بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

فروپاشی ایل بیات

چگونگی ازهم گسسته شدن قوم بیات

  

در این مطلب می خواهیم به دلیل و زمان گسسته شدن قوم ترک بیات بپردازیم

که منجر به پراکنده شدن طوایف مختلف آن در ترکیه و ایران و افغانستان و ارمنستان 

و شمال کشور عراق شده است

برای نگارش این مقاله لازم است تاریخ قوم بیات را به سه دوره زمانی تقسیم کنیم  :

 1- تاریخ باستانی قوم بیات :

شامل آنچه که در مورد اقوام ترک اوغوز (که قوم بیات ازآن ها می باشد) در دوره قبل 

از مسلمان شدن آنها در منابع تاریخی ذکر شده تا  زمان ورود آن ها به غرب رودخانه جیحون

2- تاریخ میانی قوم بیات :

شامل زمان ورود آن ها به غرب رودخانه جیحون تا زمان تشکیل حکومت صفویه

3- تاریخ متاخر قوم بیات :

از زمان تاسیس حکومت صفویه تا زمان حال

گفتن این نکته ضروری است این تقسیم بندی زمانی شامل دیگر اقوام ترک اوغوز هم می شود

قوم ترک بیات که یکی از اقوام ترک اوغوز و در اتحاد با آنها بود در طول تاریخ خود

دو دفعه دچار از هم گسستگی می شود

دفعه اول چند قرن بعد از میلاد حضرت مسیح(ع) در عصر تورکوها= گوک ترک‌ها 

(سدۀ ۶-۸م)که در جمع اوغوزها در بخش‌هایی از مغولستان می‌زیسته‌اند

اما بعدا اوغوزها مغولستان را ترک کرده و بخشی از بیات ها در مغولستان باقی ماندند

که بعدا با مغولها متحد شدند(1)

ساکنان مغولستان امروزه به دو گروه مغول و ترک تقسیم بندی می شوند

لازم به ذکر است که ترک ها و مغولها هر دو از اقوام آلتایی هستند ولی در عین حال ، 

تفاوتهایی نیز با هم دارند و خود ترک ها نیز به گروه های متفاوتی تقسیم می شوند 

که یکی از گروه های ترک ، اقوام ترک اوغوز هستند که بیات ها نیز از اقوام ترک اوغوز می باشند

بیات هایی که در مغولستان ماندند در مغولستان به ترک شناخته می شوند

بعضی از پژوهشگران در سالهای اخیر تصریح کرده اند که قبیله " بایاوت " 

که در مغولستان هستند همان بیات های ترک اند(قفس اوغلی ص 165 پانویس 21)

در جامع‌التواریخ  نیز از قبیله‌ای مغول به نام بایا اوت یاد شده است که از آغاز کار 

همراه چنگیزخان بوده‌اند.(2) 

بیات به معنای دارا و توانگر است بای ترکی به زبان مغولی نیز راه یافته، و در این زبان 

به صورت بایان (توانگر، توانگری، خوشبختی) درآمده است

در این صورت بایات (بیات) می‌تواند جمع بای ترکی و بایان مغولی باشد؛ 

زیرا ـ د (= ـ ت، در نقل به فارسی و ترکی) در زبان مغولی یکی از چند نشانه جمع است 

 و هنگام کاربرد این نشانه، واپسین صامت واژه مفرد افکنده می‌شود 

و گاه بدون قاعده‌ای خاص به جای آن ـ چود به کار می‌رود، 

اما در گذشته به جای ـ چود، ـ اود به کار می‌رفت؛ ازآن‌رو، 

اگرچه اینک جمع بایان در آن زبان بایاچود است، اما در تاریخ سری مغول به صورت بایا اود 

آمده است.(3)

گروهی از بیات ها که در مغولستان می زیستند به قره بیات مشهور شدند

بر اساس گفته اسکندر بیگ ترکمان نویسنده کتاب عالم آرای عباسی که معاصر 

با شاه عباس اول صفوی بوده است

قارا بیات ها داخل اولوس جغتای بودند 

( قارا بیات ها در اولوس جغتای ابتدا زندگی می کردند )(4)

اولوس جغتای سهم جغتای فرزند دوم چنگیز خان از متصرفات پهناور پدرش بود،

که در شرق از سرزمین اویغوران شروع می شد و تا کنار آب آمویه درغرب امتداد می یافت ،

این اولوس در طی وحدت امپراطوری تا مرگ منگو خان بخشی از امپراطوری مغول 

محسوب می شد

که به علت نزدیکی به پایتخت امپراطوری به شدت تحت تأثیر تحولات سیاسی آن قرار داشت

و مناطق یکجانشین آن توسط نواب خان بزرگ اداره می شد "(5)

و قره بیات ها همراه با مغولان هنگام فتح ایران وارد ایران شدند و در منطقه نیشابور 

ساکن گردیدند

همچنین گفته می شود گروهی از بیات ها که مغولان را در فتح ایران یاری میکردند

جدی بایات نام داشتند در میان قره بیات های منطقه سیخ دارنگون در منطقه فارس در ایران

نام خانوادگی جدی بایات دیده می شود

به جز بیات هایی که با مغولان در فتح ایران همکاری کردند امروزه در سرزمین مغولستان 

هنوز جمعیت هایی از ترکان بیات زندگی می کنند که در کشور مغولستان دارای موقعیت های

ممتاز اجتماعی هستند

از قهرمان کشتی در مغولستان تا پستهای سیاسی حتی در دوره ای رییس جمهور مغولستان 

از بیات ها بود

لازم به ذکر است بیات هایی که هم اکنون در کشور مغولستان زندگی می کنند

به دین شامانیسم که دین باستانی ترک ها هست معتقدند و مسلمان نیستند

اما عموزاده های بیات شان که در اتحاد با دیگر اقوام ترک اوغوز باقی ماندند

و همنطور بیات هایی که همراه با مغولها وارد سرزمین های اسلامی شدند 

همگی امروزه مسلمان هستند 

دفعه دوم از هم گسستگی برای بیات هایی اتفاق افتاد ، که در اتحاد 

با دیگر اقوام ترک اوغوز باقیمانده بودند

آنها زمستانها برای قشلاق(محل اقامت در زمستانها) به اطراف دریاچه آرال

و برای ییلاق(محل اقامت در تابستانها) به دشت قبچاق کوچ می کردند بعد از اینکه

ترکهای اوغوز به مرور اسلام را پذیرفتند و اولین سلسله مسلمان ترکان اوغوز

یعنی سلجوقیان را تشکیل دادند 

و زندگی بیات هایی که در اتحاد با دیگر اقوام ترک اوغوز بودند دچار تغییر شد 

که منجر به از هم گسستگی و پراکندگی همیشگی بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوزها شد

در ادامه چگونگی دومین از هم گسستگی بیات ها را مطالعه می کنید

در منابع تاریخی سلجوقیان را از تبار ترک های اوغوز و از قوم ترک قینیق معرفی کرده اند

آنچه که مسلم است بعد از تشکیل حکومت سلجوقیان و کشور گشایی آن ها و فتح 

فلات قاره ایران و شرق آناطولی (شرق کشور ترکیه امروزی) دیگر اقوام اوغوز که بیات ها 

نیز شامل آن ها می باشد

به غرب رودخانه جیحون وارد شده اند که بر اساس طبق تقسیم بندی زمانی 

که در بالا انجام داده ایم شروع تاریخ میانی قوم بیات محسوب می گردد

آنچه مسلم است بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز تا قبل از ورود به غرب رودخانه جیحون 

دارای ساختاری متحد بوده است 

و از هم گسستگی بیات های متحد با دیگر طوایف اوغوز بعد از ورود

به غرب رودخانه جیحون اتفاق افتاده است

در مورد علت گسسته شدن بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز چندین نظریه وجود دارد :

1- بیات ها با حفظ ساختار واحد خود در منطقه خراسان (مخصوصا اطراف نیشابور) زندگی عشایری

خود را حفظ کرده بودند و در زمان حمله مغول ها به منطقه خراسان تعدادی از افراد بیات

بر طبق ادعای بعضی منابع کشته شدند و تعدادی دیگر که نجات یافته بودند

به نقاط مختلف کوچ کردند و به این گونه بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز 

دچار گسستگی شدند

2- بخش عمده بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز بر طبق منابع تاریخی در اطراف نیشابور 

یا به قولی در خود شهر نیشابور سکنی گزیدند

و بخش دیگری از آنها در منطقه خراسان به زندگی کوچ نشینی خود ادامه می دادند

و ساختار متحد خویش را حفظ کرده بود و بعد از حمله مغول ها به شهر نیشابور 

و منطقه خراسان  تعداد زیادی از بیات ها کشته شدند 

و تعدادی دیگر که نجات یافته بودند به نقاط مختلف کوچ کردند 

و به این گونه دچار گسستگی شدند

چنانکه می بینید دو نظریه بالا در صورتی مطرح می شود که بر ساختار واحد بیات های متحد 

با دیگر اقوام اوغوز تا قبل از حمله مغول ها به منطقه خراسان تاکید داشته باشیم

 

3- بیات متحد با دیگر اقوام اوغوز دچار ریزش شده و بخش عمده آن در اطراف نیشابور

 یا به قولی در خود شهر نیشابور ساکن شده و بخش دیگری از بیات ها به دیگر نقاط فتح شده 

توسط سلجوقیان یعنی شرق آناطولی و دیگر نقاط ایران کوچ کرده باشند 

و در زمان حمله مغول به منطقه خراسان و نیشابور عمده جمعیت بیات های ساکن 

در نیشابور کشته شدند و تعدادی از آن ها که نجات یافته بودند در آنجا باقی ماندند

و تعداد زیادی هم به مناطق دیگر مهاجرت کردند

پذیرش سه نظریه بالا در صورتی است که درستی آنچه در بعضی منابع آمده یعنی حضور بیات ها 

در زمان حمله مغول در نیشابور را بپذیریم و حمله مغول ها به آن ها و کشتار تعداد زیادی

از آن ها را دلیل اصلی گسسته شدن بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز بدانیم

هرچند که بند سند قوی تاریخی تا اکنون برای آن نیافتم

4- این نظریه با نظریات بالا بسیار متفاوت است  و آن سرنوشتی است که 

دچار دیگر اقوام ترک اوغوز شده است

یعنی بپذیریم بعد از کشور گشایی سلجوقیان بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز 

هم مانند دیگر اقوام ترک اوغوزتبار بعد از ورود به غرب رودخانه جیحون دچار 

چند دستگی شده و شعبه هایی از آن ها در مناطق مختلف فتح شده

به دست سلجوقیان پراکنده شده اند

به فرض پذیرش سه نظریه اول زمان گسسته شدن بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز 

در زمان حمله مغول ها به خراسان اتفاق افتاده است

اما در صورت پذیرش نظریه چهارم زمان گسسته شدن بیات های متحد با دیگر اقوام اوغوز 

مصادف می شود

به ابتدای به قدرت رسیدن حکومت سلجوقیان و تصرف فلات قاره ایران 

توسط حکومت سلجوقیان

لازم به ذکر است با توجه به گزارش منابع تاریخی مبنی بر وجود حکومت کوچکی متعلق به

گروهی از ترک های بیات در حدود سال 600 هجری قمری در منطقه پشتکوه لرستان(ایلام) 

که توسط شجاع الدین خورشید بن ابی بکر موسس سلسله حکومت اتابکان لر کوچک از بین رفت

که مصادف است با حکمرانی سلسله خوارزمشاهیان و نیز وجود تامغا(دامغا یا نشان) قوم بیات 

که جدیدا در منطقه تیمره اراک در ایران همراه با نشان قوم قایی(دیگر قوم اوغوز) 

کشف شده است 

و احتمال همراهی گروهی از بیات ها با گروهی از قوم قایی را در مهاجرت بسیار محتمل می کند 

نظریه چهارم را بسیار نسبت به دیگر نظرات محتمل تر می کند

متاسفانه دیده شده بعضی محققین به اشتباه  تاریخ ورود قوم ترک بیات به فلات قاره ایران را

در زمان حمله مغولها به ایران یا بعد از آن دانسته اند و علت چنین اشتباهی هم ناشی 

از دو مورد است

اولا محققین به این نکته توجه نکردند که قوم ترک بیات در قبل از اسلام به 

دو شعبه تقسیم شدند

گروهی در مغولستان باقی ماندند که بعدا با مغولها متحد شده و در زمان حمله مغولها به ایران 

این دسته به عنوان متحد با مغولها وارد ایران شدند

حال آنکه قسمتی از ترک های بیات که متحد با دیگر اقوام ترک اوغوز باقی ماندند

همراه با دیگر طوایف ترک اوغوز در زمان سلجوقیان و بسیار زودتر از حمله مغولها به ایران

وارد فلات قاره ایران و غرب رودخانه جیحون شدند

ثانیا بی دقتی محققین ، آنها باید به سه نکته توجه میکردند

اولا بیات ها قبل از حمله مغولها به ایران موفق شده بودند برای مدت کوتاهی در 

منطقه غرب ایران یعنی منطقه پشت کوه لرستان(ایلام) حکومتی محلی تشکیل دهند که 

آن منطقه در منابع تاریخ به ولایت بیات مشهور است

 ثانیا فخر خوارزمی در تاریخ خود (۶۰۳ق) ازقبیله بیات یاد کرده (6)

ثالثا ابن‌اثیر از کارگزاری به نام سنقر بیاتی یاد کرده است 

که در ۵۱۳ق/۱۱۱۹م نایب آق‌سنقر بخاری در بصره بود(7)

این سه اشتباه باعث شده است که بعضی از محققین از توجه به تاریخ اولین ورود بیاتها به

فلات قاره ایران یعنی بیات های متحد با اوغوزها غافل شوند

و ورود قوم بیات به فلات قاره ایران را به اشتباه از زمان ورود ترک های بیات 

که متحد با مغولها بودند و در زمان حمله مغول یا بعد از آن وارد شده اند تخمین بزنند

 

پی نوشت :

1-

( Orkun، HN، ج۱، ص۲۲، Eski Türk yazitlari، Ankara، ۱۹۸۶.

 Orkun، HN، ج۱، ص۶۴، Eski Türk yazitlari، Ankara، ۱۹۸۶.

 Orkun، HN، ج۱، ص۱۶۸، Eski Türk yazitlari، Ankara، ۱۹۸۶.

 Orkun، HN، ج۱، ص۴۷۱، Eski Türk yazitlari، Ankara، ۱۹۸۶.)


2-

(رشیدالدین، فضل‌الله، جامع‌التواریخ، ج۱، ص۱۷۹، به کوشش محمدروشن و مصطفیٰ موسوی، تهران، ۱۳۷۳ش)

 

 

3-

 Lessing، F D، ج۱، ص۷۶، Mongolian-English Dictionary، Bloomington، ۱۹۸۲.

 Doerfer، G، ج۲، ص۳۷۹، Türkische und mongolische Element im Neupersischen، Wiesbaden، ۱۹۶۵.

 GrØnbech، K and J R Krueger، ج۱، ص۲۰، ،An Introduction to Classical (Literary) Mongolian، Wiesbaden، .

 Lessing، F D، ج۱، ص۷۶، Mongolian-English Dictionary، Bloomington، ۱۹۸۲.)

 

4-

(کتاب اسکندر بیگ صفحه 1087/

کتاب نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی نوشته فاروق سومر

صفحه 230-ترجمه دکتر احسان اشراقی و دکتر محمد تقی امامی چاپ سال 1371/

نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی  نوشته فاروق سومر- صفحه 230

ترجمه دکتر احسان اشراقی ، دکتر محمد تقی امامی سال چاپ 1371)

5-

(پایان نامه اولوس جغتای از مرگ چنگیز تا روی کار آمدن تیمورنوشته حیدری مهر)

6-

) فخر خوارزمی، مبارک‌شاه، تاریخ، ج۱، ص۴۷، به کوشش‌ ا دنیس راس، لندن، ۱۹۲۷م(

7-

 (ابن‌اثیر، عزالدین علی، الکامل، ج۱۰، ص۵۵۹

سومر، فاروق، نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعۀ دولت صفوی، ترجمۀ احسان اشراقی و محمدتقی امامی، تهران، ۱۳۷۱ش)

 



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد