بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

قره بیات(بیات بزرگ)

قره بیات(بیات بزرگ)

 

 


لازم به توضیح است که بین کلمات قره و قارا تفاوت وجود دارد

قره به معنی بزرگ و قارا به معنی رنگ سیاه است

معمولا به اشتباه این دو کلمه را در یک معنا قرار می دهند

در مورد علت نامگذاری این طایفه از بیات دو دلیل زیر مطرح شده است :

نخست گروهی از ترکان بیات که در قلمرو مغولان زندگی می کردند

به قره بیات معروف بودند جالب است که هنوز در مغولستان

گروهی از ترکان بیات زندگی می کنند که مسلمان نیستند

و در کشور مغولستان نه به عنوان مغول بلکه به عنوان ترک های

ساکن در مغولستان شناخته می شوند

(قفس اوغلی ص ۱۶۵ پانویس ۲۱تاریخ)

بر اساس گفته اسکندر بیگ ترکمان نویسنده کتاب عالم آرای عباسی

که معاصر با شاه عباس اول صفوی بوده است

قره بیات ها داخل اولوس جغتای بودند

( قره بیات ها در اولوس جغتای ابتدا زندگی می کردند )

(کتاب اسکندر بیگ صفحه 1087/

کتاب نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی  نوشته فاروق سومر- صفحه 230

ترجمه دکتر احسان اشراقی ، دکتر محمد تقی امامی سال چاپ 1371)

" اولوس جغتای سهم جغتای فرزند دوم چنگیز خان از متصرفات پهناور پدرش بود،

که در شرق از سرزمین اویغوران شروع می شد و تا کنار آب آمویه درغرب امتداد می یافت ،

این اولوس در طی وحدت امپراطوری تا مرگ منگو خان بخشی از امپراطوری مغول

محسوب می شد

که به علت نزدیکی به پایتخت امپراطوری به شدت تحت تأثیر تحولات سیاسی آن قرار داشت

و مناطق یکجانشین آن توسط نواب خان بزرگ اداره می شد "(1)

( پایان نامه اولوس جغتای از مرگ چنگیز تا روی کار آمدن تیمور/

نوشته حیدری مهر)

و قره بیات ها همراه با مغولان هنگام فتح ایران وارد ایران شدند و در منطقه نیشابور

ساکن گردیدند

و هنوز گروهی از قره بیات ها در اطراف نیشابور زندگی می کنند

البته قره بیات ها به دیگر نقاط ایران از جمله منطقه مراغه هم رفتند

که زمانی پایتخت ایلخانان مغول بود از این جهت عمده جمعیت مردم

مراغه  از نسل قره بیات هستند گروهی از آنها نیز بعدا

به منطقه ساوه رفتند بیاتهای ساوه هم از قره بیات هستند

شاهدی که بر این مدعاست وجود روستایی به اسم قره بیات در منطقه ساوه است

 همچنین محل تولد تیلیم خان بیات شاعر بزرگ ادبیات ترکی 

روستای«مرغئی »(مراغه)از منطقه مزلقان چای ساوه می باشد.

که نامش از شهر مراغه گرفته شده و تایید کننده مهاجرت گروهی

از قره بیات های مراغه به منطقه ساوه است

این روستا درتقسیمات فعلی کشوری جزءبخش نوبران است

شهرت و اعتبار این طایفه از سالهای آخر قرن دهم و مقارن اوایل سلطنت شاه عباس آغاز شد و تا اوایل قرن سیزدهم ادامه یافت . در سال ۱۰۰۰ قره بیاتها که از دو سه سال قبل پیشرویهای ازبکان را متوقف کرده و مانع سقوط تعدادی از شهرهای خراسان شده بودند سرانجام تسلیم قوای عبدالمؤمن خان ازبک شدند و بسیاری از بزرگانشان از جمله محمود سلطان پسر باباالیاس به قتل رسیدند اما سال بعد صفویان نواحی اشغالی خراسان را از دست ازبکان خارج ساختند. شاه عباس در ازای خدمات قره بیاتها املاک بزرگان بیات نیشابور را از جمیع مالیاتها معاف کرد و محمد سلطان پسر دیگر بابا الیاس را به حکومت اسفراین گماشت . حکومت اولاد باباالیاس به نیشابور هم کشیده شد و تا پایان سلطنت شاه عباس اول ادامه یافت (همان ص ۳۳۳ ۳۳۷ـ۳۳۹ ۷۹۴). طوایف بیات نیشابور در سالهای قدرت نمایی و سلطنت نادرشاه افشار (۱۱۴۸ـ۱۱۶۰) در اغلب جنگهای او شرکت داشتند و حکومت موروثی خوانین بیات بر نیشابور که تا اواسط سلطنت فتحعلی شاه (۱۲۱۲ـ ۱۲۵۰) ادامه یافت در همین سالها شکل گرفت (مروی ج ۱ ص ۸۱ ۱۰۹ ج ۳ ص ۹۶۱ ۱۱۳۴). پس از قتل نادرشاه بعضی از رؤسای طوایف قره بیات نیشابور با استفاده از فرصت به دست آمده به قدرت نمایی پرداختند و به مقامات و مناصب عالی اداری و لشکری دست یافتند

 این علامت در کتاب " شجره تراکمه " 

نوشته ابوالغازی بهادرخان به عنوان علامت ایل بیات آمده ،

در کل برای قوم بیات پنج علامت در منابع مختلف ترکی آمده است

که همگی برگرفته از تامغای(نشان) باستانی قوم ترک بیات است

علامت فوق توسط ترکان بیاتی که در مغولستان زندگی می کنند

مورد استفاده بوده است در زیر سنگ قبر یکی از ترکان بیات

در مغولستان را مشاهده می کنید که علامت فوق بر روی آن حک شده است

در پایین مجسمه ای یکی از سربازان ترک بیات که در ارتش چنگیز خان مغول بوده است

را مشاهده می کنید که زره ای را برای آن بر اساس زره های قدیمی باز طراحی کرده اند

در زره این سرباز ترک بیات هم علامت قوم ترک بیات که در کتاب شجره تراکمه آمده ،

حک گردیده است

اما آقای علی قصابی نژاد از محققین در موضوع اقوام ترک

دلیل دیگری را در قره بیات خواندن این طایفه از بیات ها می داند

ایشان می گوید :

"تشابه عنوان این طایفه با قره بیاتهای شامی این گمان را تقویت می‌کند که

اینان احتمالا شعبه‌ای از قره بیاتهای شام بوده اند که پیش از قرن دهم به خراسان

مهاجرت کرده اند.

اما دلیل روشنی برصحت این مدعا در دست نیست تنها احتمال قابل اعتنا اخبار مهاجرت اجباری

قره تاتارهای آناطولی است که در آغاز قرن نهم به دستور تیمور لنگ به سوی خراسان و ترکستان

حرکت کرده بودند.

گروههایی از این مردم هنگام مهاجرت از صفوف مهاجران گریختند و در گوشه و کنار مسیر

مهاجرت پنهان شدند"

در واقع آقای علی قصابی نژاد دو نظر دیگر را در مورد پیشینه این طایفه مطرح می کند

و آن این است که احتمال دارد  از قره بیات های شامی باشند

(بخشی از طایفه بیات که در اطراف حلب بودند)

که این احتمال را ضعیف میداند یا احتمال قوی می دهد

که جزو بیات های منطقه آناطولی(ترکیه) باشند

که هنگام مهاجرت اجباری قره تاتارهای منطقه آناطولی که به دستور تیمورلنگ اتفاق افتاد

این بخش از بیات های آناطولی با آنها همراه شده و همراه با بخش هایی از قره تاتارهای آناطولی

در خراسان ساکن گشتند و چون همراه قره تاتارها و در مجاورت قره تاتارها ساکن شده

و زندگی می کنند به قره بیات مشهور گشتند

همچنین در بعضی منابع تاریخی گفته شده است

بطور کلی بیات های منطقه خراسان ترکیبی از بیات هایی است که در

سه دوره زمانی در آنجا ساکن شدند

1_ قره بیات ها که از قوم ترک بیات بودند ولی متحد با مغولها

و در زمان فتح ایران توسط مغولها در منطقه خراسان ساکن گردیدند

2_ بیات های شاملو که مدتی در منطقه حلب در شام بودند و در زمان سلسله

آغ قویونلو وارد ایران شدند و در دوران صفویه گفته می شود

تعدادی ازآنها به عنوان نیروی نظامی در ارتش صفوی در خراسان ساکن گردیدند

3_ بیاتهایی که نادرشاه افشار ازکرکوک(در شمال کشور عراق) به ایران منتقل کرد

و عده ای  از آنها را در خراسان ساکن گردانید

"اینان به روایتی به هرات رفتند و به روایت دیگر به طوایف بیات نیشابور(قره بیات) پیوستند

(استرآبادی ص ۱۹۳ مروی ج ۱ ص ۲۵۴)"

گروهی  از بیات ها بعد از فروپاشی ایل بیات در شمال کشور عراق امروزی

از جمله در منطقه کرکوک مستقر شده اند

هنوز هم تعدادی از آن ها در شمال کشور عراق زندگی می کنند

در عراق و سوریه ترک ها به ترکمان مشهور هستند

بر طبق منابع تاریخی بعد از لشکر کشی نادرشاه افشار به آن منطقه ، 

تعدادی از خانوارهای آن ها را با خود همراه نموده و در منطقه

خراسان یعنی اطراف نیشابور اسکان می دهد

در سال 1820 میلادی جیمز ریج در سفرنامه خود که از

مناطق بیات نشین در عراق دیدن کرده بود نوشته است :

سرزمین بیات در عراق که از شهر کفری شروع شده و حتی به جمن میرسد

بسیار وسیع و حاصلخیز است که موطن اصلی بیات ها می باشد

وقتی به آنجا رسیدم حسن قره قوش رییس قبیله بیات در عراق

به استقبال ما آمد و ما را برای صرف غذا دعوت کرد...

رییس قبیله بیات تاریخ دقیقی از آمدن اجدادشان به این سرزمین را

نمی دانست فقط گفت که این زمین ها را سلطان به ما عطا کرده

و ما هیچ مالیاتی پرداخت نمی کنیم و این زمینها ملک ما هستند

در مقابل به دولت عثمانی برای حمایت از شهر بغداد و اطراف آن

کمک نظامی می کنیم همچنین رییس بیات تاکید کرد که

نادرشاه افشار اکثر سربازان بیات را به خراسان بازگردانده

و حالا حدود ده هزار نفر سواره نظام باقی مانده اند

(سال ها بعد در زمان حکومت احمد خان ابدالی اولین پادشاه افغان 

تعدادی از خانوار های آن ها به افغانستان کنونی مهاجرت نموده که

هنوز در آنجا زندگی می کنند)

(در آن زمان نادرشاه افشار نایب السلطنه شاه طهماسب دوم صفوی بود 


و عملا حکومت او را اداره می کرد و هنوز اعلام پادشاهی نکرده بود)


گفته این نکته ضروری است بیات هایی که به فرمان نادرشاه افشار

مجبور به کوچ از کشور عراق کنونی به سمت خراسان شدند

تعدادی از آنها در طول مسیرشان ساکن گردیدند

و در مجموع در مناطق مختلف مناطق مختلف مانند

نیشابور ، افغانستان ، ساوجبلاغ ، ماهدشت ، حوالی تهران

و در ساوه واقع در استان مرکزی ساکن گردیدند

عمده جمعیت بیات های خراسان را قره بیات هایی تشکیل میدهند

که به عنوان نیروی متحد با مغولها در منطقه خراسان ساکن گردیدند

و  چون هر سه این گروه از قوم ترک بیات هستند و از یک ریشه

و خون هستند و باهم فامیل می باشند در جوار هم ساکن و ادغام شدند

البته حضور گروهی از بیات ها در افغانستان قبل از آمدن 

بیات های عراق به افغانستان اثبات شده است

هچنین بخش محدودی از آنها برای در امان ماندن از حملات ازبک ها

یا در امان ماندن از حمله احمدشاه درانی پادشاه افغانستان که به خراسان حمله کرد

به استان گلستان  پناه برده اند 

البته عمده جمعیت بیات را در استانهای گلستان ، مازندران و گیلان

طایفه شامبیاتی تشکیل می دهد که یکی از طوایف ایل بیات هستند

در نگارش مطلب بالا بطور محدود از منابعی چون :
کتاب پیوستگی قومی اوغوز نوشته آقای حسین جدی بایات ،
سایت iranian history on this day نوشته نوشیروان کیهانی زاده
و اطلاعات استاد یوسفی استفاده شده است، مقاله تاریخچه بیات و بیاتی ها
در ایران نوشته علی قصابی نژاد برگرفته از سایت bayat.id.ir






نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد