر قوم(بودون) ترک به ایلات (اللر)مختلفی تقسیم میگردد لذا قوم بیات نیز به ایلات مختلف 

تقسیم میگردد

ایلات بیات بر حسب جغرافیای مکانی متفاوت که به آنجا رفته اند برای اسکان یا ادامه

زندگی عشایری تقسیم و نامگذاری می شوند مانند ایل بیات شاملو

(بیات هایی که در سرزمین شام(سوریه) بوده اند)

گاهی وقتها نیز اسم ایلات از بزرگان آنها گرفته شده

مانند ایل بوزچه لو(برگرفته شده از نام بزرگشان بوزچه لو بیات)

یا داشتن ویژگی خاصی مثل ایل قارا پاپاق(کلاه سیاه)

قاراپاپاق بخشی از ایل بوزچه لو بیات بوده اند که بعد از جنگ ایران و روس در زمان

عباس میرزا قاجار برای مدتی به سرزمین عثمانی میروند و به علت داشتن کلاه سیاه(قار پاپاق)

در سرزمین عثمانی به قارا پاپاق مشهور می شوند و امروزه ایلی مجزا از ایل بوزچه لو هستند

و از ایلات بیات به حساب می آیند

(رجوع شود به مقاله مربوط به ایل بوزچه لو نوشته آقای علی قاسمی)

3ـ طایفه-قبیله(به ترکی اوق)(تقسیم بندی بر اساس واحد جمعیتی):

ایلات بیات به طوایف مختلفی تقسیم می شوند

مانند آغ اولی بیات ، قارا اولی بیات ، بیات ایناللو( بیات و ایناللو ) ، بیات شاهسون

(برای آشنایی به کلمه اوق مراجعه شود به تاریخ اوغوزها نوشته فاروق سومر 

ترجمه آنا دردی عنصر ص 7)

4- بلوک(تقسیم بندی بر اساس واحد جغرافیایی):

سرزمین های وسیعی که در اختیار یک طایفه ترک قرار داشته باشد

مانند بلوک بوزچه لو بیات(امروزه به شهر کمیجان در استان مرکزی در ایران مشهور شده) 

یا بلوک بزرگ بیات در منطقه سمیرم در اصفهان

5ـ تیره(تقسیم بندی بر اساس واحد جمعیتی):

هر طایفه از چندین تیره تشکیل شده است گاه چندین تیره ممکن است 

دارای جد مشترک باشند

6ـ یورد (تقسیم بندی بر اساس واحد جغرافیایی):

گاها مناطق ییلاقی و قشلاقی هر طایفه به چند یورد تقسیم می گردد 

که خانوارهای هر تیره در این یوردها سکونت می کنند

معمولاً هر فرد عشایر تا آخر عمر به خاطر دارد که در کدام یورد به دنیا آمده‌است. 

همچنین هر کدام از این یوردها دارای القاب یا عناوین قراردادی به خصوص هستند 

که ممکن است برخی از اسامی یادآور یک جریان تاریخی یا واقعه و پیشامدی نیز باشد

7- اوبا(اوبه) (تقسیم بندی بر اساس واحد جغرافیایی):

هر یورد به اوباهای مختلفی تقسیم می شود که در هر اوبا چند آلاچیق(مسکن عشایر) 

وجود دارد

سلسه مراتب در قوم بیات :

1ـ ایلخان :

ایلخان وظیفه اداره ایل را به عهده داشته بالاترین سلسله

مراتب در ایل سمت ایلخانی است دیگر مقامات پایین تر می بایست

به ایلخان جوابگو می بودند ایلخان نقطه ثقل ایلات بیات بوده است

2ـ بیگ :

هر طایفه برای خود بیگی داشته است که به اداره طایفه و

ایجاد نظم بین تیره های طایفه می پرداخته است افراد تیره و خان های هر تیره به او 

جوابگو بوده اند

مانند مستعلی بیگ رییس طایفه بزرگ بیات در منطقه سمیرم در اصفهان او 

در عهد صفویه میزیسته است

(بر مبنای اسناد بجای مانده از بلوک سمیرم)


3ـ خان(گرقته شده از کلمه خاقان):

هر تیره برای خود خانی داشته که وظیفه هماهنگی بین افراد تیره را به عهده داشته است

مانند خان احمد بیات رییس تیره خان احمدلی از تیره های طایفه بزرگ بیات 

در منطقه سمیرم در اصفهان

خان احمد معاصر با شاه سلطان حسین صفوی میزیسته است

(بر مبنای اسناد بجای مانده از بلوک سمیرم)

4- آقا (معادل بزرگ و ریش سفید):

هر یورد و اوبا برای خود آقا (بزرگی) دارد که برای بهتر انجام شدن امور با خان هر تیره

همکاری می کنند

در اسناد مربوط به دوره صفویه پسوند بسیاری از بزرگان عشایر ترک " آقا  " بوده است

کلمه آقا کلمه ای ترکی است که وارد زبان فارسی شده ، حتی در اسناد مربوط به دوره صفویه

دیده شده کلمه آقا هم برای مرد و هم برای معدود زنانی که دارای مقامی بالا بوده اند 

استفاده شده و فقط مخصوص مردان نبوده است

 مانند مرادقلی آقا از بزرگان طایفه بزرگ بیات در منطقه سمیرم در اصفهان

مراد قلی آقا معاصر با نادرشاه افشار بوده است(بر مبنای اسناد بجای مانده از بلوک سمیرم)

مراد قلی آقا فرزند خان احمد(رییس تیره خان احمدلی از تیره های طایفه بزرگ بیات) 

در منطقه سمیرم بوده است

 

 



 

 

 

طوایف و تیره های قشقایی


 طوایف و تیره های قشقایی

 

در مورد لیست طوایف و تیره های قشقایی ابتدا باید عرض نمایم

با توجه به پژوهشی که در این زمینه انجام داده ام تمام لیستهایی

که در مورد طوایف و تیره های قشقایی وجود دارد ناقص می باشد

و دلیل اصلی آن این است که این لیست ها در زمان

صولت الدوله قشقایی و یا ناصرخان قشقایی تهیه شده است

و اسامی بسیاری از تیره های قشقایی که قبل از دوران صولت الدوله

قشقایی در مناطقی مانند استان چهارمحال بختیاری ساکن شده اند

در لیستی که بعدها تهیه شده نیامده است

از طرفی تعدادی از تیره های قشقایی در زمان آقا محمدخان قاجار از

ایل قشقایی جدا و به نقاط مختلفی در کشور کوچ داده شده اند

که متاسفانه از نام آن تیره ها بی خبریم

در اینجا لازم است عزیزان پژوهشگر ایل قشقایی لیست جدیدی از

تیره های مختلف قشقایی بر حسب محل سکونتشان تهیه نمایند

و اسامی تیره هایی که در لیست های قدیمی امده و آنهایی را که

نیامده در لیست جدید قرار دهند

از طرفی چون در سالهای اخیر اکثریت طوایف و تیره های قشقایی

سکنی گزیده اند لازم است در لیست جدید نوشته شود که هر تیره

امروزه در چه نقاطی ساکن شده است

برای دوستان عزیز که از ساختار ایلات اطلاعی ندارند

گفتن این نکته ضروری است که :

هر ایل از چند طایفه تشکیل می شود و هر طایفه از تیره های مختلفی

تشکیل شده است افراد هر تیره دارای جد مشترک می باشند

و بعضی از تیره ها با هم نسبت عموزادگی و خویشاوندی دارند

مانند تیره های مختلف بیات که در ایل قشقایی وجود دارند

 

با توجه به نکاتی که گفته شد کاملترین لیستی که از طوایف و تیره های

قشقایی وجود دارد لیستی است که لینک دانلود آن بصورت pdf

در زیر قرار دارد البته همین لیست هم کامل نمی باشد ولی

از بقیه لیست هایی که دیده ام بهتر بوده است

http://abivard.com/Doc/14_Ghashghaie_Tribes.pdf