بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

بیات های منطقه فارس قبل ازآمدن به منطقه فارس

 

 بیات های منطقه فارس قبل از آمدن به منطقه فارس

 

 

 همانطور که قبلا اشاره نمودم ایل بیات یکی از 24 ایلات

ترک اوغوز می باشد

که در زمان سلجوقیان به همراه دیگر ایلات ترک اوغوز تبار به

غرب رودخانه جیحون و فلات قاره ایران وارد شد

و بنا به دلایلی این طایفه دچار پراکندگی شد

و در نقاط مختلف پراکنده گردیدند اغلب طوایف ایلات بیات

به صورت مستقل به حیات خویش ادامه دادند مانند

بیات های منطقه ماکو ،

الیگودرز ، منطقه همدان ، اراک  و خراسان ، کرمان یا بیات های کشور

آذربایجان ، ترکیه ، شمال کشور عراق (کرکوک) و افغانستان

اما گروه اندکی از طوایف بیات در دیگر اتحادیه های ایلیاتی

جدید التاسیسی مانند اتحادیه ایلیاتی اینانللو ادغام شدند

بیات مستعلی بیگ :

 پس از فروپاشی ایل بیات دسته هایی از ایل بیات در نقاط مختلف

پراکنده شده اند و جمعیت زیادی از آن ها به سرزمین

آناطولی(ترکیه امروزی) رفته اند و از آنجا به سرزمین شام(سوریه) و

تعدادی هم به شمال عراق رفتند

بیات مستعلی بیگ زیرمجموعه طایفه بزرگ بیات شامی است

(بیات های سوریه) که جزو متحدین با ایل اینانلو(ایناللو) بودند

و همراه آنها کوچ می کردند و مدتی در منطقه حلب بودند و بعدها به

منطقه دیاربکر آمدند و در اوایل تشکیل صفویه وارد ایران شدند

در زمان شاه عباس اول صفوی به منظور حراست از پایتخت

جدید صفویه گروهی از آنان به اطراف اصفهان و جنوب ایران منتقل شدند

 گروهی در شمالغرب اصفهان یعنی مناطق فریدن ، چادگان ،گلپایگان و خوانسار

. گروهی در جنوب غرب اصفهان یعنی منطقه سمیرم  مستقر شدند

بیات های منطقه سمیرم چون بزرگ آنها در زمان شاه عباس اول صفوی ،

مستعلی بیگ بیات بوده است به بیات مستعلی  بیگ مشهور شدند

البته نکته جالبی دیگری که این مطلب را تایید می کند طرز تلفظ

کلمه " خدمت " است

چنان که میدانید کلمه" خدمت " از ریشه کلمه عربی " خدم "می باشد

چنانکه در زبان عربی و فارسی به یک صورت تلفظ می شود

اما پدربزرگم که از نسل قدیمی تر بود کلمه را به صورت

" خذمت " تلفظ می کرد جالب است که در کشور ترکیه هم این

کلمه را به صورت" خذمت " بیان می کنند

در سال 1204 هجری قمری در اثر حمله ارتش قاجار به منطقه کهرویه در سمیرم

که به جنگ کهرویه مشهور است تعداد

طوایف ترک حاضر در سمیرم دچار آسیب شده و تعدادی از افراد آنها کشته شد

و باعث  پراکندگی آنها گردید از جمله طایفه بیات مستعلی بیگ

بخشی از طایفه مستعلی بیگ مستقل باقی ماند اما گروه هایی از آن

به ایلات و طوایف دیگر پیوستند از جمله 

گروهی به ایل بختیاری پیوستند و لر زبان شدند که ساکن در ایذه هستند

گروهی به ایل سرخی در استان فارس ملحق شدند که قادر به تکلم زبان ترکی نیستند

گروهی به طایفه قرایی پیوستند که به بیات قرایی مشهور شدند

از جمله در مناطق استهبان ، نی ریز ،و بوانات و بیدزرد شیراز ، محله باسکول

حاج قنیر شیراز ، روستای گشنکان پایین تر از کفترک ساکن شدند

(نقل است حسین خان قرایی گروهی از آنها را با خود در حدود زمان ناصر الدین شاه قاجار

 به شرق استان فارس یعنی مناطق بوانات ، نی ریز و استهبان برد 

برای همین بین بیات های مستعلی بیگی که به طایفه قرایی پیوسته بودند جدایی افتاد

 و از طایفه قرایی مستقل شدند

که شامل بیات های مستقر در  بیدزرد شیراز ، محله باسکول

حاج قنیر شیراز ، روستای گشنکان پایین تر از کفترک ساکن می شوند)

گروه نیز به طایفه دره شوری ملحق شدند که به ایپکلو مشهور گشتند

گروهی نیز به طایفه کشکولی ملحق شدند که به بیات کشکولی شناخته می شوند

گروهی به تیره های ترک سکیز ، صفی خانی  پیوستند

بعدا باقی مانده طایفه بیات مستعلی بیگ که در سمیرم بودند

دو جنگ با تیره قرمزی و نره ای کردند که باعث شد

طایفه بیات مستعلی بیگ دیگر به سمیرم برنگردند 

اما جمعیت هایی از آنها  که در منطقه سمیرم بودند بعدا

به تیره نره ای و گروهی به طایفه نفرعراقی ملحق شدند

که  بیات نفر مشهور شدند)

 بیات آغ اولی :

 این طایفه از بیات ها در زمان عادلشاه افشار به ریاست صالح خان بیات

که به حکم بیگلر بیگی(استاندار منطقه فارس) برگزیده شده بود

از منطقه خراسان رهسپار شیراز شدند

امروزه طایفه بیات آغ اولی علاوه بر سکونت در محله بیات شیراز

و همچنین محله لب آب در شهر شیراز ساکن می باشند


 بیات بردی (کرمانلی بیات):

این گروه از بیات ها در زمان حافظ شیرازی و زمان جنگ بین حاکم کرمان و حاکم شیراز

به شیراز آمدند و در محله مسجد بردی(محله قصر الدشت) در  مجاورت مسجد بردی

ساکن شدند و اولین و قدیمی ترین گروه از بیات ها هستند که به شیراز آمدند

خیلی از بازماندگان آنها امروزه از گذشته خویش بی اطلاع هستند

به علت استقرار در مجاورت مسجد بردی به بیات بردی معروف شدند





 


قره بیات(بیات بزرگ)

قره بیات(بیات بزرگ)

 

 


لازم به توضیح است که بین کلمات قره و قارا تفاوت وجود دارد

قره به معنی بزرگ و قارا به معنی رنگ سیاه است

معمولا به اشتباه این دو کلمه را در یک معنا قرار می دهند

در مورد علت نامگذاری این طایفه از بیات دو دلیل زیر مطرح شده است :

نخست گروهی از ترکان بیات که در قلمرو مغولان زندگی می کردند

به قره بیات معروف بودند جالب است که هنوز در مغولستان

گروهی از ترکان بیات زندگی می کنند که مسلمان نیستند

و در کشور مغولستان نه به عنوان مغول بلکه به عنوان ترک های

ساکن در مغولستان شناخته می شوند

(قفس اوغلی ص ۱۶۵ پانویس ۲۱تاریخ)

بر اساس گفته اسکندر بیگ ترکمان نویسنده کتاب عالم آرای عباسی

که معاصر با شاه عباس اول صفوی بوده است

قره بیات ها داخل اولوس جغتای بودند

( قره بیات ها در اولوس جغتای ابتدا زندگی می کردند )

(کتاب اسکندر بیگ صفحه 1087/

کتاب نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی  نوشته فاروق سومر- صفحه 230

ترجمه دکتر احسان اشراقی ، دکتر محمد تقی امامی سال چاپ 1371)

" اولوس جغتای سهم جغتای فرزند دوم چنگیز خان از متصرفات پهناور پدرش بود،

که در شرق از سرزمین اویغوران شروع می شد و تا کنار آب آمویه درغرب امتداد می یافت ،

این اولوس در طی وحدت امپراطوری تا مرگ منگو خان بخشی از امپراطوری مغول

محسوب می شد

که به علت نزدیکی به پایتخت امپراطوری به شدت تحت تأثیر تحولات سیاسی آن قرار داشت

و مناطق یکجانشین آن توسط نواب خان بزرگ اداره می شد "(1)

( پایان نامه اولوس جغتای از مرگ چنگیز تا روی کار آمدن تیمور/

نوشته حیدری مهر)

و قره بیات ها همراه با مغولان هنگام فتح ایران وارد ایران شدند و در منطقه نیشابور

ساکن گردیدند

و هنوز گروهی از قره بیات ها در اطراف نیشابور زندگی می کنند

البته قره بیات ها به دیگر نقاط ایران از جمله منطقه مراغه هم رفتند

که زمانی پایتخت ایلخانان مغول بود از این جهت عمده جمعیت مردم

مراغه  از نسل قره بیات هستند گروهی از آنها نیز بعدا

به منطقه ساوه رفتند بیاتهای ساوه هم از قره بیات هستند

شاهدی که بر این مدعاست وجود روستایی به اسم قره بیات در منطقه ساوه است

 همچنین محل تولد تیلیم خان بیات شاعر بزرگ ادبیات ترکی 

روستای«مرغئی »(مراغه)از منطقه مزلقان چای ساوه می باشد.

که نامش از شهر مراغه گرفته شده و تایید کننده مهاجرت گروهی

از قره بیات های مراغه به منطقه ساوه است

این روستا درتقسیمات فعلی کشوری جزءبخش نوبران است

شهرت و اعتبار این طایفه از سالهای آخر قرن دهم و مقارن اوایل سلطنت شاه عباس آغاز شد و تا اوایل قرن سیزدهم ادامه یافت . در سال ۱۰۰۰ قره بیاتها که از دو سه سال قبل پیشرویهای ازبکان را متوقف کرده و مانع سقوط تعدادی از شهرهای خراسان شده بودند سرانجام تسلیم قوای عبدالمؤمن خان ازبک شدند و بسیاری از بزرگانشان از جمله محمود سلطان پسر باباالیاس به قتل رسیدند اما سال بعد صفویان نواحی اشغالی خراسان را از دست ازبکان خارج ساختند. شاه عباس در ازای خدمات قره بیاتها املاک بزرگان بیات نیشابور را از جمیع مالیاتها معاف کرد و محمد سلطان پسر دیگر بابا الیاس را به حکومت اسفراین گماشت . حکومت اولاد باباالیاس به نیشابور هم کشیده شد و تا پایان سلطنت شاه عباس اول ادامه یافت (همان ص ۳۳۳ ۳۳۷ـ۳۳۹ ۷۹۴). طوایف بیات نیشابور در سالهای قدرت نمایی و سلطنت نادرشاه افشار (۱۱۴۸ـ۱۱۶۰) در اغلب جنگهای او شرکت داشتند و حکومت موروثی خوانین بیات بر نیشابور که تا اواسط سلطنت فتحعلی شاه (۱۲۱۲ـ ۱۲۵۰) ادامه یافت در همین سالها شکل گرفت (مروی ج ۱ ص ۸۱ ۱۰۹ ج ۳ ص ۹۶۱ ۱۱۳۴). پس از قتل نادرشاه بعضی از رؤسای طوایف قره بیات نیشابور با استفاده از فرصت به دست آمده به قدرت نمایی پرداختند و به مقامات و مناصب عالی اداری و لشکری دست یافتند

 این علامت در کتاب " شجره تراکمه " 

نوشته ابوالغازی بهادرخان به عنوان علامت ایل بیات آمده ،

در کل برای قوم بیات پنج علامت در منابع مختلف ترکی آمده است

که همگی برگرفته از تامغای(نشان) باستانی قوم ترک بیات است

علامت فوق توسط ترکان بیاتی که در مغولستان زندگی می کنند

مورد استفاده بوده است در زیر سنگ قبر یکی از ترکان بیات

در مغولستان را مشاهده می کنید که علامت فوق بر روی آن حک شده است

در پایین مجسمه ای یکی از سربازان ترک بیات که در ارتش چنگیز خان مغول بوده است

را مشاهده می کنید که زره ای را برای آن بر اساس زره های قدیمی باز طراحی کرده اند

در زره این سرباز ترک بیات هم علامت قوم ترک بیات که در کتاب شجره تراکمه آمده ،

حک گردیده است

اما آقای علی قصابی نژاد از محققین در موضوع اقوام ترک

دلیل دیگری را در قره بیات خواندن این طایفه از بیات ها می داند

ایشان می گوید :

"تشابه عنوان این طایفه با قره بیاتهای شامی این گمان را تقویت می‌کند که

اینان احتمالا شعبه‌ای از قره بیاتهای شام بوده اند که پیش از قرن دهم به خراسان

مهاجرت کرده اند.

اما دلیل روشنی برصحت این مدعا در دست نیست تنها احتمال قابل اعتنا اخبار مهاجرت اجباری

قره تاتارهای آناطولی است که در آغاز قرن نهم به دستور تیمور لنگ به سوی خراسان و ترکستان

حرکت کرده بودند.

گروههایی از این مردم هنگام مهاجرت از صفوف مهاجران گریختند و در گوشه و کنار مسیر

مهاجرت پنهان شدند"

در واقع آقای علی قصابی نژاد دو نظر دیگر را در مورد پیشینه این طایفه مطرح می کند

و آن این است که احتمال دارد  از قره بیات های شامی باشند

(بخشی از طایفه بیات که در اطراف حلب بودند)

که این احتمال را ضعیف میداند یا احتمال قوی می دهد

که جزو بیات های منطقه آناطولی(ترکیه) باشند

که هنگام مهاجرت اجباری قره تاتارهای منطقه آناطولی که به دستور تیمورلنگ اتفاق افتاد

این بخش از بیات های آناطولی با آنها همراه شده و همراه با بخش هایی از قره تاتارهای آناطولی

در خراسان ساکن گشتند و چون همراه قره تاتارها و در مجاورت قره تاتارها ساکن شده

و زندگی می کنند به قره بیات مشهور گشتند

همچنین در بعضی منابع تاریخی گفته شده است

بطور کلی بیات های منطقه خراسان ترکیبی از بیات هایی است که در

سه دوره زمانی در آنجا ساکن شدند

1_ قره بیات ها که از قوم ترک بیات بودند ولی متحد با مغولها

و در زمان فتح ایران توسط مغولها در منطقه خراسان ساکن گردیدند

2_ بیات های شاملو که مدتی در منطقه حلب در شام بودند و در زمان سلسله

آغ قویونلو وارد ایران شدند و در دوران صفویه گفته می شود

تعدادی ازآنها به عنوان نیروی نظامی در ارتش صفوی در خراسان ساکن گردیدند

3_ بیاتهایی که نادرشاه افشار ازکرکوک(در شمال کشور عراق) به ایران منتقل کرد

و عده ای  از آنها را در خراسان ساکن گردانید

"اینان به روایتی به هرات رفتند و به روایت دیگر به طوایف بیات نیشابور(قره بیات) پیوستند

(استرآبادی ص ۱۹۳ مروی ج ۱ ص ۲۵۴)"

گروهی  از بیات ها بعد از فروپاشی ایل بیات در شمال کشور عراق امروزی

از جمله در منطقه کرکوک مستقر شده اند

هنوز هم تعدادی از آن ها در شمال کشور عراق زندگی می کنند

در عراق و سوریه ترک ها به ترکمان مشهور هستند

بر طبق منابع تاریخی بعد از لشکر کشی نادرشاه افشار به آن منطقه ، 

تعدادی از خانوارهای آن ها را با خود همراه نموده و در منطقه

خراسان یعنی اطراف نیشابور اسکان می دهد

در سال 1820 میلادی جیمز ریج در سفرنامه خود که از

مناطق بیات نشین در عراق دیدن کرده بود نوشته است :

سرزمین بیات در عراق که از شهر کفری شروع شده و حتی به جمن میرسد

بسیار وسیع و حاصلخیز است که موطن اصلی بیات ها می باشد

وقتی به آنجا رسیدم حسن قره قوش رییس قبیله بیات در عراق

به استقبال ما آمد و ما را برای صرف غذا دعوت کرد...

رییس قبیله بیات تاریخ دقیقی از آمدن اجدادشان به این سرزمین را

نمی دانست فقط گفت که این زمین ها را سلطان به ما عطا کرده

و ما هیچ مالیاتی پرداخت نمی کنیم و این زمینها ملک ما هستند

در مقابل به دولت عثمانی برای حمایت از شهر بغداد و اطراف آن

کمک نظامی می کنیم همچنین رییس بیات تاکید کرد که

نادرشاه افشار اکثر سربازان بیات را به خراسان بازگردانده

و حالا حدود ده هزار نفر سواره نظام باقی مانده اند

(سال ها بعد در زمان حکومت احمد خان ابدالی اولین پادشاه افغان 

تعدادی از خانوار های آن ها به افغانستان کنونی مهاجرت نموده که

هنوز در آنجا زندگی می کنند)

(در آن زمان نادرشاه افشار نایب السلطنه شاه طهماسب دوم صفوی بود 


و عملا حکومت او را اداره می کرد و هنوز اعلام پادشاهی نکرده بود)


گفته این نکته ضروری است بیات هایی که به فرمان نادرشاه افشار

مجبور به کوچ از کشور عراق کنونی به سمت خراسان شدند

تعدادی از آنها در طول مسیرشان ساکن گردیدند

و در مجموع در مناطق مختلف مناطق مختلف مانند

نیشابور ، افغانستان ، ساوجبلاغ ، ماهدشت ، حوالی تهران

و در ساوه واقع در استان مرکزی ساکن گردیدند

عمده جمعیت بیات های خراسان را قره بیات هایی تشکیل میدهند

که به عنوان نیروی متحد با مغولها در منطقه خراسان ساکن گردیدند

و  چون هر سه این گروه از قوم ترک بیات هستند و از یک ریشه

و خون هستند و باهم فامیل می باشند در جوار هم ساکن و ادغام شدند

البته حضور گروهی از بیات ها در افغانستان قبل از آمدن 

بیات های عراق به افغانستان اثبات شده است

هچنین بخش محدودی از آنها برای در امان ماندن از حملات ازبک ها

یا در امان ماندن از حمله احمدشاه درانی پادشاه افغانستان که به خراسان حمله کرد

به استان گلستان  پناه برده اند 

البته عمده جمعیت بیات را در استانهای گلستان ، مازندران و گیلان

طایفه شامبیاتی تشکیل می دهد که یکی از طوایف ایل بیات هستند

در نگارش مطلب بالا بطور محدود از منابعی چون :
کتاب پیوستگی قومی اوغوز نوشته آقای حسین جدی بایات ،
سایت iranian history on this day نوشته نوشیروان کیهانی زاده
و اطلاعات استاد یوسفی استفاده شده است، مقاله تاریخچه بیات و بیاتی ها
در ایران نوشته علی قصابی نژاد برگرفته از سایت bayat.id.ir






بیات آغ اولی

 

بیات آغ اولی


 

آغ اولی صفتی عمومی است که برای ترکان بیاتی که در زمان سلسله های ترکمان

قاراقویونلو ، آغ قویونلو و اوایل سلسله صفویه از قلمرو امپراطوری عثمانی

وارد ایران شدند به کار می رود

فاروق سومر محقق تاریخ و فرهنگ ترکها می نویسد که

آغ بیات ها شاخه ای از ترکمان های حلب می باشند که به احتمال زیاد

در زمان آغ قویونلو به ایران مهاجرت کرده اند

جهت تشخیص طایفه قرا بیات از این گروه از بیات ها که هر دو عموزاده

و از قوم ترک بیات هستند و فقط در زمانهای متفاوت در ایران سکنی گزیدند

به قبیله اخیر الذکر " اوز بیات(بیات مطلق) " و یا " آغ بیات(بیات سفید)" می گفتند(1)

البته مهاجرت گروه هایی از بیات ها از قلمرو عثمانی به ایران در قبل از

ایجاد سلسله آغ قویونلو ها یعنی در زمان سلسله قارا قویونلوها

اثبات شده است

اوزون حسن آغ قویون لو در نامه ای به 

شاهزاده بایزید در سال 1470م/874 قمری می نویسد :

" بیات ها و اوغوزهای ساکن حدود تالن به دولت ، پناه آورده و نجات یافتند "

تالن(تالین) منطقه ای در کشور ارمنستان امروز است

این گروه از بیات ها در زمان قارا قویونلوها وارد ایران شده

و متحد با قارا قویونلوها بودند(2)

همچنین گفته شده که جمعی از آنان (که بیاضی و بیات خوانده شده‌اند) در

قراچه‌داغ (ارسباران) می‌زیستند و در 861ق/1457م در جنگ میان قراقویونلوها و

آق‌قویونلوها شرکت داشتند(3)

پس ترکان بیات  از قلمرو عثمانی در دو مرحله در بازه زمانی

سلسله قارا قویونلو تا صفویه وارد ایران شدند

اولین گروه در زمان حکومت قارا قویونلو و ساکن در ارمنستان گردیند

دومین گروه در زمان آغ قویونلو و ابتدای سلسله صفویه

اکثریت جمعیت بیات ها در قبل از شاه عباس اول صفوی

در اطراف کزاز و کره رود واقع در جنوب شرقی همدان سکونت داشتند

و جمعیت آنان از ده هزار چادر تشکیل می شد شاه عباس بیات ها را پراکنده ساخت(4)

پس اکثر بیات های منطقه آذربایجان و قفقاز به بیات آغ اولی مشهور هستند

و بیات های آغ اولی یا همان آغ بیات ها بیات هایی هستند که از مناطق تحت تسلط

سلسله عثمانی وارد ایران شدند

بیات های آغ اولی از دو شاخه قوم ترک بیات

 یعنی روملو بیات( بیات های منطقه آناطولی - ترکیه)

و شاملو بیات(بیات های منطقه شام - سوریه) تشکیل شده اند

در ادامه به بررسی طایفه ای از بیات ها خواهیم پرداخت که هنوز بعد از چند قرن

صفت آغ یا آغ اولی را بر اسم خود دارد این گروه از بیات ها که جمعیت اندکی دارند

در منطقه فارس در ایران و در شهر شیراز زندگی می کنند

این طایفه از بیات ها در زمان عادلشاه افشار به ریاست صالح خان بیات

که به منصب بیگلر بیگی(استاندار منطقه فارس) برگزیده شده بود

از منطقه خراسان رهسپار شیراز شدند صالح خان پیش از آن از سرداران بزرگ

نادرشاه افشار بود(رجوع شود به فارسنامه ناصری)

(مرعشی صفوی ص 121 / کلانتر ص 48 / فسایی ج 1 ص 583-596)

طایفه بیات آغ اولی در بافت قدیم شیراز در نزدیکی حرم حضرت شاهچراغ(ع)

سکنی گزیده  و محله ای به نام بیات تشکیل دادند

که هنوز نام آن محله  به محله بیات مشهور است

و تا چند دهه قبل هنوز در این محله نوادگانشان ساکن بودند

و چند خانه تاریخی از آن ها در فهرست میراث ملی ثبت شده است 

تعدادی از آن ها نیز در محله لب آب شیراز ساکن گردیدند

نام اصلی این طایفه بیات آغ اولی ( خانه سفیدی) می باشد

اما به دلیل چندین قرن سکونت در شیراز به "بیات شیراز"

و به دلیل خدمت تعدادی از افراد این طایفه در دربار حکومت

زند به "بیات زند" هم مشهور می باشند و گروهی از آنان

در هنر موسیقی هم تبحر داشتند لازم به گفتن است که

 آواز بیات ترک که به بیات شیراز هم معروف است

از نو آوری های این طایفه در دنیای موسیقی می باشد

بیشتر آنان در گذشته به خرید و فروش اسب می پرداخته اند

اما گروهی از آنان نیز به موسیقی مشغول بودند و در دربار

کریمخان زند به اجرای موسیقی می پرداخته اند

امروزه طایفه بیات آغ اولی علاوه بر سکونت در محله بیات شیراز

 همچنین در محله لب آب در شهر شیراز نیز ساکن هستند

از کارهای عمرانی که صالح خان در شیراز انجام داد ایجاد دیوار دفاعی

در اطراف شهر شیراز بود

در پایان گفتن این نکته بسیار ضروری می باشد که در بعضی منابع

مربوط به ایلات ترک به گروهی از بیات ها اشاره شده است که به 

آغ بیات مشهور هستند در این مورد دیده شده که 

اشتباهی صورت گرفته است

 توجه نکرده اند که کلمه آغ بیات در واقع خلاصه عبارت

" بیات آغ اولی " می باشد و بجای مختصر نویسی بهتر بود

این عبارت را کامل می نوشته اند

در واقع عبارت " بیات آغ اولی " در کنار  عبارت " بیات قارا اولی "

معنا پیدا می کند

همانطور که قبلا توضیح داده ام در زمانی که نادرشاه افشار

نایب السلطنه شاه طهماسب دوم صفوی بود و عملا بجای

او حکومت را اداره می کرد و هنوز اعلام پادشاهی نکرده بود

در لشکرکشی که به شمال عراق داشت جمعیت زیادی

از ترکان بیات را که در شمال عراق ساکن شده بودند

از آنجا کوچ می دهد( هنوز هم در شمال عراق

جمعیت زیادی از ترکان بیات زندگی می کنند 

در کشور عراق به ترکها ، ترکمان گفته می شود )

و تعدادی را در ساوه ( استان مرکزی) ، 

ساوجبلاغ و اطراف تهران و تعدادی را

در منطقه سرولایت نیشابور اسکان می دهد

این گروه از بیات ها به " بیات قارا اولی " مشهور شدند 

و این جابجایی ، بزرگترین کوچ در میان ایلات ترک بود 

که به فرمان نادرشاه افشار در آن دوره زمانی صورت گرفت

از آنجایی که بعضی از این مناطق قبل از آمدن

بیات های قارا اولی دارای جمعیت های دیگری از

ترکان بیات بودند مانند بیات های کزاز و کرهرود

( اراک) که در زمان شاه عباس اول صفوی حضور آنها

در آنجا ثبت شده است و نسبت به بیات های ساوه

که توسط نادرشاه افشار در آنجا اسکان داده شدند

قدیمیتر هستند

و همچنین هر دو گروه این بیات ها در نزدیکی هم قرار داشتند

برای اینکه دیگر ایلات ترک در شناخت آنها دچار اشتباه

نگردند به بیات های قدیمیتر مستقر شده در آن مکان ها

" بیات آغ اولی " می گفتند

به همین دلیل است که تا قبل از ثبت عبارت 

" بیات قارا اولی " ما در هیچ منبع تاریخی عبارت

" بیات آغ اولی " را مشاهده نمی کنیم 

ولی علت این نامگذاری در مورد این طایفه متفاوت می باشد

چون قبل از آن ها بیات های قارا اولی از منطقه خراسان در زمان 

نادرشاه افشار به اطراف شیراز منتقل گردیده بودند و این طایفه نیز

بعدا در زمان عادلشاه افشار از منطقه خراسان رهسپار شیراز گردیدند

برای این که با هم اشتباه گرفته نشوند توسط ترکان به

بیات آغ اولی معروف شدند

و این احتمال هم وجود دارد که بیات های آغ اولی

در اصل از بیات های قارا اولی باشند که به منطقه خراسان

منتقل شده بودند 

در کتاب تاریخ بیات نوشته نادر بیات به تفصیل

در مورد آنان توضیح داده شده است

منابع :

1-

(نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی نوشته فاروق سومر

 ترجمه دکتر اشراقی و دکتر امامی/ص 230)

(اوغوزها ص 222-237)

2-
Woods J.E. The Aqquyunlu clan, Confederation, empire -Chicago,
1976, p. 39-40

 3-
(همو، 263، 265، 273؛ سومر، اغوزلار، 225)

4-

(نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی نوشته فاروق سومر

 ترجمه دکتر اشراقی و دکتر امامی/ص 230)

فروپاشی ایل بیات

چگونگی ازهم گسسته شدن قوم بیات

  

در این مطلب می خواهیم به دلیل و زمان گسسته شدن قوم ترک بیات بپردازیم

که منجر به پراکنده شدن طوایف مختلف آن در ترکیه و ایران و افغانستان و ارمنستان 

و شمال کشور عراق شده است

برای نگارش این مقاله لازم است تاریخ قوم بیات را به سه دوره زمانی تقسیم کنیم  :

 1- تاریخ باستانی قوم بیات :

شامل آنچه که در مورد اقوام ترک اوغوز (که قوم بیات ازآن ها می باشد) در دوره قبل 

از مسلمان شدن آنها در منابع تاریخی ذکر شده تا  زمان ورود آن ها به غرب رودخانه جیحون

2- تاریخ میانی قوم بیات :

شامل زمان ورود آن ها به غرب رودخانه جیحون تا زمان تشکیل حکومت صفویه

3- تاریخ متاخر قوم بیات :

از زمان تاسیس حکومت صفویه تا زمان حال

گفتن این نکته ضروری است این تقسیم بندی زمانی شامل دیگر اقوام ترک اوغوز هم می شود

قوم ترک بیات که یکی از اقوام ترک اوغوز و در اتحاد با آنها بود در طول تاریخ خود

دو دفعه دچار از هم گسستگی می شود

دفعه اول چند قرن بعد از میلاد حضرت مسیح(ع) در عصر تورکوها= گوک ترک‌ها 

(سدۀ ۶-۸م)که در جمع اوغوزها در بخش‌هایی از مغولستان می‌زیسته‌اند

اما بعدا اوغوزها مغولستان را ترک کرده و بخشی از بیات ها در مغولستان باقی ماندند

که بعدا با مغولها متحد شدند(1)

ساکنان مغولستان امروزه به دو گروه مغول و ترک تقسیم بندی می شوند

لازم به ذکر است که ترک ها و مغولها هر دو از اقوام آلتایی هستند ولی در عین حال ، 

تفاوتهایی نیز با هم دارند و خود ترک ها نیز به گروه های متفاوتی تقسیم می شوند 

که یکی از گروه های ترک ، اقوام ترک اوغوز هستند که بیات ها نیز از اقوام ترک اوغوز می باشند

بیات هایی که در مغولستان ماندند در مغولستان به ترک شناخته می شوند

بعضی از پژوهشگران در سالهای اخیر تصریح کرده اند که قبیله " بایاوت " 

که در مغولستان هستند همان بیات های ترک اند(قفس اوغلی ص 165 پانویس 21)

در جامع‌التواریخ  نیز از قبیله‌ای مغول به نام بایا اوت یاد شده است که از آغاز کار 

همراه چنگیزخان بوده‌اند.(2) 

بیات به معنای دارا و توانگر است بای ترکی به زبان مغولی نیز راه یافته، و در این زبان 

به صورت بایان (توانگر، توانگری، خوشبختی) درآمده است

در این صورت بایات (بیات) می‌تواند جمع بای ترکی و بایان مغولی باشد؛ 

زیرا ـ د (= ـ ت، در نقل به فارسی و ترکی) در زبان مغولی یکی از چند نشانه جمع است 

 و هنگام کاربرد این نشانه، واپسین صامت واژه مفرد افکنده می‌شود 

و گاه بدون قاعده‌ای خاص به جای آن ـ چود به کار می‌رود، 

اما در گذشته به جای ـ چود، ـ اود به کار می‌رفت؛ ازآن‌رو، 

اگرچه اینک جمع بایان در آن زبان بایاچود است، اما در تاریخ سری مغول به صورت بایا اود 

آمده است.(3)

گروهی از بیات ها که در مغولستان می زیستند به قره بیات مشهور شدند

بر اساس گفته اسکندر بیگ ترکمان نویسنده کتاب عالم آرای عباسی که معاصر 

با شاه عباس اول صفوی بوده است

قارا بیات ها داخل اولوس جغتای بودند 

( قارا بیات ها در اولوس جغتای ابتدا زندگی می کردند )(4)

اولوس جغتای سهم جغتای فرزند دوم چنگیز خان از متصرفات پهناور پدرش بود،

که در شرق از سرزمین اویغوران شروع می شد و تا کنار آب آمویه درغرب امتداد می یافت ،

این اولوس در طی وحدت امپراطوری تا مرگ منگو خان بخشی از امپراطوری مغول 

محسوب می شد

که به علت نزدیکی به پایتخت امپراطوری به شدت تحت تأثیر تحولات سیاسی آن قرار داشت

و مناطق یکجانشین آن توسط نواب خان بزرگ اداره می شد "(5)

و قره بیات ها همراه با مغولان هنگام فتح ایران وارد ایران شدند و در منطقه نیشابور 

ساکن گردیدند

همچنین گفته می شود گروهی از بیات ها که مغولان را در فتح ایران یاری میکردند

جدی بایات نام داشتند در میان قره بیات های منطقه سیخ دارنگون در منطقه فارس در ایران

نام خانوادگی جدی بایات دیده می شود

به جز بیات هایی که با مغولان در فتح ایران همکاری کردند امروزه در سرزمین مغولستان 

هنوز جمعیت هایی از ترکان بیات زندگی می کنند که در کشور مغولستان دارای موقعیت های

ممتاز اجتماعی هستند

از قهرمان کشتی در مغولستان تا پستهای سیاسی حتی در دوره ای رییس جمهور مغولستان 

از بیات ها بود

لازم به ذکر است بیات هایی که هم اکنون در کشور مغولستان زندگی می کنند

به دین شامانیسم که دین باستانی ترک ها هست معتقدند و مسلمان نیستند

اما عموزاده های بیات شان که در اتحاد با دیگر اقوام ترک اوغوز باقی ماندند

و همنطور بیات هایی که همراه با مغولها وارد سرزمین های اسلامی شدند 

همگی امروزه مسلمان هستند 

دفعه دوم از هم گسستگی برای بیات هایی اتفاق افتاد ، که در اتحاد 

با دیگر اقوام ترک اوغوز باقیمانده بودند

آنها زمستانها برای قشلاق(محل اقامت در زمستانها) به اطراف دریاچه آرال

و برای ییلاق(محل اقامت در تابستانها) به دشت قبچاق کوچ می کردند بعد از اینکه

ترکهای اوغوز به مرور اسلام را پذیرفتند و اولین سلسله مسلمان ترکان اوغوز

یعنی سلجوقیان را تشکیل دادند 

و زندگی بیات هایی که در اتحاد با دیگر اقوام ترک اوغوز بودند دچار تغییر شد 

که منجر به از هم گسستگی و پراکندگی همیشگی بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوزها شد

در ادامه چگونگی دومین از هم گسستگی بیات ها را مطالعه می کنید

در منابع تاریخی سلجوقیان را از تبار ترک های اوغوز و از قوم ترک قینیق معرفی کرده اند

آنچه که مسلم است بعد از تشکیل حکومت سلجوقیان و کشور گشایی آن ها و فتح 

فلات قاره ایران و شرق آناطولی (شرق کشور ترکیه امروزی) دیگر اقوام اوغوز که بیات ها 

نیز شامل آن ها می باشد

به غرب رودخانه جیحون وارد شده اند که بر اساس طبق تقسیم بندی زمانی 

که در بالا انجام داده ایم شروع تاریخ میانی قوم بیات محسوب می گردد

آنچه مسلم است بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز تا قبل از ورود به غرب رودخانه جیحون 

دارای ساختاری متحد بوده است 

و از هم گسستگی بیات های متحد با دیگر طوایف اوغوز بعد از ورود

به غرب رودخانه جیحون اتفاق افتاده است

در مورد علت گسسته شدن بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز چندین نظریه وجود دارد :

1- بیات ها با حفظ ساختار واحد خود در منطقه خراسان (مخصوصا اطراف نیشابور) زندگی عشایری

خود را حفظ کرده بودند و در زمان حمله مغول ها به منطقه خراسان تعدادی از افراد بیات

بر طبق ادعای بعضی منابع کشته شدند و تعدادی دیگر که نجات یافته بودند

به نقاط مختلف کوچ کردند و به این گونه بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز 

دچار گسستگی شدند

2- بخش عمده بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز بر طبق منابع تاریخی در اطراف نیشابور 

یا به قولی در خود شهر نیشابور سکنی گزیدند

و بخش دیگری از آنها در منطقه خراسان به زندگی کوچ نشینی خود ادامه می دادند

و ساختار متحد خویش را حفظ کرده بود و بعد از حمله مغول ها به شهر نیشابور 

و منطقه خراسان  تعداد زیادی از بیات ها کشته شدند 

و تعدادی دیگر که نجات یافته بودند به نقاط مختلف کوچ کردند 

و به این گونه دچار گسستگی شدند

چنانکه می بینید دو نظریه بالا در صورتی مطرح می شود که بر ساختار واحد بیات های متحد 

با دیگر اقوام اوغوز تا قبل از حمله مغول ها به منطقه خراسان تاکید داشته باشیم

 

3- بیات متحد با دیگر اقوام اوغوز دچار ریزش شده و بخش عمده آن در اطراف نیشابور

 یا به قولی در خود شهر نیشابور ساکن شده و بخش دیگری از بیات ها به دیگر نقاط فتح شده 

توسط سلجوقیان یعنی شرق آناطولی و دیگر نقاط ایران کوچ کرده باشند 

و در زمان حمله مغول به منطقه خراسان و نیشابور عمده جمعیت بیات های ساکن 

در نیشابور کشته شدند و تعدادی از آن ها که نجات یافته بودند در آنجا باقی ماندند

و تعداد زیادی هم به مناطق دیگر مهاجرت کردند

پذیرش سه نظریه بالا در صورتی است که درستی آنچه در بعضی منابع آمده یعنی حضور بیات ها 

در زمان حمله مغول در نیشابور را بپذیریم و حمله مغول ها به آن ها و کشتار تعداد زیادی

از آن ها را دلیل اصلی گسسته شدن بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز بدانیم

هرچند که بند سند قوی تاریخی تا اکنون برای آن نیافتم

4- این نظریه با نظریات بالا بسیار متفاوت است  و آن سرنوشتی است که 

دچار دیگر اقوام ترک اوغوز شده است

یعنی بپذیریم بعد از کشور گشایی سلجوقیان بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز 

هم مانند دیگر اقوام ترک اوغوزتبار بعد از ورود به غرب رودخانه جیحون دچار 

چند دستگی شده و شعبه هایی از آن ها در مناطق مختلف فتح شده

به دست سلجوقیان پراکنده شده اند

به فرض پذیرش سه نظریه اول زمان گسسته شدن بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز 

در زمان حمله مغول ها به خراسان اتفاق افتاده است

اما در صورت پذیرش نظریه چهارم زمان گسسته شدن بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز 

مصادف می شود

به ابتدای به قدرت رسیدن حکومت سلجوقیان و تصرف فلات قاره ایران 

توسط حکومت سلجوقیان

لازم به ذکر است با توجه به گزارش منابع تاریخی مبنی بر وجود حکومت کوچکی متعلق به

گروهی از ترک های بیات در حدود سال 600 هجری قمری در منطقه پشتکوه لرستان(ایلام) 

که توسط شجاع الدین خورشید بن ابی بکر موسس سلسله حکومت اتابکان لر کوچک از بین رفت

که مصادف است با حکمرانی سلسله خوارزمشاهیان و نیز وجود تامغا(دامغا یا نشان) قوم بیات 

که جدیدا در منطقه تیمره اراک در ایران همراه با نشان قوم قایی(دیگر قوم اوغوز) 

کشف شده است 

و احتمال همراهی گروهی از بیات ها با گروهی از قوم قایی را در مهاجرت بسیار محتمل می کند 

نظریه چهارم را بسیار نسبت به دیگر نظرات محتمل تر می کند

متاسفانه دیده شده بعضی محققین به اشتباه  تاریخ ورود قوم ترک بیات به فلات قاره ایران را

در زمان حمله مغولها به ایران یا بعد از آن دانسته اند و علت چنین اشتباهی هم ناشی 

از دو مورد است

اولا محققین به این نکته توجه نکردند که قوم ترک بیات در قبل از اسلام به 

دو شعبه تقسیم شدند

گروهی در مغولستان باقی ماندند که بعدا با مغولها متحد شده و در زمان حمله مغولها به ایران 

این دسته به عنوان متحد با مغولها وارد ایران شدند

حال آنکه قسمتی از ترک های بیات که متحد با دیگر اقوام ترک اوغوز باقی ماندند

همراه با دیگر طوایف ترک اوغوز در زمان سلجوقیان و بسیار زودتر از حمله مغولها به ایران

وارد فلات قاره ایران و غرب رودخانه جیحون شدند

ثانیا بی دقتی محققین ، آنها باید به سه نکته توجه میکردند

اولا بیات ها قبل از حمله مغولها به ایران موفق شده بودند برای مدت کوتاهی در 

منطقه غرب ایران یعنی منطقه پشت کوه لرستان(ایلام) حکومتی محلی تشکیل دهند که 

آن منطقه در منابع تاریخ به ولایت بیات مشهور است

 ثانیا فخر خوارزمی در تاریخ خود (۶۰۳ق) ازقبیله بیات یاد کرده (6)

ثالثا ابن‌اثیر از کارگزاری به نام سنقر بیاتی یاد کرده است 

که در ۵۱۳ق/۱۱۱۹م نایب آق‌سنقر بخاری در بصره بود(7)

این سه اشتباه باعث شده است که بعضی از محققین از توجه به تاریخ اولین ورود بیاتها به

فلات قاره ایران یعنی بیات های متحد با اوغوزها غافل شوند

و ورود قوم بیات به فلات قاره ایران را به اشتباه از زمان ورود ترک های بیات 

که متحد با مغولها بودند و در زمان حمله مغول یا بعد از آن وارد شده اند تخمین بزنند

 

پی نوشت :

1-

( Orkun، HN، ج۱، ص۲۲، Eski Türk yazitlari، Ankara، ۱۹۸۶.

 Orkun، HN، ج۱، ص۶۴، Eski Türk yazitlari، Ankara، ۱۹۸۶.

 Orkun، HN، ج۱، ص۱۶۸، Eski Türk yazitlari، Ankara، ۱۹۸۶.

 Orkun، HN، ج۱، ص۴۷۱، Eski Türk yazitlari، Ankara، ۱۹۸۶.)


2-

(رشیدالدین، فضل‌الله، جامع‌التواریخ، ج۱، ص۱۷۹، به کوشش محمدروشن و مصطفیٰ موسوی، تهران، ۱۳۷۳ش)

 

 

3-

 Lessing، F D، ج۱، ص۷۶، Mongolian-English Dictionary، Bloomington، ۱۹۸۲.

 Doerfer، G، ج۲، ص۳۷۹، Türkische und mongolische Element im Neupersischen، Wiesbaden، ۱۹۶۵.

 GrØnbech، K and J R Krueger، ج۱، ص۲۰، ،An Introduction to Classical (Literary) Mongolian، Wiesbaden، .

 Lessing، F D، ج۱، ص۷۶، Mongolian-English Dictionary، Bloomington، ۱۹۸۲.)

 

4-

(کتاب اسکندر بیگ صفحه 1087/

کتاب نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی نوشته فاروق سومر

صفحه 230-ترجمه دکتر احسان اشراقی و دکتر محمد تقی امامی چاپ سال 1371/

نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی  نوشته فاروق سومر- صفحه 230

ترجمه دکتر احسان اشراقی ، دکتر محمد تقی امامی سال چاپ 1371)

5-

(پایان نامه اولوس جغتای از مرگ چنگیز تا روی کار آمدن تیمورنوشته حیدری مهر)

6-

) فخر خوارزمی، مبارک‌شاه، تاریخ، ج۱، ص۴۷، به کوشش‌ ا دنیس راس، لندن، ۱۹۲۷م(

7-

 (ابن‌اثیر، عزالدین علی، الکامل، ج۱۰، ص۵۵۹

سومر، فاروق، نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعۀ دولت صفوی، ترجمۀ احسان اشراقی و محمدتقی امامی، تهران، ۱۳۷۱ش)

 



کتاب های تاریخ طایفه بیات


 کتاب های تاریخ طایفه بیات


 


در این مطلب به معرفی چند کتاب که در مورد تاریخ طایفه بیات نوشته 

شده اند می پردازیم 

 

1_ کتاب طوایف بیات در مسیر تاریخ

 این کتاب توسط آقای محمد حسین بیات نوشته شده است و به 

سرگذشت طایفه بیات و همچنین به بیات های غرب کشور ایران 

 پرداخته است

 

2_ کتاب تاریخ قوم بیات

 این کتاب نیز توسط آقای نادر بیات در مورد تاریخ طایفه بیات نوشته

شده است که کتابی بسیار جامع در مورد طوایف بیات می باشد

 

3ـ کتاب تاریخ آذربایجان و خوانین ماکو

 نویسنده این کتاب مرحوم محمد رحیم نصرت ماکویی

مشهور به نصرت الملک می باشد که از بیات های ماکو

بوده است بخشی از این کتاب در مورد بیات های

منطقه ماکو است

 

4ـ  کتاب تاریخ ماکو

 نویسنده این کتاب مرحوم حسینقلی افتخاری بیات از

بیات های منطقه ماکو بوده است کتاب اطلاعاتی در مورد

بیات های شهر ماکو دارد اصل کتاب به صورت نسخه خطی

می باشد

 

5ـ کتاب  BAYAT، BAYAT BOYU VE OĞUZLARIN TARİHİ    

کتاب بایات ، ریشه بایات و تاریخ اوغوز ها  که در مورد

طایفه بیات می باشد به ترکی استانبولی و توسط آقای

 MEHMET AYDIN  به نگارش درآمده است

 

6ـ کتاب پیوستگی قومی وتاریخی اوغوز

 این کتاب توسط آقای حسین جدی(بایات) بیشتر در مورد

طوایف ترک اوغوز تبار ساکن در جنوب ایران نوشته شده است

و بطور محدود هم به بیات های ساکن در جنوب ایران پرداخته است

 

7_ کتاب اقبال السلطنه مرتضی قلی خان بیات

کتاب اقبال السلطنه مرتضی قلی خان بیات توسط آقای

انور چنگیز اوغلو نویسنده و محقق کشور آذربایجان در

مورد ایشان نوشته شده است


8_ کتاب تاریخ ماکو

این کتاب نوشته آقای میراسدالله موسوی ماکویی است

ایشان این کتاب را در مورد تاریخ شهر ماکو نوشته اند با توجه

به این که برای چند قرن حکومت ماکو در دست طایفه بیات

بوده است در بخشی از این کتاب افراد خانواده بیات را از

طریق شجره نامه ای که از دوران نادرشاه افشار آغاز می شود

معرفی کرده است همچنین به اقدامات مرتضی قلی خان

اقبال السلطنه بیات ماکویی آخرین حاکم بیات در منطقه ماکو

پرداخته است و نظرات دیگران را در مورد او بر می شمرد


9_ کتاب سکیف های امپراطور
این کتاب نوشته آقای زائور حسن اف 
و به مترجمی آقای رضا جلیلی نیا می باشد
این کتاب ارزشمند در مورد قوم تاریخی سکیف می باشد
که در متون باستانی اسم آن آمده است و به ارتباط ترکان اوغوز
با قوم باستانی سکیف می پردازد نویسنده مدارک محکم و مستندی 
در رابطه با این نظریه که قوم ترک اوغوز در واقع همان 
سکیف های باستانی هستند را ارایه می نماید(مخصوصا فصل 6 کتاب) 
این کتاب ارزشمند برای کسانی که به تاریخ باستانی
ترکان اوغوز (شامل طایفه بیات) علاقه مند هستند بسیار جالب خواهد بود


10_ کتاب ایل اینانلو در گذر زمان جلد دوم

این کتاب ارزشمند که نوشته دوست و استاد عزیز

آقای خرم احسانی آغچغلو اینانلو است

در صفحات 495 تا 500 کتاب به بیات های منطقه استان فارس

اشاره دارد

در اینجا باید تشکر ویژه ای کرد از آقایان محمدحسین بیات ، نادر بیات

، مرحوم حسینقلی افتخاری بیات ، مرحوم محمد رحیم نصرت ماکویی

و حسین جدی (بایات)که به تاریخ طایفه بیات و تبارمان اهمیت داده اند

و این کتب را به نگارش در آورده اند

همچنین تشکر ویژه ای از دوست و استاد عزیز

آقای خرم احسانی آغچغلو اینانلو نمایم

 چوخ ممنون عزیز قارداش لریم

 

همچنین کتاب هایی مانند " دیوان لغات الترک نوشته محمود کاشغری " ،

کتاب " تاریخ آل سلجوق (سلجوقنامه) " نوشته علی یازیچی اوغلو ، 

کتاب " هنرنامه " که تالیف شده در دوره عثمانی ها می باشد ،

کتاب " جامع التواریخ " نوشته رشیدالدین فضل الله ،

کتاب " شجره تراکمه " نوشته ابوالغازی بهادرخان ،

کتاب های مرجع در مورد ترک های غزتبار مانند بیات ها می باشند

لینک زیر مربوط به پایان نامه ارشد یکی از دانشجویان تاریخ

به اسم آقای مراد حسن شهمرادی

در دانشگاه دولتی لرستان است که تحت عنوان

"نقش و جایگاه ایل بیات در دوره صفویان(907_1135 ه.ق)"

ثبت شده است و بصورت فایل pdf می باشد

https://ganj-old.irandoc.ac.ir/dashboard?q=%D8%A7%D9%8A%D9%84+%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA&topic_2=998955

 همچنین پژوهشی توسط دکتر محمدخالقی مقدم درمورد قوم بیات

تحت عنوان " مردم شناسی تاریخی قوم بیات ترک "تهیه شده

است که خلاصه آن را در لینک زیر می توانید مشاهده نمایید

http://drmkhm.blogfa.com/post-209.aspx

در لینک زیر مقاله ای خواهید خواند با عنوان

"  تحلیل روابط حکام و خان های ماکو با آن سوی ارس "

که در مورد خاندان بیات حاکم بر منطقه ماکو می باشد

نویسندگان این مقاله :

جعفر آقا زاده/مسعود بیات/فاطمه نظارت می باشند

http://ganjineh.nlai.ir/article_1139.html

در سایت معتبر دانشنامه جهان اسلام نیز مطلبی در مورد

قوم ترک بیات تحت عنوان " بیات قبیله ترک " موجود است

درلینک زیر می توانید آن را مشاهده نمایید

http://rch.ac.ir/article/Details/12540

 آدرس زیر متعلق به وبسایت مربوط به خاندان بیات شهر اراک

می باشد که تاریخچه ای از قوم ترک بیات را در آنجا نوشته اند

http://bayat.id.ir/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/

آدرس زیر وبلاگی متعلق بیات های روستای سیراوند واقع دراستان

همدان می باشد

http://www.asadabadsiravand.blogfa.com/

آدرس زیر متعلق به سایت خبری یول پرس است که مطلبی را

به قوم ترک بیات اختصاص داده است

http://yolpress.ir/?p=2289