بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

بیات مستعلی بیگ

در مورد ایل بیات و تبار بیات ها می باشد

میرزا آقاسی در آینه خدماتش

میرزا آقاسی در آینه خدماتش


 

ملا عباس بیات ایروانی ملقب به میرزا آقاسی صدر اعظم محمد شاه قاجار
 
از ایل ترک بیات است

 او در  هجری قمری1198  در ایروان به دنیا آمد. تحصیلات نخستین را نزد پدر خود، میرزامسلم، از علمای ایروان، گذرانید. در 1212 به همراه پدرش به عتبات عالیات رفت. در کربلا پدرش او را به آخوند ملا عبدالصمد همدانی* سپرد (شیروانی، ص 613). میرزاعباس تا 1216 در محضر ملاعبدالصمد و دیگران بود و فقه و اصول و معقول و منقول و حکمت طبیعی و الهی آموخت و «سرآمد فضلا و مقبول عرفا» گردید (اعتضادالسلطنه، ص 537؛ فسائی، ج 1، ص 767). همچنین به پیروی از استادش با طریقت تصوف نیز آشنا شد (رجوع کنید به شیروانی، همانجا). پس از مرگ میرزاعبدالصمد، میرزاعباس به مکه مشرف شد و سپس به تبریز رفت و از آن پس حاجی‌میرزا نامیده شد، سپس به ماکو رفت و معلم فرزندان حسین‌خان سردار* شد (رجوع کنید به نصرت ماکوئی، ص 12). وی در سفری که به تبریز رفت با میرزا عیسی فراهانی، قائم‌مقام اول، آشنا شد و به تقاضای او به آموزش میرزا موسی، فرزند وی، پرداخت (جهانگیر میرزا، ص 13). همچنین با فریدون میرزا فرمانفرما (پسر عباس میرزا) الفت یافت و در حدود 1240 به عباس میرزا معرفی شد تا به فرزندان او تعلیم دهد و با مقرری سالیانه هزار تومان این کار را برعهده گرفت (اعتمادالسلطنه، 1357ش، ص 186؛ سعادت نوری، ص 16). مدتی بعد، فریدون میرزا حاکم خوی شد و حاجی میرزا آقاسی را، به عنوان وزیر خود، به آن شهر برد. اما محمد میرزا (بعدآ محمدشاه)، فرزند ارشد عباس‌میرزا که به حاجی تعلق‌خاطر یافته بود، از پدر خود خواست تا معلم او را به تبریز بازگرداند. به فرمان عباس میرزا، حاجی‌میرزا آقاسی از خوی به تبریز بازگشت و از آن پس در خدمت شاهزادگان قاجار، خصوصآ محمدمیرزا، درآمد و از رجال دربار تبریز شد (اعتمادالسلطنه، 1357ش، همانجا).اهمیت او زمانی بیشتر شد که پس از مرگ عباس میرزا در 1249، به محمدمیرزا نوید سلطنت داد (رجوع کنید به سرسی، ص 246؛ نائینی، ص 62)
در هر صورت، پس از مرگ فتحعلی‌شاه از 1250 و اعلام سلطنت محمدشاه، حاجی‌میرزا آقاسی نیز همراه وی راهی تهران شد.تا 1251، که میرزا ابوالقاسم قائم مقام امور مملکت را در دست داشت، حاجی میرزاآقاسی در دربار محمدشاه متنفذ بود. پس از قتل قائم‌مقام در صفر 1251، محمدشاه مقام صدارت اعظمی را به حاجی میرزا آقاسی سپرد (اعتضادالسلطنه، ص 440؛ سپهر، ج 2، ص 656؛ اعتمادالسلطنه، 1357ش، ص 187)(1)
همچنین ازدواج حاج میرزا آقاسی با " عزت النسا خانم " دختر فتحعلیشاه قاجار
بر نفوذ او در دربار قاجار افزود
آنچه باعث شد این مطلب را به شخص میرزا آقاسی 
 
اختصاص دهم قضاوت های نامهربانانه ای است که نسبت به 
 
ایشان شده است در ادامه به تعدادی از اقدامات مثبتی
 
که توسط ایشان و در زمان صدارتشان انجام شده است
 
اشاره می نماییم
انگلیسیها از سیاستهای حاجی میرزاآقاسی، که همچون شاهزادگان و درباریانِ طرفدار انگلیس و دیگر قدرتهای آن زمان نبود، ناراضی و نگران بودند. این نارضایتی با محاصره هرات و دوستی ایران با فرانسه شدت یافت؛ بنابراین، تضعیف حکومت ایران و شخص حاجی میرزا آقاسی در دستور کار دولت انگلستان قرار گرفت. نیروهای انگلیسی جزیره خارک را اشغال و بوشهر را محاصره دریایی کردند و با تقویت و حمایت شورشهای افرادی چون آقاخان محلاتی، محمدتقی خان بختیاری، آصف‌الدوله و شاهزادگان فراری مستقر در بغداد، به دخالت در امور داخلی پرداختند
محمدشاه قاجار بدون توجه به تهدید انگلستان، هرات را محاصره و به تصرف خود درآورد
در محاصره هرات در 1253، حاجی میرزا آقاسی حضور داشت
(اعتضادالسلطنه، ص 454ـ456)
روسها نیز، پس از قرارداد ترکمان‌چای همواره خواستار عقد قرارداد اقتصادی با ایران بودند و از طرف دیگر، روسها با تکیه بر واقعه سفارت و قتل گریبایدوف* (1243) توقعات بیشتری برای تحقق عهدنامه ترکمان‌چای داشتند. روسها در 1262 از حاجی میرزا آقاسی خواستند مجوز لنگر انداختن کشتیهای جنگی آنان را در مرداب انزلی صادر کند. علت اصلی این تقاضا به دست آوردن پایگاه نظامی ثابت در سواحل جنوب دریای خزر بود تا بتوانند گیلان، مازندران و به خصوص استرآباد را ــکه ترکمنها در بخش شرقی آن ناامنی و مزاحمتهایی برای روسها ایجاد می‌نمودندــ تحت نظارت گیرند. مقاومت و پاسخ منفی حاجی میرزا آقاسی در مقابل درخواست دالگورکی، وزیرمختار روسیه، موجب شد که نسلرود، صدراعظم و وزیر امورخارجه روسیه، در نامه‌ای به وی بنویسد که طبق عهدنامه ترکمان‌چای ــکه به کشتیهای جنگی و تجاری روسیه حق نامحدود و سیر آزاد در «جمیع آبهای» دریای خزر را می‌دادــ کشتیهای آنان حق دارند وارد مرداب انزلی شوند (رجوع کنید به سعادت نوری، ص 219ـ220). حاجی در پاسخ به نامه نسلرود، با استدلالهای محکم تقاضای روسها را رد نمود. وی گزارش این اقدامات روسها را به شاه نوشت و در آن، به اعمال روسها برخلاف عهدنامه ترکمان‌چای اشاره کرد (یکصد سند تاریخی، ص 42).
میرزا پس از ترک محاصره هرات به فکر بکارگیری صنایع جدید افتاد
و بدین منظور در حکمی به میرزا محمد خان شیرازی

نایب اول وزارت امورخارجه در 1263 توصیه های موکد

درباره ی مناسبات تجاری با کشورهای دیگر نمود

و نیز سفارش کرد که از فرانسه پنج _ شش استاد کامل

در هر شاخه را به مدت هفت سال برای تعلیم جوانان

به ایران بیاورد .  در این حکم همچنین درباره خرید

تجهیزات نظامی و کتابهای راجع به صنایع جدید توصیه شده

است(اقبال آشتیانی ص 273_275)

اگر چه فکر اعزام محصل به خارج و فراگرفتن فنون جدید چندان

تازه نبود ولی حاجی از طریق جعفرخان مشیرالدوله

در استانبول با اطرافیان محمدعلی پاشا ، بانی اصلاحات جدید

در مصر تماس گرفت تا گروهی محصل را به مصر اعزام نماید

(سعادت نوری ص 112_113) وی همچنین برای ایجاد و 

مرمت قناتها تلاش بسیار کرد و در کاشت درخت توت

برای تغذیه کرم ابریشم در کرمان اهتمام خاص داشت

(مستوفی،ج1،واتسون،ص354)

همچنین آبرسانی به شهر تهران از رودخانه کرج را در

1262 عملی کرد(رجوع کنید به اعتماد السلطنه،

1363_1367ش،ج3،ص1683؛واتسون،همانجا)

یکی از اقدامات مهم ایشان در دوره صدارتش

خرید املاک و احیای قناتها و اراضی موات بود

ایشان املاک خریداری شده را در کتابچه املاک

متعلق به جناب آقائی از بابت آذربایجان و عراق ثبت کرده است

(رجوع کنید به افشار،ص229،231)

در سال 1264 ایشان 1438 روستای آباد را به

محمدشاه ، هبه شرعی کرد و مجموع قباله های 

آنها را به کارگزاران دربار سپرد

(هدایت،ج10،ص345؛اعتمادالسلطنه،1357ش،ص181_182)

محله عباس آباد که منطقه وسیعی است که

از غرب به محله یوسف آباد،از شرق به خیابان شریعتی

،از جنوب به خیابان تخت طاووس،و از شمال به زمینهایی

که از عباس آباد وسیع باقیمانده است محدود میگردد

زمانی متعلق به ملاعباس بیات ایروانی ملقب به میرزاآقاسی

صدراعظم محمدشاه قاجار بود در آن زمان شامل

زمین های زراعی وسیع ، روستایی محصور در قلعه و عمارتی خان نشین

بوده است

(سفرنامه پولاک ترجمه کیکاووس جهانداری / 1368 :46)
(هدایت، ج 10، ص 351ـ352)

هنوز نام وی بر این منطقه باقیمانده و به عباس آباد شناخته می شود

به نوشته عبدالله مستوفی(ج1،ص48)

پیش از سال پایانی صدارتش ،

قباله ای تنظیم گردید که در آن صورت تمام املاک

حاجی میرزا آقاسی که او به شاه واگذار کرده بود

ثبت شد همچنین در آن قباله حاجی میرزا آقاسی

تصریح کرده است که آنچه خریده از پول دولت و

برای دولت بوده است در زمان ناصرالدین شاه نیز

هر چه را که بعد از تنظیم آن قباله خریده بود

حتی خانه خود را یکباره به دولت واگذار کرد و 

با یک عبا به بغداد رفت . همچنین بیشتر

زمینهای خالصه تهران که وسیله تامین نان این 

شهر بود ،  به حاجی میرزا آقاسی تعلق داشت

(همانجا) . حاجی میرزا آقاسی از توجه به وضع

مردم و برقراری عدالت غافل نبود و حداقل

قصد داشت به کشور خود خدمت کند

(واتسون،همانجا) در زمان صدارت او ،

محمدشاه قاجار فرمانی را صادر کرد که طبق آن

شکنجه بدنی منع شد و برده فروشی ،

خصوصا فروش افرادی که به غلامی از طریق

خلیج فارس به ایران آورده می شدند ممنوع گردید(همان،ص352_353) 

همچنین میرزا آقاسی در زمان صدارتش حکم به کور کردن هیچ مخالفی

را نداد تا پیش از صدارت میرزا آقاسی در سلسله قاجاریه و سلسله های

قبل از آن رسم کور کردن شاهزادگان مخالف تاج و تخت پادشاه اجرا

می شد که خوشبختانه صدر اعظم های بعد از میرزا آقاسی نیز

به تبعیت از او این شیوه برخورد با شاهزادگان مخالف را کنار گذاشتند

و این شیوه منسوخ گردید

از اقدامات فرهنگی دوره صدارت

حاجی میرزا آقاسی چاپ و نشر نخستین روزنامه بود

که میرزا صالح شیرازی از سالهای 1253 تا 1255

منتشر کرد . روزنامه بی نامی که ادامه آن 

با عنوان وقایع اتفاقیه در روزگار امیر کبیر منتشر شد

ایشان به نشر علوم اسلامی توجه خاصی داشت و 

برای توسعه حوزه ها و مدارس می کوشید .

به نوشته اعتماد السلطنه(1363ش،ص195_196)

وی در 1257 غالب علما را از سراسر کشور به تهران

فراخواند ؛ از جمله ملا محمد تقی اردکانی را از یزد

به تهران آورده و اداره امور مدرسه فخریه (مدرسه مروی)

را به وی تفویض نمود(برای قول دیگر رجوع کنید به 

آقابزرگ طهرانی،1404،قسم1،ص207؛

همو،1403،ج18،ص261)

حاجی میرزا آقاسی در زمینه های گوناگون

آثاری از خود به جای گذاشته است که عبارتند :

1) رساله چهل فصل سلطانی و شیم فرخی

در حکمت عملی و اداره مملکت که در 1264

در خوی تدوین یافته است

2) نشانه نظامی ایران ، درباره ضرورت وجود 

 نشانهای نظامی تالیف در 1252

3) مصابیح محمدیه ، در مباحث اخلاقی ،

فلسفی و دینی ، در چهارده مصباح

بخشی از این کتاب درباره حضرت مسیح(ع)

، حواریون و تورات و انجیل است .

ظاهرا او در تالیف کتاب الرد علی الغادری

(پاسخ به شبهات کتاب میزان الحق نوشته

فنر آلمانی مراجعه کنید به پادری)

در دوره عباس میرزا با میرزا بزرگ قائم مقام همکاری داشته است

(رجوع کنید به اعتضاد السلطنه ص 539)

که احتمالا خلاصه ای از آن در مصابیح محمدیه 

آمده است سال نگارش مصابیح مشخص نیست

ولی در 1263 ملاصالح خوافی آن را در تبریز 

منتشر کرده است .  حاجی میرزا آقاسی 

شعر نیز می سرود و فخری تخلص می کرد

(رجوع کنید به همان،ص 540)

وی رساله منظومی به نام لطایف المعارف دارد

که در 1257 به خط رضا قلیخان هدایت تحریر شده است

حاج میرزا آقاسی همچنین دارای اختراعی نیز می باشد

که شرح آن را در پایین می خوانید :

در آن عصر و زمان چون موتور پمپ وجود نداشت و استفاده از آب چاهها خالی از اشکال نبود حاجی با فکر و ابتکار خود دلو مخصوصی اختراع کرد که آب کشیدن از چاه را سهلتر و سریعتر می نمود و این دلو بعداً به دلو حاجی میرزا آقاسی موسوم گردید.

اما خاصیت این دلو: سابقاً به انتهای طناب چاه یک دلو می بستند و آب را با همان یک دلو از چاه بیرون می کشیدند. این نوع دلوها از دو جهت مفید فایده نبودند: اولاً به علت عمق چاهها مدتی طول می کشید تا دلو پر شده به سطح زمین برسد و دوباره به ته چاه برود. ثانیاً گنجایش دلو و مقدار آبی که در آن جای می گرفت وافی به مقصود نبود.

 حاجی دستور داد سر طناب را که بر روی چرخ چاه قرار دارد به یکدیگر گره بزنند و چندین دلو در فواصل معین به طناب ببندند. فایده و خاصیتی که این دستگاه اختراعی ابتکاری داشت این بود که دلوها پشت سرهم به ته چاه رسیده پر می شدند و یکی پس از دیگری از چاه خارج و در نهر مجاور خالی می شدند.

 با این ترتیب دیگر وقفه و تأملی وجود نداشت و آب چاه که از دلوهای پشت سرهم به سطح چاه می رسید چون نهر کوچکی در روی زمین جاری بود. دلو حاجی میرزا آقاسی دیر زمانی مورد استفاده بود و هر جا به حسب ضرورت با یک دلو یا دلو حاجی میرزا آقاسی آب از چاه می کشیدند ولی امروز موتور پمپ های کوچک و بزرگ که از چاههای کم عمق و عمیق به سهولت آب کافی بالا می کشند جای همه گونه دلو من جمله دلو حاجی میرزا آقاسی را گرفته است.

 باری، چون دلو موصوف مرتباً در حرکت بوده و کمترین مکث و توقفی نداشت علی هذا افرادی را که متواتراً در حرکت باشند و رفت و آمد آنها بدون وقفه انجام گیرد آنها را به دلو حاجی میرزا آقاسی تشبیه و تمثیل می کنند. (1)

(1) : این مطلب برگرفته از وبسایت بیتوته به آدرس زیر می باشد 

http://www.beytoote.com/fun/proverb/aquarius-mirza2-agassi.html

میرزا آقاسی در زمان صدارتش تکیه ای را در تهران ایجاد کرد که بسیار بزرگ بود

لازم به توضیح است تکیه محلی است که جهت انجام مراسم

عزاداری دهه عاشورا و مراسم تعزیه از آن استفاده میشده است

تکیۀ حاج میرزا آقاسی، معروف به تکیۀ عباس‌آباد در میدان ارگ قرار داشت. 

سازندۀ تکیه حاج میرزا آقاسی، صدراعظم محمدشاه بود 

و آن را در زمان صدراعظمی خود (۱۲۵۱-۱۲۶۴ق) ساخت 

و بنا بر ضبط آمار دارالخلافۀ تهران «تکیۀ جناب صدراعظم» نیز نامیده می‌شد

تکیۀ حاج میرزا آقاسی بسیار بزرگ بود و روزنامۀ وقایع اتفاقیه 

در شرح وزش باد و پاره کردن و فروانداختن چادر آن (در روزنامه به نام تکیۀ دولت آمده است) 

به بزرگی چادر اشاره می‌کند 

و می‌نویسد: چادر تکیه ۵۲ ذرع طول و ۳۲ ذرع عرض آن بود که با ۹ دیرک بر پا شده بود؛ 

در صورتی که چادر تکیه‌های بزرگ دیگر را معمولاً با ۳ تا ۶ دیرک برمی‌افراشتند 

(شم‌ ۴۰؛ نیز نک‌ : شهیدی، ۲۴۶)

(چنانچه قبلا توضیح دادم عباس بیات ایروانی مالک منطقه عباس آباد تهران بود

که نام این منطقه هم از اسم او گرفته شده است برای همین

تکیه میرزا آقاسی به تکیه عباس آباد(مالک عباس آباد) هم معروف بود)

همچنین گروهی دیگر از پژوهندگان ، استقلال ایران در زمان وی را ستوده‌اند 

همچنانکه دکتر موسی نجفی- موسی حقانی در روزنامه کیهان می‌نویسند: 

با توجه به ضعف حکومت مرکزی بعد از ترکمنچای، 

حفظ نسبی استقلال ایران 

در زمان محمد شاه و حاجی آقاسی را باید مثبت ارزیابی کرد.

وی در ادامه می‌نویسد:

یکی از عواملی که باعث می‌شود نتوان یک جانبه دربارهٔ محمدشاه 

و حاج میرزا آقاسی صریح قضاوت کرد، 

این است که ایرانی که به دست اینان افتاد، ایران بعد از ترکمنچای بود 

که به هر صورت دولتمردان را سخت در محظور و فشار نگه می‌داشته 

و قدرت و سرعت عمل سیاسی را از آنان سلب می‌کرده‌ است.» 

روزنامه کیهان مورخه ۷ اسفند ۱۳۸۵

همچنین دکتر نوشیروان کیهانی زاده که روزنامه نگار و تاریخنگار هستند
در مطلبی تاریخی که در سایت خویش نوشته اند به میرزا آقاسی هم
اشاره کرده اند و در بخشی از این مطلب در مورد ایشان می نویسند :
در زمینه تضعیف بنیه نظامی ایران و تداوم این ضعف 
اقدام های متعدد دیگر از سوی دولتهای استعمارگر وقت صورت می گرفت 
که پاره ای از این اقدامات از طریق تبلیغات منفی بود. برای مثال:
به استهزا ء گرفتن اقدام میرزا آقاسی ایروانی رئیس الوزراء محمد شاه 
که قسمت قابل ملاحظه ای از پول خزانه کشور را صرف ریختن «توپ» کرده بود. 
این استهزاء با نقشه خارجی صورت می گرفت، که مقام دیگری 
در صدد تقویت بنیه دفاعی ایران بر نیاید. 
«تاریخ» نشان داد که عمل میرزا آقاسی در تقویت ارتش، کار بجایی بود. 
 
نقل از سایت دکتر نوشیروان کیهانی زاده به آدرس :

http://www.iranianshistoryonthisday.com/farsi.asp?GD=11&GM=7#2498

بعد از مرگ محمدشاه قاجار ؛ میرزا آقاسی به عراق رفت

و درتاریخ مرداد ۱۲۲۸ خورشیدی در کربلا درگذشت

قبر مرحوم میرزا آقاسی در شهر کربلا و در حرم امام حسین(ع)

در رواق شمالی معروف به رواق پادشاهان قرار دارد 

هم ایلی های بیات که به زیارت امام حسین(ع)

مشرف می شوند نایب الزیاره بنده هم باشند و

فاتحه ای هم بر سر قبر میرزا آقاسی بخوانند

منبع :

1_ https://rch.ac.ir/article/Details/9318

دانشنامه جهان اسلام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد