بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

جنگ وین و بیات ها

جنگ وین و بیات ها

همانطور که قبلا در مطلبی تحت عنوان فروپاشی ایل بیات نوشتم بعد

از ورود ایل بیات به غرب رودخانه جیحون و فلات قاره ایران در

زمان سلجوقیان ایل بیات بنا به عواملی دچار فروپاشی گردید

 و طوایف ایل بیات در نقاط مختلف پراکنده گردیدند چند قرن بعد

در زمان تشکیل امپراتوری عثمانی و سلسله صفویه بیات هایی که در

مناطق تحت حکومت آن ها زندگی می کردند تحت حاکمیت آن ها قرار گرفتند

یکی از تلخ ترین دوران ها برای مسلمین جنگ بین دو قدرت مسلمان

یعنی امپراتوری عثمانی و حکومت صفوی بود

جنگ بین آن ها که سال ها طول کشید در دراز مدت جز فرسایش این

دو قدرت و عقب ماندن جهان اسلام از انقلاب صنعتی که در اروپا

شکل گرفته بود و راه را برای سو استفاده اروپایی ها و

استعمار سرزمین های اسلامی باز می کرد نتیجه دیگری نداشت

تلخ ترین تراژدی برای ایل بیات هم در این دوران شکل گرفت

چه بسا گاهی یک جوان ایل بیات در قامت سرباز قزلباش

حکومت صفوی در مقابل سرباز عثمانی در میدان جنگ قرار می گرفت

حال آنکه ممکن بود آن سرباز عثمانی هم جوانی از

بیات های قلمرو عثمانی باشد

بی آنکه هر دو بدانند از یک ایل از یک تبار و از یک خون هستند !

آنچه باعث شد به جنگ وین در این مطلب بپردازم گزارش هایی است

که حاکی از حضور گروهی از ایل بیات به عنوان سپاه عثمانی

در جنگ وین داشت

و این بیشترین پیشروی بخشی از ایل بیات(بایات) در اروپا به

عنوان سرباز بوده است

هنوز هم در ترکیه امروزی جمعیت زیادی از بیات ها زندگی می کنند

در مطلبی که تحت عنوان " مناطق بیات نشین " نوشتم

و در وبلاگ قرار دادم به مناطقی که در آنجا زندگی می کنند اشاره نمودم

در مورد چگونگی حضور بیات ها در جنگ وین فعلا اطلاعات جامعی ندارم

لذا در این مطلب به گذاشتن مطلبی کلی درباره جنگ وین بسنده نمودم

جنگی که دوبار صورت گرفت اولین مرتبه

در زمان سلطان سلیمان عثمانی معروف به سلیمان قانونی و

مرتبه دوم تقریبا صد سال بعد از او اتفاق افتاد

جنگ وین نقطه عطفی در تاریخ عثمانی بود اگر این جنگ به

پیروزی عثمانی ها ختم می شد شاید امروز دنیا چهره دیگری داشت


مطلب زیر نوشته شده از کتاب 100 جنگ بزرگ تاریخ نوشته علی غفوری است

جنگ وین
پیروزی مجارستان و فتح بودا سبب تهییج عثمانی ها شده و سلطان سلیمان در 1529م. تصمیم می گیرد وین را تسخرکند. وین بر سر راه دانوب در دنیای قرن شانزدهم مهمترین شهر اروپا محسو می شد و برای اروپای غربی و مرکزی از دست رفتن آن تصورناپذیر بود.
آرشیدوک فردیناند شاه هابسبورگ و برادر شارل پنجم، پس از آنکه از حرکت سپاه 120 هزار نفری عثمانی با خبر شد نجبای اتریش را به ایراد خطابه های مختللف در سراسر خاک آلمان و اتریش کرد. برای آلمان ها نیز شکی نمانده بود که هدف عثمانی ها نه اروپای شرقی بلکه تصرف اراضی حاصلخیز مرکز و شمال اروپا و حتی رود راین است. اروپایی های کاتولیک و پروتستان اکنون برای جلوگیری از پیشروی سلطان هم قسم شده بودند.
سپاه سلیمان که به خاطر بارندگی با کندی مسیر بودا را به وین می پیمود زمانی به دیوارهای وین رسید که 20 هزار پیاده نظام کارآزموده ایتالیایی، آلمانی و اتریشی در پشت حصارهای عظیم و تقویت شده وین سنگر گرفته بودند.
مهندسان آلمانی و اتریشی سریعا بنایی مستحکم در اطراف رود دانوب ساختند و کلیه دروازه های وین تیغه شد!
باران مجددا به کمک مدافعان اروپایی آمده و در ژوئن 1529م. سلطان نتوانست توپ های عظیم خود را روی زمین های لغزان به حرکت درآورد و در نتیجه تنها به انتقال توپ های کوچک و متوسط خود قناعت کرد. ترک ها از چهارده روز اول حملات خود هیچ نتیجه ای نگرفتند چرا که گلوله های توپ به قلعه اثرگذار نبود و مین ای فعال شده در پای حصار نیز نمی توانست یک حصار را به طور کامل فرو بریزد.
چندین بار عثمانی ها سعی کردند از شکاف های کوچک ایجاد شده در پناه توپخانه به قلعه نفوذ کنند اما هربار با ضربات سنگین پیاده نظام زرهپوش اروپایی ها به عقب رانده شدند. نبرد تا ماه اکتبر بی نتیجه ادامه یافت و قرار شد عثمانی ها آخرین تلاش خود را بکنند. در سحرگاه 14 اکتبر 1529م. توپ های عثمانی به صورت همزمان به غرش درآمدند و حفره ای به عرض 50 متر ایجاد کردند. هزاران سرباز ترک از همان شکاف کم عرض سعی کردند وارد حصار شوند اما دفاع فشرده شوالیه های ایتالیایی و آلمانی از این منطقه قتلگاه بزرگی برای آنها ساخت. سلطان برگ آخر خود را مأیوسانه رو کرد. مردان ینی چری با گذر از روی جنازه های سربازان ترک سعی کردند به ضررب شمشیرهای سنگین و نیزه های بلند راهی به درون قلعه ها بگشایند اما پایداری مهاجمان و به هم خوردن نظم و ترتیب آنها سبب شد تا این بار عثمانی ها پیروز میدان نباشند. مرگ صدها سرباز برگزیده ینی چری سبب شد تا سلطان از تصرف وین منصرف شود.
عقب نشینی ترک ها از دروازه وین نفس های در سینه حبس شده اروپاییان را آزاد کرد. ناقوس ها به صدا درآمد و مردم سرودهای پیروزی سر دادند. «سلطان» بالاخره متوقف شده بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد